در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
بسمه تعالی
اطلاعات گزارش :
الف)نام و نام خانوادگی کار آموز :معصومه شماره پرونده 16/n
مشخصات پرونده :
الف )خواهان :شرکت تعاونی مسکن
ب) خوانده : عمر
ج)موضوع اتهام (خواسته ): تقاضای فسخ معامله نسبت به پنج هکتار وچهارصدمتر مربع از اراضی تحویلی و استرداد ثمن با قیمت کارشناسی رور مقوم به یکصدو چهل میلیون تومان
د)منابع حقوقی : ماده 198و 358 قانون آئین دادرسی مدنی و ماده 390 ،391بند دوم ماده 362 ،10 قانون مدنی
ج)نتیجه پرونده :حکم به محکومیت خوانده به فسخ معامله نسبت به پنج هکتارو چهارصد متر مربع و استردادثمن معامله به مبلغ یک میلیاردو پانصد و دوازده میلیون ريال و مبلغ سه میلیون یکصد و نوزده هزارئ ششصد تومان بابت هزینه دادرسی و در حق خواهان
د)قاضی رسیدگی کننده: مظفر
ح)کلاسه پرونده بدوی و شماره دادنامه بدوی: 2/55
ح)کلاسه پرونده تجدید نظر و شماره دادنامه تجدید نظر :715 -5
ج)نام مجتمع قضایی و شعبه : دادگستري استان سيستان و بلوچستان شهر زاهدان
« خلاصه محتویات دادخواست و ضمائم آن»
پرونده کلاسه 3 تحت نظر است ملاحظه می گردد احتراماٌ به استحضار عالی می رساند به ضمائم پیوست دادخواست تقدیمی که خوانده محترم قطعه زمینی به مساحت 53/226099 متر مربع زمین از پلاک های 718- 727-734-735و....فرعی همگی از 407 اصلی واقع .... در قبال000/000/400/1ريال به تعاونی فروخته و ثمن معامله را کلاٌٍ دریافت داشته است که پس از استعلامات قانونی و انتقال اسناد پلاک های موصوف کاشف به عمل آمده که قسمتی از اراضی تحویل مورد اختلاف و متعلق به غیر می باشد که شخصی با هویت عبدالله حسن طی کلاسه پرونده 2/1ج عمومی طرح دعوایی نموده که در آن پرونده بر طبق اظهارات وکیل و شخص خوانده البته بدون احضار نماینده وی تعاونی مسکن طی دادنامه شماره 1 مالکیت خواهان پرونده نسبت به مقدار پنج هکتار و چهارصد متر مربع از اراضی تحویل به اثبات رسیده است و حتی به دلیل عدم ارائه مدارک و وسایل محکمه پسند نقص حکم داگاه بدوی طی دادنامه شماره 94 حکم به تأئید دادگاه تجدید نظر شعبه سوم استان رسیده است و پس از آن نیز آقای حسن طی کلاسه پرونده 2/8 و طی دادنامه شماره 1 تقاضای تنظیم سند رسمی از پلاک های موصوف مستند لازم الرعایه است و طرفین مکلفند تعهداتی را که با تبعیت از اصل آزادی اداره قبول نموده اند و به خصوص که مستبط از مندرجات قرار داد منجمله پرداخت مبلغ کامل ثمن و سایر شرایط و قیود آن که مقصود طرفین انجام قرار داد و معامله بوده است و بالاخره با توجه به اینکه خوانده دعوی به شرح بند دوم قرار داد ضمن اقرار به متصرف بودن در مور معامله متعهد و ملزم شده است که چنانچه در مورد انتقال سند کتبی در ارتباط با وضعیت زمین ادعایی داشته باشد موظف به پاسخگویی بوده و در صورت فسخ معامله ملزم به پرداخت خسارت به تعاونی مسکن خواهد بود که متأسفانه تاکنون نه تنها پاسخگو نبوده بلکه طی دعوت از نامبرده و تنظیم صورت جلسه در مورخ 12/3/87 پیرامون مسائل و مشکلات ایجاد شده منکر هرگونه قرداد و پداخت خسارت گردیده است مع الوصف با عنایت به مادتین 391 و 390 قانون مدنی بحث مستحق الغیر در آمدن کل یا بعضی از بیع و ماده 362 که با عقد بیع بایع ضامن درکل بیع قرار داد و همچنین ماده 441 قانون فوق الذکر تقاضای فسخ معامله نسبت به پنج هکتار و چهار صد متر مربع از اراضی تحویلی و قبول قسمت دیگر عقد بیع با جمیع خسارات قانونی و با نرخ کارشناسی روز پس از هفت سال و با توجه به اهمیت موضوع و مسائل و مشکلات ایجاد شده برای قشر عظیمی از جامعه فرهنگیان و عدم پایبندی خوانده به هیچکدام از اصول انسانی و تعهدات اخلاقی خواستار رسیدگی فوری و صدور حکم بر محکومیت ایشان از مقام محترم قضایی مورد استدعاست .دفتر پس از ثبت دادخواست دفتر مبادرت به تعیین وقت نموده و به تاریخ 28/7/87 در وقت رسیدگی کلاسه پرونده0000 تحت نظر است خواهان و خوانده حضور دارند خواهان تقاضای فسخ معامله نسبت به پنج هکتار و چهارصد متر مربع از اراضی تحویلی و استردادش با قیمت کارشناسی روز و جمیع خسارات قانونی و هزینه دادرسی و تقاضای حضور عمر بهار در ثبت اسناد و املاک است و خوانده دعوی اظهار داشته خواسته خواهان را قبول ندارم پرونده کلاسه شماره 8 به دادنامه شماره 1 دادگاه شعبه دوم بدوی مورد اعتراض واقع و در استان جهت تجدید نظر خواهی در دست رسیدگی است 2- اینجانب عمردر جریان قرار داد 10/8/80 نبوده ام و چنین قراردادی به عنوان مبایعه نامه وجود نداشته و بعداٌ تنظیم و کلیه امضاء افراد با هم مغایرت دارند 3- در زمان خرید زمینها و تنظیم اسناد قانونی و شرعی و انتقال آنها به نام شرکت تعاونی مسکن فرهنگیان هیچ گونه غیری در کار نبوده است به تاریخ 27/1/88 در وقت فوق العاده پرونده کلاسه فوق تحت نظر است دادگاه به تصدی اینجانب امضاء کننده ذیل تشکیل با بررسی محتویات پرونده ملاحظه می شود که دادنامه شماره 1 موضوع کلاسه 8 به موجب دادنامه به تائید شعبه دادگاه تجدید نظر استان رسیده از طرفی خواهان نیز استرداد ثمن معامله با قیمت کارشناسی را تقاضا نمود لذا دادگاه به استناد مواد 257 و 258 قانون آئین دادرسی مدنی قرار ارجاع امر به کارشناسی را صادر و اعلام می نماید آقای مهندس کسری کارشناس رسمی محترم چنین نظر خود را اعلام داشته است : احتراماٌ در اجرای کارشناسی پرونده شماره در خصوص تعیین قیمت اراضی مربوط به پلاک های ثبتی 7 فرعی از اصلی و 718 فرعی از اصلی با توجه به بازدید به عمل آمده در مورخ 3/2/88 و در نظر گرفتن موقعیت اراضی قیمت هر متر مربع 30000 ريال برآورد می گردد که با در نظر گرفتن مساحت قید شده در پرونده (50400متر مربع) جمعاٌ 000/000/512/1 ريال اعلام می گردد به تاریخ 21/2/88 در وقت فوق العاده پرونده کلاسه فوق تحت نظر است ملاحظه می گردد خوانده دعوا به نظریه کارشناس اعتراض نموده لذا دادگاه به لحاظ جلوگیری از هر گونه خطرات احتمالی حفظ حقوق خوانده قرار ارجاع امر هیأت کارشناسان را صادر و اعلام می دارد. به تاریخ 28/4/88 در وقت احتیاطی پرونده کلاسه فوق تحت نظر است دادگاه با بررسی محتویات پرونده ملاحظه می گردد که خوانده به نظر کارشناس اعتراض نموده اما هزینه کارشناس را پرداخت ننموده لذا دادگاه اقدام دیگری متصور نمی بیند و ختم رسیدگی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال و با تکیه بر شرف و وجدان به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید. در خصوص دادخواست شرکت تعاونی مسکن ر با مدیریت آقای محمد به طرفیت آقای عمر به خواسته تقاضای فسخ معامله نسبت به پنج هکتار و چهارصد متر مربع از اراضی تحویل شده و استرداد ثمن با قیمت کارشناسی روز و جمیع خسارات قانونی و هزینه دادرسی مقوم به صد و چهل میلیون تومان نظر به محتویات پرونده اظهارات خواهان با این توضیح که خوانده یک قطعه زمینی به مساحت 53/226099 متر مربع از پلاک های 718 و 737 ، 734 ،735 فرعی همگی از 407 اصلی در قبال مبلغ 000/000/0014 ريال به شرکت تعاونی آموزش و پرورش فروخته ثمن معامله را کلاٌ دریافت داشته اند پس از استعلامات قانونی و انتقال اسناد پلاک های موصوف کاشف به عمل آمده که قسمتی از اراضی تحویلی متعلق به غیر می باشد . مضافاٌ اینکه خوانده دعوی به موجب بند دوم مفاد قرار داد ضمن اقرار به متصرف بودن موضوع معامله متعهد و ملزوم شده است که چنانچه در مورد انتقال سند کسی در ارتباط با وضعیت زمین ادعایی داشته باشد پاسخگو می باشد و در صورت فسخ معامله ملزم به پرداخت خسارت خواهد بود از دادگاه تقاضای صدور حکم نموده دادگاه با ملاحظه مدارک استنادی خواهان تصویر قولنامه که به امضاء خوانده دعوی رسیده و مصون از هر گونه ایراد و اعتراض باقی مانده است دادنامه شماده صادره ازدادگاه عمومی حقوقی که به تایید شعبه دادگاه تجدید نظر نیز رسیده به موجب آن اثبات مالکیت نسبت به پنج هکتار و چهارصد متر مربع از پلاک 727 فرعی از 407 اصلی و قسمتی از پلاک 718 فرعی از 407 اصلی به نفع آقای عبدالله حسن اصدار گردیده دادنامه شماره 64 صادره از شعبه دوم حقوقی که به موجب دادنامه شماره86 شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان مورد تایید قرار گرفته براساس آن حکم بر ابطال کل سند پلاک 727 فرعی از 407 اصلی به مساحت 738/47 متر مربع و ابطال قسمتی از پلاک 718 فرعی از 407 اصلی به مساحت 662/2 متر مربع جمعاٌ 400/50 متر مربع (پنج هکتار و چارصد متر مربع) به نفع آقای عبدالله حسن اصدار گردیده دادنامه شماره 13 صادره از شعبه دوم حقوقی که به موجب دادنامه شماره 676- 30/8/87 مورد تأیید شعبه سوم داداگه تجدید نظر استان نیز گردیده به موجب آن حکم به الزام انتقال سند رسمی و خلع ید پلاک 727 فرعی از 407 اصلی و قسمتی از پلاک 718 فرعی ار 407 اصلی به مساحت 662/2 متر مربع به نفع آقای عبدالله حسن اصدار گردیده توجهاٌ به اینکه قراردادهای خصوصی که بین طرفین منعقد می شود در صورتیکه خلاف قانون نباشد نافذ و لازم الوفامی باشد به موجب بند دوم مفاد قرارداد تاریخ 10/8/1380 خواده دعوا متعهد شده در صورت فسخ معامله ملزم به پرداخت خسارت می باشد یکی از آثار بیع بایع ضامن درک مبیع می باشد و طبق دادنامه های یاد شده چون مبیع جزئاٌ مستحق الغیر در آمدهبایع ضامن می باشد به لحاظ اینکه بعضی از مبیع در آمده بایع می بایست ثمن مبیع را مسترد نماید از طرفی نیز خوانده دعوی در قبال دعوی مطروحه ایراد و اعتراض موثری اقامه و ابراز ننموده دلیلی موید برائت ذمه باشد ارایه نکرده دادگاه نیز جهت تعیین قیمت و ارزش مبیع به نرخ روز قرار ارجاع امر به کارشناس را صادر و کارشناس منتخب قیمت اراضی موصوف (پنج هکتار و چهارصد متر مربع )یک میلیارد و پانصد و دوازده میلیون ريال برآورد نموده نظریه کارشناس بطرفین ابلاغ و مصون از هرگونه ایراد و اعتراض باقیمانده است النهایه دادگاه خواسته خواهان را محمول بر صحت تشخیص داده و با استاد به مواد 390 ،391 بند دوم ماده 362 ،10 قانون مدنی 198 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به محکومیت خوانده به فسخ معامله نسبت به پنج هکتار و چهارصد متر مربع (پلاک 727 فرعی از 407 اصلی به مساحت 738/47 متر مربع و قسمتی از پلاک 718 فرعی از 407 به مساحت 662/2 متر مربع)و استردادثمن معامله به مبلغ یک میلیارد و پانصد و دوازده میلیون ريال معادل یکصدو پنجاه و یک میلیون ودویست هزار تومان و مبلغ 3119600تومان (سه میلیون یکصد و نوزده هزار و ششصد تومان )بابت هزینه دادرسی و در حق خواهان اعلام می نماید .رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم محترم تجدید نظر استان می باشد.
آقای عمر ق نسبت به دادنامه فوق الذکر بدین شرح اعتراض نموده : احتراماٌ با عنایت عالی به کلاسه 487 به دادنامه 476 به خواهانی شرکت تعاونی مسکن به شرح خواسته زیر معترض می باشم 1- اولاٌ دادگاه های محترم بدوی و تجدید نظر به محتویات پرونده ها توجه ننموده اند که سند مالکیت رسمی در برابر هیچ حتی یک قولنامه عادی فسخ شود. 2- مالکیت شخص غیری در کار نیست و نبوده است . 3- در بند دوم قرارداد متصرف بودن موضوع ، دخل و تصرفی در کار نبوده اینجانب کلیه املاک را خریداری نموده ام . 4- در حین پرونده فوق الذکر کارشناسی آقای مهندس ساعی صورت گرفته و کتباٌ به دادگاه محترم عدم قبول کارشناسی اعلام داشته ام و تجدید نظر خوانده دفاعتاٌ بیان داشته که ادعا های نامبرده صرفاٌ در جهت اطاله دادرسی مطرح گردیده و با توجه و ملاحظه پرونده متوجه خواهید شد که ادعای خواهان یک ادعای موهوم و خالی از وجه بوده است و آقای عمر تقاضای اعسار هزینه دادرسی داده و استشهادیه ضمیمه نموده و شهودی نیز معرفی نموده اند و شهود اظهار داشتند که وی دارای 10 فرزند می باشد و هیچگونه شغلی ندارد و هیچ کس ندارد که به وی کمک نماید که تحت در پرونده کلاسه 712 و دادنامه 771 مورخه 31/6/88 مورد رسیدگی و رأی دادگاه : در خصوص دادخواست آقای عمر به طرفیت شرکت تعاونی مسکن به خواسته اعسار از پرداخت هزینه دادرسی نظر به محتویات پرونده اظهارات خواهان با این توضیح که توانایی پرداخت هزینه دادرسی را ندارد و گواهانی به دادگاه معرفی و گواهان متفق القول ادعای خواهان را تائید نموده دادگاه ادعای خواهان را وارد دانسته و به استناد مواد 504 – 505 و 506 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به اعسار خواهان از پرداخت هزینه دادرسی را صادر و اعلام می دارد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظرخواهی در محاکم تجدید نظر استان می باشد شرکت تعاونی به دادنامه 1 اعتراض نموده بدین شرح دادگاه بدوی بدون در نظر گرفتن لایحه دفاعیه مورخ 31/6/88 این تعاونی و مدنظر قرار دادن مراتب اعلام شده اطلاعات شهود شرایط و کیفیت شهادت و تبصره 2 ماده 1313 قانون مدنی درخواست بررسی گزارش حساب های بانکی تجدید نظر خوانده و خانواده ایشان در بانک رفاه و حتی محکومبه پرونده شماره 3 دادنامه بدون اینکه نیاز به درج آن در دعوی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی مربوط مورد نیاز باشد قید ننموده و با توجه به اینکه نامبرده تاکنون با ترفندهای خاص از بار مسؤلیت خویش نسبت به تعاونی خالی نبوده خواستار ابطال دادنامه اعسار ایشان می باشم و در دادگاه تجدید نظر در خصوص تجدید نظر خواهی شرکت تعاونی نسبت به رأی شماره 1 نظر به اینکه ایراد و اعتراض موجهی نقض دادنامه تجدید نظر خواسته را فراهم آورد به دادگاه ارائه و اقامه نشده لذا ضمن رد تجدید نظر خواهی دادنامه یاد شده را به مستنداٍ به قسمت اخیر ماده 358 آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی تائید و استوار می نماید. لایحه ای در خصوص اعتراض نسبت به دادنامه شماره 76 از طرف شرکت تعاونی بدین شرح تقدیم گردیده
1- دادنامه صادره از دادگاه بدوی در تائید فسخ معامله و پرداخت خسارت به موکل با توجه به محتویات قانونی پرونده اعم از آراء صادره در خصوص اثبات مالکیت غیر نسبت به پنچ هکتار و جهارصد متر مربع از کل اراضی فروخته شده به موکل اینجانب در تاریخ 10/8/80 و ابطال سند مالکیت بوده لذا مستحق للغیر بودن مساحت فوق الذکر طبق آراء قبلی اثبات گردیده و در دادگاههای بدوی و تجدید نظر (موجود در پرونده) به اثبات رسیده است و مورد تائید واقع شده است و مشمول مواد 390، 391 ،392 قانون مدنی راجع به ضمان است . 2- در تجدید نظر خواه محترم خود در قرارداد مورخ 10/8/80 که با موکل (شرکت تعاونی مسکن) در بند دوم قرارداد این مقرره را اشعار می دارد چنانچه در مورد انتقال سند کلی در ارتباط با وضعیت زمین ادعایی داشته باشد فروشنده موظف به پاسخگویی و در صورت فسخ معامله ملزم به پرداخت خسارت به تعاونی مسکن خواهد بود پذیرفته و تائید نموده است که با عنایت به ماده 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به کسانیکه آنرا متعهد نموده اند در صورتیکه مخالف صریح قانون نباشد نافذ است وی باید به تعهدات قراردادی خود عمل نموده مضافاٌ اینکه بند دوم ماده 362 که مقرر می دارد آثار بیعی که صحیحاٌ واقع شده باشد از قرار ذیل است . 3- عقد بیع بایع را ضامن درک مبیع و مشتری را ضامن درک ثمن قرار می دهد لذا تعهد فروشنده طبق قرارداد عبارتند از : 1- پاسخگو بودن در صورت انتقال سند و در ارتباط با ادعاهای مربوط به زمین 2- فسخ معامله 3- پرداخت خسارت و تقاضای تائید رأی بدوی طبق قسمت اخیر ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی را دارم. به تاریخ 14/6/89 در وقت فوق العاده دادگاه تجدید نظر استان سیستان و بلوچستان به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه 5 از جهت رسیدگی تحت نظر قرار گرفته . دادگاه نظر به اینکه تجدید نظر خواه به نظریه کارشناس معترض بوده و خواستار نظر هیأت کارشناسی بوده لذا قرار ارجاع امر به هیأت کارشناسی صادر و اعلام می گردد تا کارشناس منتخب ضمن معاینه محل و اوضاع و احوال قضیه ثمن ملک با توجه به مستحق للغیر درآمدن پنج هکتار و 400 متر به نرخ روز مشخص چون ملک در حوزه قضایی ایرانشهر واقع شده بدواٌ به دادگاه عمومی آن شهرستان نیابت نمایندگی داده می شود تا وقت مقررات کارشناسی نسبت به تعیین هیأت کارشناسی با تعیین حق الزحمه که پرداخت آن به عهده تجدید نظر خواه می باشد به تاریخ 5/8/89 در وقت فوق العاده پرونده ارجاعی تحت نظر است ملاحظه می گردد که علی رغم ابلاغ اخطاریه هزینه کارشناسی را پرداخت ننموده است و پرونده به شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان ارسال گردیده است . بالاخره در تاریخ 10/9/89 در وقت فوق العاده شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان به تصدی اینجانب امضاء کننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه 71تحت نظر است دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده و انجام مشاوره لازم ختم رسیدگی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به انشاء رأی نموده است . در خصوص تجدید نظر خواهی شرکت تعاونی مسکن از رأی شماره 7دادگاه عمومی به طرفیت آقای عمر که حکم اعسار تجدید نظر خوانده از پرداخت هزینه دادرسی اصدار یافته است نظر به محتویات پرونده و اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدید نظر خواه ایراد و اعتراض مؤثر وو موجهی که موجبات نقض دادنامه تجدید نظر خواسته را فراهم آورد به دادگاه ارائه و اقامه نشده و رأی تجدید نظر خواهی دادنامه یاد شده را مستنداٌ به قسمت اخیر ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی تائید و استوار می نماید رأی صادره قطعی است .
تحلیل حقوقی کارآموز
با توجه به بند دوم مفاد قرارداد تاریخ 10/8/1380 خوانده دعوا متعهد شده در صورت فسخ معامله ملزم به پرداخت خسارت می باشد و یکی از آثار بیع بایع ضامن درک مبیع می باشد و طبق دادنامه های یادشده مبیع جزئاٌ مستحق الغیر واقع شده بایع ضامن است و باید ثمن مبیع را مسترد نماید و از طرفی خوانده نیز دفاع و ایراد موثری اقامه ننموده و بنابراین حکم صادره کاملاٌ قانونی بوده و خدشه
ای بر آن وارد نیست