در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
نام و نام خانوادگی: سمانه شماره پرونده: 0
مرجع رسیدگی: شعبه دادگاه کیفری استان
قاضی رسیدگی کننده: حسنعلی – محمدعلی – محب علی – سیدمحمد – محمدعیسی
شماره کلاسه پرونده : 2
شماره دادنامه: 3
شاکی: فریده – دادستان
متهم: مهدی با وکالت آقای احسان
اتهام: زنای محصنه
تاریخ رسیدگی: 13/10/88
منابع استنادی: اصل 37 ق اساسی – م 177 ق آیین دادرسی کیفری
گردشکار:
مورخ 13/11/87 در پی گزارش بانو فاطمه مبنی بر ربایش دخترش بنام فریده ساکن زابل پس از اخذ مجوز قضایی مأمورین کلانتری شهر زابل به منزل شاکیه فاطمه مراجعه کرده که دیده شد فریده در منزلش بود که جهت انجام تحقیقات پیرامون موضوع به کلانتری دلالت شد. سپس مادرش فاطمه شکایت خود را اینگونه اعلام نمود که مورخ 13/11/87 دختر 14 ساله اش بنام فریده از کنار مدرسه برادرش توسط آقایان سلطان و علی با یک دستگاه خودروی تویوتا سفید رنگ به مکان نامعلومی جهت مقاصد شوم برده اند و علت آن بردن آبرو ی اوست. سپس اظهارات خانم فریده فرزند حبیب در تحقیقات به عمل آمده در کلانتری وی چنین اظهار نموده است از او پرسیده شد نحوه ربایش خودتان را مشروحاً بیان کنید: پاسخ داد در ساعت 16 مورخ 13/11/87 به مدرسه برادرم رفتم تا جویای درس او شوم در هنگام بازگشت دو نفر بنامهای سلطان و علی با خودروی تویوتا آمدند و به دستور مهدی که قبلاً با او رابطه داشته ام به زور مرا سوار ماشین کردند و به جای دوری بردند سلطان می خواست به من تجاوز کند ولی علی نگذاشت. اما مهدی دو سه روز پیش با من عمل زنا را انجام داد با رضایت خودم و گفت تو مال خودم هستی می خواهم با تو ازدواج کنم و حدود یک ماه است با مهدی رابطه نامشروع دارم من او را خیلی دوست دارم و حاضرم با او ازدواج کنم در بازجویی بعدی از خانم فریده در 14/11/87 در تحقیقات مقدماتی در دادسرا که در وقت فوق العاده تشکیل جلسه می دهد که مفاد ماده 129 ق.آ.د.ک به وی تفهیم شد جواباً اظهار داشت ضمن تکرار صحبتهای قبلی گفت همه این نقشه ها زیر سر مهدی است می خواست مرا از سر راهش بردارد. مهدی از حدود یک ماه و نیم قبل که به آنجا آمده بودیم صبحها وقتی مادر و خواهر بزرگم سرکار می رفتند به منزل ما می آمد و می گفت من از بستگان شما هستم هر روز می آمد و سر و صورت خود را
می شست و آب می خورد و می رفت یک روز از من پرسید کسی در خانه نیست من هم گفتم خیر رفت داخل اتاق من هم رفتم او به من گفت می خواهم با تو ازدواج کنم و گفت می خواهم با تو عمل زناشویی انجام دهم من گفتم نمی شود اما او مرا به زور بغل گرفت و صورت مرا بوسید و خودش را روی من انداخت و به زور لباسهایم را در آورد و از جلو با من عمل زناشویی انجام داد و رفت. در پاسخ به اینکه چرا زودتر اقدام و شکایت نکردی : گفت نمی دانستم چه کار کنم. اینک از آقای علی و سلطان به خاطر اینکه مرا ربودند و قصد کشتن مرا داشتند و از مهدی به جهت اینکه محرک اصلی ربایش من بود و به عنف من تجاوز کرد شکایت دارم سپس به تاریخ 14/11/87 در وقت فوق العاده جلسه تشکیل و به شرح ذیل مبادرت به صدور قرار نمود:
در خصوص اتهام مهدی در پی تجاوز به عنف حسب شکایت فریده صرفنظر از صحت و سقم موضوع نظر به اینکه رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه کیفری استان می باشد به استناد تبصره 4 م 3 و تبصره ماده 4 ق تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب قرار عدم صلاحیت به شایستگی و صلاحیت دادگاه محترم کیفری استان صادر و اعلام می دارد قرار عدم صلاحیت صادره ظرف ده روز قابل اعتراض است پرونده در خصوص دیگر اتهامات متهم و همچنین متهمین دیگر مفتوح است مقرر است دفتر پرونده را جهت اظهارنظر به رویت دادستان برساند سپس دوباره در 16/11/87 اظهارات خانم فریده استماع شد و همه گفته های قبلی اش را تکرار نمود و جهت معاینه از حیث آثار دخول به پزشکی قانونی معرفی شد که نظریه پزشکی قانونی بدین شرح می باشد : که : از خانم فریده در تاریخ 17/11/87 توسط متخصصین زنان و زایمان معاینه به عمل آمد نامبرده دچار پارگی پرده بکارت در ساعت 6 دارد که قدیمی است و مفهوم آن اینست که از پارگی ان بیش (سه هفته می گذرد)، ضمناً آثاری از دخول از ناحیه مقعد مشاهده نگردید. در ادامه 17/11/87 در وقت فوق العاده در دادگاه کیفری استان جلسه تشکیل شد. آقای مهدی دستگیر و از وی بازجویی بعمل آمد: که علت شکایت خانم فریده از شما چه می باشد: پاسخ داد نمی دانم و اینکه آیا او را می شناسید : گفت دقیقاً نمی شناسم فقط این را می دانم که در روستای زندگی می کنند. نحوۀ ارتباط شما با شاکیه چگونه است؟ گفت حدود یک ماه پیش فریده به من زنگ زد و مزاحم من می شد و آخرین بار دیروز بود که به من زنگ زد و گفت در حق من نامردی کرده ای و من گفتم هیچ نامردی نکردم – آیا شما علی و سلطان را می شناسید؟ پاسخ داد سلطان یک مجرم فراری است و علی را می شناسم. سپس صدای متهم در حالی که با شاکیه صحبت کرده بود برای وی پخش شد و از او پرسیده شد شما در جواب نامبرده بیان داشتید فریده جان و ثانیاً اظهار نمودید برو افرادی را بگیر که با شما این کار را کرده اند این گفته با اظهارات قبلی شما که بیان داشتید خانم شاکیه را نمی شناسید و نمی دانید به چه دلیل از شما شکایت کرده ضد و نقیض می باشد چه می گویید: پاسخ داد قبول دارم صدا من است و حرفی برای گفتن ندارم. در مواجهه حضوری فی مابین متهم مهدی و شاکیه فریده خانم ، فریده بیان داشت از یک ماه پیش وی را می شناسم از طریق خاله ام سمیرا هروی با وی آشنا شدم و او چند بار به منزل ما آمده و با من نزدیکی نمود و هر چه می گوید دروغ است او خودش علی و سلطان را برای دزدیدنم فرستاده بود و آقای مهدی در پاسخ اظهارات فریده گفت من سمیرا را نمی شناسم و هر چه می گوید کذب است من با وی هیچ کاری نکردم و خاله اش را نمی شناسم. و هرگز با او نزدیکی نکرده ام من همسر و دو فرزند دارم و اتهام وارده را در خصوص زنای به عنف قبول ندارم. سپس دادگاه با وجه به اظهارات متهم در مرحله تحقیقات و مواجهه حضوری و نظر به لزوم تحقیقات بیشتر و جلوگیری از تبانی متهم با شهود و مطلعین و جلوگیری از فرار متهم به لحاظ بیم فساد و با عنایت به عنوان اتهام انتسابی و مجازات قانونی آن به استناد بند د ماده 32 و ماده 35 قانون آیین دادرسی کیفری قرار بازداشت موقت متهم از حال الی ختم رسیدگی صدور، حکم و اجرای دادنامه صادر می گردد. به تاریخ 24/11/87 در وقت فوق العاده جلسه دادگاه کیفری استان تشکیل شد تا اولاً با هدایت شاکیه به ادیمی رفته و محلی که مدعی است با مهدی دو بار به آنجا رفته شناسایی شود و از اهالی آن محل در مورد صحت و سقم موضوع تحقیق شود و از همسایه ها که مهدی را در حین ورود به منزل شاکیه دیده اند تحقیق به عمل آید. سپس اهالی روستای خراشادی و همسایگان وی در طی
استشهادیه ای اعلام نمودند این خانم هر روز یکی از اهالی تهمت و افترا می زند و در مورد داشتن رابطه و یا بردن دخترش واهاً از مردم شکایت می کند که اخیراً به آقای مهدی که فردی متأهل و دارای زن و بچه است تهمت می زنند. مورخ 16/12/88 در وقت فوق العاده شعبه اول دادگاه کیفری استان س و ب جلسه تشکیل می گردد آقای مهدی به اتهام زنا با قرار بازداشت موقت از تاریخ 17/11/87 در زندان به سر می برد نظر به اینکه شاکیه فریده در اظهارات خود نزد بازپرس اعلام نموده ... نمی دانم آلتش را داخل آلت تناسلی من برد یا نه و فکر می کنم هنوز دختر هستم – و در اظهاراتش تاریخ این عمل مجامعت را 11/11/87 اعلام نموده است در حالی که پزشکی قانونی در معاینه به عمل آمده پارگی پرده بکارت نامبرده را بسیار قدیمی و حداقل سه هفته قبل از آن تاریخ تعیین و اعلام نموده است و سایر محتویات پرونده قرار بازداشت موقت صادره در خصوص متهم مذکور ضمن صدور قرار فک بازداشت موقت صادره قبلی اقدام به صدور قرار تأمین جدید به شرح زیر می نماید: قرار و آزادی متهم آقای مهدی مقید است به تودیع وثیقه با وجه الوثاقه به مبلغ دویست میلیون ریال اعم از اموال منقول و غیرمنقول یا ضمانت نامۀ معتبر بانکی از حال تا ختم رسیدگی و شروع به اجرای دادنامه که به صورت تودیع وثیقه و صدور قرار قبولی آن آزاد والا در بازداشت بماند. در ادامه آقای مهدی وکیل گرفته و با گذاشتن وثیقه آزاد شد به تاریخ 7/2/88 در وقت فوق العاده جلسه شعبه اول دادگاه کیفری استان تشکیل با توجه به اوراق و محتویات پرونده و نظر به اینکه تشکیل دادگاه موقت کیفری استان در خصوص جرائم منافی عفت در شهرستان محل وقوع بزه به موجب بخشنامه شماره 4 مورخ 9/4/87 ریاست محترم قوه قضاییه تا تصویب لایحه جدید ق آیین دادرسی کیفری تمدید گردیده است لذا مقرر می دارد دفتر پرونده را از موجودی کسر و سپس از برگ شماری به دادگاه موقت کیفری استان مستقر در زابل جهت ادامه رسیدگی اعاده شود. اما مورخ 28/2/88 بر اساس بخشنامه 52 پرونده را به کیفری استان ارسال می نمایند سرانجام مورخ 28/9/88 جلسه تشکیل شده مهدی و وکیل مدافع ایشان با ابلاغ قبلی در جلسه رسیدگی حضور دارند نماینده دادستان اظهار می دارد نظر به شکایت شاکی و محتویات پرونده و دلایل موجود در پرونده درخواست صدور حکم شایسته و قانونی را دارد. دادگاه سپس به متهم آقای مهدی اتهامی که حسب محتویات پرونده و شکایت خانم فریده و گزارش مرجع انتظامی اظهارات خودتان در مراحل قبلی تحقیق، تحقیقات انجام شده توسط دادگاه کیفری استان مستقر در زابل و سایر محتویات پرونده دایر بر زنا به عنف تحت شرایط احصان با شاکیه بانو فریده به شما تفهیم چه دفاعی دارید؟ پاسخ داد خیر اتهام وارده را قبول ندارم من با شاکی هیچگونه زنایی انجام نداده ام دو نفر دیگر ایشان را برده اند ولی از من شکایت کرده است، چرا از شما شکایت کرده است؟ چون من شاهد بودم که دو نفر ایشان را به زور سوار ماشین کردند و بردند و او تصور می کند من به آقا دستور داده ام در حالی که آن دو نفر از بستگان خودشان بودند. ارتباط شما با خانم فریده از چه زمانی آغاز شده است؟ من هیچ رابطه ای با این خانم نداشتم اظهارات شاکیه مبنی بر اینکه در منزل خودشان روستای خراشادی زابل به ایشان تجاوز کردید و دو دفعه ایشان را به شهر ادیمی برده اید و تجاوز کرده اید چه می گویید؟ من نه به خانه خانم شاکیه رفتم و نه به ایشان تجاوز کرده ام. سپس دادگاه خطاب به آقای احسان ا وکیل مدافع متهم دفاعیات خودتان را نسبت به موکلتان اعلام کنید: ایشان اظهار داشتند دفاعیات بنده به شرع لایحه تقدیمی می باشد که قبلاً تقدیم داشته ام که لایحه نوشته بودند که با عنایت به اظهارات اولیه شاکی و مادرش در کلانتری شهر زابل که موضوع را به نحو دیگری تعریف نموده و مدعی شده با عنایت به اظهارات ثانوی او و آنها در ادارۀ مبارزه با مفاسد اجتماعی و دادگستری از محضر قاضی رسیدگی کننده تناقض صریح داشته و دارد و اینکه علیه سه نفر به نامهای سلطان – علی و مهدی و همین اشخاص به نحو دیگری در سالهای قبل علیه شخص یا اشخاص دیگری اتهاماتی وارده نموده اند معلوم می گردد مدعیان این پرونده عادت به این نوع زندگی کردن دارند. طبق نظریه پزشکی قانونی تاریخ ارتکاب عمل زنا (بفرض ثبوت) در زمان قدیم و قبل از تاریخی است که شاکی اعلام کرده که با آقای مهدی با وی ارتباط داشته است و
گفته هایش مغایرت دارد با این توضیحات اظهارات خانم شاکی علیه موکل قابل پذیرش نیست و حتی متهم به اتهام قذف علیه موکل هم هست. در پایان تقاضای برائت موکل را دارم. در نهایت دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدور رای نمود: در خصوص اتهام آقای مهدی فرزند دائر بر زنا تحت شرایط احصان با وکالت آقای احسان موضوع شکایت خانم فریده به نحو منعکس در پرونده با توجه به مجموع اوراق و محتویات پرونده به لحاظ فقد ادله اثباتی کافی و انکار متهم دادگاه انتساب بزه فوق را نسبت به نامبرزده محرز ندانسته مستنداً به اصل برائت و اصل 37 ق اساسی و م 177 ق آیین دادرسی کیفری ، حکم بر برائت متهم از بزه انتسابی صادر و اعلام می نماید رای صادره حضوری و ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دیوانعالی محترم کشور خواهد بود.
رئیس شعبه دادگاه کیفری استان
نظریه کارآموز
مغایرت در ادعای اولیه متهم در مورد تاریخ تجاوز به وی و نظریه پزشکی قانونی که به صورت دیگری بود و فاصله زمانی زیادی داشته است یک دلیل محکم بر فقد ادله اثباتی کافی علیه متهم بوده و انکارهای متهم در دادگاه و نیز عدم توانایی در اثبات ادعای خانم فریده شاکی پرونده نیز مجموعاً باعث برائت متهم از بزه انتسابی بود مخصوصاً که طی استشهادیه و تحقیقات محلی معلوم گردید شاکیه از حسن شهرت خوبی در محل برخوردار نبوده است بنابراین با توجه به جمیع محتویات پرونده رای صحیح و مطابق موازین قانونی می باشد.