حضانت
تاریخ : 31/2/87
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
خواهان: مریم
خوانده: خدارحم
خواسته: حضانت
تاریخ رسیدگی: 31/2/87
منابع استنادی : مواد 1169-1174 ق مدنی و مواد 1 و 2 قانون اجرای احکام مدنی
 
گردشکار:
با توجه به اینکه در اجرای احکام مدنی بدلی از پرونده وجود دارد و ملاک در آن رای دادگاه می باشد در ابتدای امر رای دادگاه در شعبه بدوی در مورد حضانت اطفال به شرح ذیل می باشد:
در خصوص دعوی خانم مریم بطرفیت آقای خدارحم به خواسته حضانت فرزندان و تعیین وقت ملاقات با این توضیح که خوانده در مورخ 15/3/86 بصورت محلی وی را طلاق داده است چهار فرزند مشترک دارند که خواهان تقاضای حضانت آنها و در صورت منع قانونی تقاضای تعیین وقت ملاقات دارد النهایه دادگاه در خصوص فرزندان با توجه به سن فرزند بزرگ بنام زهرا که متولد 2/9/77 و به سن بلوغ رسیده حضانت د مورد وی منتفی است و در مورد دو فرزند دیگر بنام عبدالمالک متولد 3/1/80 که بیشتر از 7 سال دارد لذا حضانتش با پدر است و خواهان حق ملاقات دارد و در مورد دو فرزند دیگر بنام عبدالواحد و زینت که کمتر از 7 سال می باشند خواسته خواهان وارد است لذا دادگاه به استناد مواد 1169 اصلاحی و 1174 قانون مدنی حضانت دو نفر از فرزندان بنام عبدالواحد و زینت را به مادر واگذار می نماید و در مورد دو فرزند دیگر خواهان هر هفته یکبار حق ملاقات وارد می تواند فرزندان را به مدت 24 ساعت در اختیار داشته باشد این رای حضوری ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان است. در ادامه تقاضای اجراییه می شود و پرونده به شعبه اجرای احکام مدنی ارسال می گردد تا پس از ثبت نسبت به اجرای آن اقدامات مقتضی صورت گیرد و سپس در اجرای احکام مدنی به دین شرح اجراییه صادر شد که : حضانت دو فرزند به اسامی عبدالواحد و زینت با مادر می باشد و در مورد دو فرزند دیگر بنامهای زهرا و عبدالمالک محکوم لها هر هفته یکبار حق ملاقات دارد و می تواند فرزندان را به مدت 24 ساعت در اختیار داشته باشد هزینه حق الاجرا بر عهده محکوم علیه می باشد.
سپس برگ اجرای دستور به طرفین ابلاغ نشد و به فرماندهی محترم انتظامی جون آباد که عطف به نامه 88/43/1401/7366- 3/2/88 مقتضی است تا فرزند دیگر عبدالواحد در اختیار خانم مریم قرار گیرد و همچنین با دو فرزند دیگر بنامهای زهرا و عبدالملک قرار ملاقات حسب دادنامه قبلی برقرار شود و این سیر ادامه می یابد به این صورت که هر بار که قرار ملاقات دارند باید به پاسگاه مربوطه مراجعه نموده پس از گرفتن فرزندان جهت اجرای ملاقات در پاسگاه تحویل داده و پاسگاه نیز پاسخ آن را عودت دهد تا زمانی که همه فرزندان به سن قانونی رسیده و خود تعیین کنند که با کدامیک از پدر و مادر زندگی نمایند.
 
                                                                                                            
 
 
نظریه کارآموز
با توجه به ماده 1 ق اجرای احکام مدنی که هیچ حکمی اجرا نمی شود مگر اینکه قطعی شده باشد و ماده 2 همان قانون که باید حتماً کتبی تقاضا گردد چون در اینجا حکم قطعی شده و خواهان تقاضای اجراییه نموده است بنابراین حکم به مرحله اجرا رسیده و حضانت دو فرزند به مادر داده شده و برای 2 فرزند دیگر حق ملاقات پیش بینی شده است که مطابق مواد 1169 و 1174 قانون مدنی و مواد 1 و 2 قانون اجرای احکام مدنی می باشد و مطابق نظریه شماره 1487/7 مورخ 1/3/79 با رسیدن به سن بلوغ که در پسر 15 سال تمام قمری و در دختر 9 سال تمام قمری است موضوع حضانت اطفال منتفی است و افراد بالغ با هر یک از والدین که بخواهند باشند می توانند شخصاً اتخاذ تصمیم نمایند و حضانت مخصوص اطفال است که با توجه به مصلحت طفل تعیین می گردد و وفق نظریه شماره427/7 مورخ 3/2/80 به استناد ماده 13و14 قانون حمایت خانواده دادگاه مکلف است ترتیب ملاقات طفل را برای طرفین معین کند و در مورد استنکاف و ممانعت از دیدار طفل وسیله شخصی که او را در اختیار دارد با استفاده از قانون مربوط به حق حضانت می توان فرد ممتنع را الزام و در صورت مخالفت تا اجرا حکم حبس کرد، تمام موارد فوق رعایت شده و خدشه ای بر آن وارد نمی باشد.