ضرب و جرع عمدی
تاریخ : 1/10/88
تنظیمات متن :
رنگ پشت متن
سایز متن
21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
شاکی: رضا
متهم: امید
موضوع اتهام: ضرب و جرع عمدی
مستندات قانونی: تبصره ذیل ماده 269 – 302- 480- 484- 269 قانون مجازات اسلامی – رعایت بند 2 ماده 3 قانون نحوه وصول برخی از درآمدهای دولت
تاریخ رسیدگی: 1/10/88 تاریخ تجدیدنظر بدوی 15/11/1388
گردشکار:
مورخه 10/11/87 آقای رضا و خانم گل بی بی از شخصی به نام امید به جرم فحاشی و ضرب و شتم شکایت
می کنند در بازجویی از آقای رضا که سئوال می شود شکایت خود را مشروحاً بیان نمائید پاسخ می دهد: من از امید که باعث کتکاری من و مادرم شده شکایت دارم و اینجانب از ناحیه گوش و سر و ابرو زخمی شده ام و حاضرم به پزشکی قانونی بروم و شاهد نیز دارم. و هنگامی که اظهارات گل بی بی استماع شد گفت: از امید که همیشه با من و فرزندم همیشه نزاع و درگیری دارد شکایت دارم و این بار نیز در مقابل درب منزلم مرا مورد ضرب و شتم قرار داده و با چاقو قصد داشت مرا بزند که با سر و صدای من همسایه ها به کمکم آمدند و شاهد نیز دارم.
نظریه پزشکی قانونی در مورد صدمات وارده به آقای رضا بدین شرح است 1- پارگی بالای گوش چپ (دامیه)
2- خراشیدگی بالای ابروی چپ (حارصه) مشهود است ضایعات فوق بدنبال اصابت جسم سخت طی حدوداً 3-2 روز اخیر حادث شده است. در ادامه از مصطفی و خورشید از همسایگان شکات که شاهد ماجرا بودند نیز بازجویی و تحقیق به عمل آمد و آنها نیز اظهار داشتند شاهد بودند که آقای امید به سمت آنها حمله کرد و مورد ضرب و شتم قرار داد. در بازجویی بعدی رضا باز هم حرفهای قبل را تکرار نمود و از امید شکایت و تقاضای مجازات وی را نمود و از امید متهم پرونده نیز بازجویی می شود و به وی تفهیم اتهام می شود که حسب شکایت شاکی و گزارش مرجع انتظامی و گواهی پزشکی قانونی و شهادت شهود اتهام شما دائر بر ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به شاکی آقای رضا از خودتان دفاع کنید: پاسخ داد دفاعی ندارم و ضرب جرحی انجام ندادم و در این میان متهم که تا آن زمان جلب بود با معرفی کفیل با وجه الکفاله به مبلغ بیست و پنج میلیون ریال تا ختم رسیدگی و صدور دادنامه قطعی و شروع به اجرای دادنامه قطعی و آزاد شده سرانجام قرار مجرمیت و کیفرخواست به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی با توجه به شکایت شاکی – گزارش مرجع انتظامی – مودای گواهی گواهان – اقرار ضمنی متهم – معاینه و تحقیقات محلی – گواهی پزشکی قانونی، صادر می شود و مرتکب بزه فوق طبق تبصرۀ 2 ماده 269 و 294 و 480 قانون مجازات اسلامی گناهکار بوده و تقاضای مجازاتش می شود. در تاریخ 11/7/88 جلسه رسیدگی با حضور شاکی و متهم تشکیل می شود و آخرین دفاعیات و شکایت آنها استماع می شود و در نهایت دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید: در خصوص اتهام آريالای امید، فاقد سابقه محکومیت کیفری آزاد بقیه معرفی کفیل، دائر بر ایراد جرح عمدی نسبت به شاکی که دادگاه با ملاحظه اوراق و محتویات پرونده اظهارات متهم و شکایت شاکی و گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شهود در کلانتری و دفاعیات بلاوجه متهم بزهکاری وی را محرز دانسته و مستند به مواد 302 – 480- 484 و 269 همگی از قانون مجازات اسلامی بابت صدمات وارده به شاکی از جهت پارگی بالای گوش چپ (دامیه) به پرداخت دو درصد دیه کامل و بابت خراشیدگی بالای ابروی چپ (حارصه) به پرداخت یک درصد دیه کامل محکوم و نیز از جهت جنبه عمومی با استناد تبصره ذیل ماده 269 قانون مجازات اسلامی و رعایت بند 2 ماده 3 قانون نحوه وصول برخی از درآمدهای دولت به پرداخت یکصد هزار ریال جزای نقدی محکوم می شود. رای صادره حضوری ظرف مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان می باشد. سپس آقای امید از رای صادره تجدیدنظرخواهی می کند که بر اساس مدارک و دلایل موجود در پروندده وموازین قانونی اصدار یافته لذا به استناد بند الف از ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را عیناً تأیید و استوار می نماید و رای صادره قطعی است. در نهایت پرونده به دفتر اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب فرستاده می شود تا پس از ابلاغ واقعی یا قانونی جهت اقدامات قانونی عمل شود سپس به آقای امید ظرف سه روز پس از ابلاغ مهلت داده می شود که جهت اجرای حکم حاضر شود که چون حضور نمی یابد جهت پرداخت جزای نقدی و دیه و عدم حضور علی رغم ابلاغ احضاریه محکوم علیه جلب می شود.
نظریه کارآموز
همانطور که می دانیم عناصر تشکیل دهندده جرم ضرب و جرع عمدی عبارتند از 1- زنده بودن مضروب یا مجروح 2- عمد در ایراد صدمه 3- ایراد صدمه و نتایج که در این پرونده هر سه عنصر وجود دارد بنابراین پرداخت دیه طبیعی ست و چون جنبه عمومی جرائم همیشه مدنظر قانونگذار بوده پرداخت یکصد هزار ریال جزای نقدی نیز که در راستای وصول برخی از درآمدهای دولت نیز ی باشد کاملاً مطابق موازین قانونیست.
و در قسمت تجدیدنظرخواهی از دادنامه مذکور مستند به ماده 257 قانون آیین دادرسی کیفری تجدیدنظرخواهی رد شده که این کاملاً منطبق با موازین قانونی بوده چرا که تجدیدنظرخواه هیچ گونه دلیل و مدرکی که موجب نقض دادنامه بدوی گردد ارائه ننموده است بنابراین بحثی در آن نیست.