شرکت در آدم ربائی
تاریخ : 5/2/89
تنظیمات متن :
رنگ پشت متن
سایز متن
21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
شاکی: بهزاد
متهم: رحمن
موضوع اتهام: شرکت در آدم ربائی
مستندات قانونی :ماده277 قانن آیین دادرسی کیفری و مواد 621-220 و10 قانون مجازات اسلامی
تاریخ رسیدگی: 5/2/89
گردشکار:
در تاریخ 19/9/83 در حین گشت زنی در سطح حوزه استحفاظی میدان امام به یکدستگاه پژو سواری 405 با تعداد سه نفر یک نفر راننده دو نفر سرنشین ملبس به لباس بلوچی شخصی با لباس فارسی را به عنف به همراه سرنشینان یکدستگاه پراید سفید رنگ که دو نفر بودند به گروگان گرفته مبادرت به حرکت نموده در همین هنگام نیز عوامل گشت ضمن مشاهده مبادرت به صدور فرمان ایست جهت توقف خودرو را نموده و اشخاصی که بعداً خود را عیسی و شهزاد معرفی با هیاهو و سر و صدا اعلام داشتند که برادرم را به گروگان بردند و درخواست کمک داشتند که مأمورین با رعایت قانون بکارگیری سلاح ابتدا اقدام به تیراندازی هوایی نمودند که خودروها توجهی نکردند و کماکان فرار می کردند و عوامل گشت مبادرت به تیراندازی به سمت لاستیک های خودروی پژو نمودند که در همین هنگام خودرو متوقف شد و شخصی که خود را بهزاد معرفی نمود از یک گرونگیران رها نموده و یک نفر دستگیر شد و یک نفر دیگر از ناحیه پای چپ مجروح شده بود بلافاصله به بیمارستان منتقل شد دو نفر از سرنشینان و راننده پراید از محل متواری شدند از آقای رحمن که دستگیر شده بود بازجویی به عمل آمد به وی تفهیم اتهام شد که شما متهم به آدم ربایی هستید همراه چند نفر دیگر که در طی آن یک نفر کشته شد چه می گویید ؟ پاسخ داد من نمی دانم و آشنایی با مقتول نداشتم و اظهارات شاکی آقای بهزاد کذب است پس از این بازجویی پیرو بازجویی قبلی در بازجویی بعدی از آقای رحمن بیان داشت حدود یک هفته قبل پس از اینکه ایوب و عبد... مرا دیدند به من گفتند که حدود سی میلیون ریال از چند نفر شهرستانی به خاطر فروش مواد مخدر می خواهند و گفتند آنها همین دو سه روز می آیند و قصد دارند آنها را گروگان بگیرند. که دیروز به من زنگ زدند و گفتند آنها را پیدا کردیم به میدان امام بیا به محض اینکه رسیدم دیدم ایوب و عبد.. با آنها درگیرند به آنها کمک کردم در همین حین مأمورین نیز رسیدند و با ما درگیر شدند و من دستگیر و ایوب کشته شد. سپس از آقایان شه زاد و بهزاد که شاکی بودند نیز بازجویی به عمل آمد. شه زاد بازجویی اعلام کرد اینجانب به اتفاق بهزاد از ساری به زاهدان بار آوردیم هنگامی که خواستیم پس از تخلیه به بندرعباس حرکت کنیم یک دستگاه پراید و پژو در حالی که 7 سرنشین داشتند آمدند و در حالی که بهزاد از کامیون پیاده می شد وی را گرفتند و داخل پژو انداختند که من بلافاصله پشت کامیون نشستم و راه را برایشان سد نمودم تا اینکه در همین لحظه مأمورین سر رسیدند و یک نفر دستگیر و یک نفرشان کشته شد و در این حین رحمن نیز که فرد دستگیر شده است حضور داشت. و بهزاد در ضمن بازجویی همان حرفهای شه زاد را تکرار کرد وگفت رحمن از ابتداء داخل پژو بود و بعداً وارد نشد و در بازجویی از متهم آقای رحمن به حسب اوراق و محتویات پرونده که متهم به شرکت در شروع آدم ربائی بود در دفاع گفت ایوب که کشته شده آنها را می شناخت من نمی شناختم آنها هنگامی که درگیر شده بودند به من زنگ زدند و من در هنگام درگیری وارد شدم که همان لحظه نیز مأمورین رسیدند و مرا دستگیر کردند و آقای محمدعلی پدر ایوب (که توسط مأمورین مجروح و سپس در بیمارستان فوت کرده بود) نیز از آقای رحمن شاکی شد با این توضیح که رحمن فرزندش را فریب داده و او را همراه خود برده و از اتومبیلش استفاده کرده است و سایر متهمین نیز که متواری اند تحت پیگرد قرار می گیرند و در تاریخ 21/10/83 مطابق ماده 33 قانون آیین دادرسی کیفری قرار بازداشت موقت متهم موصوف به مدت یکماه تمدید و ابقا می گردد و این قرار بارها تکرار می شود و هر بار آقای رحمن اعتراض می کند اما با توجه به اهمیت موضوع و بیم تبانی با سایر متهمین اعتراض وی رد می شود اما در تاریخ 25/3/84 در جلسه تشکیل دادگاه به این صورت رای می دهد که: در خصوص اعتراض آقای رحمن مبنی بر ابقا قرار بازداشت موقت با توجه به نوع اتهام و میزان مجازات قانونی و شغل اداری نامبرده دلیل و مدرک موجهی برای ادامه بازداشت موقت وجود ندارد لذا به استناد تبصره ذیل ماده 33 قانون آیین دادرسی کیفری قرار معترض عنه فسخ و پرونده جهت اخذ تأمین مناسب دیگر به دادگاه صادرکننده قرار اعاده
می گردد و در آن دادگاه مقید به تودیع وثیقه اعم از نقدی یا ملکی به میزان پانصد میلیون ریال از حال الی ختم رسیدگی و صدور حکم و شروع به اجرای دادنامه صادر می نماید که وی با گذاشتن وثیقه آزاد می شود و در ادامه میان محمدعلی و عبدالرحمن سازش صورت می گیرد در نهایت رای زیر صادر می شود: حسب محتویات پرونده به تاریخ 19/9/83 عوامل گشت زنی در حین گشت به یک دستگاه پژو 405 با دو نفر سرنشین و یک راننده که یک نفر را به عنف به همراه سرنشینان او را به گروگان گرفته بودند.... و پدر مقتول به نام محمدعلی از آقایان رحمن – الهداد و آریان دایر بر شرکت در آدم ربایی منجر به قتل فرزندش توسط مأمورین شکایت می نماید و نظر به اینکه از عناصر مادی و قانونی بزه آدم ربایی این است که هر کس به هر منظور خود شخصاً یا توسط دیگری شخصی را برباید و یا مخفی کند در صورت ربودن توسط وسایل نقلیه متهم بایستی به حداکثر مجازات تعیین شده محکوم گردد نظر به اینکه عملیات اجرایی جرم (ربایش) توسط وسیله نقلیه محقق گردیده و با دخالت مأمورین انتظامی پس از تیراندازی منجر به قتل راننده پژو آزاد گردیده لذا بزه ارتکابی از مصادیق باررز شرکت در آدم ربایی می باشد با رعایت م 621 قانون مجازات اسلامی و رعایت ماده 22 همان قانون به لحاظ وضعیت اجتماعی متهم نامبرده را به تحمل 5 سال حبس تعزیری محکوم می نماید اما اتومبیل پراید مکشوفه که حاوی اسلحه کلت به همراه دو قبضه و ده فشنگ جنگی و حامل متهمین بوده است. در اجرای ماده 10 قانون مجازات اسلامی با توجه به اینکه وسیله ارتکاب جرم بوده به نفع جمهوری اسلامی ایران ضبط گردد. رای صادره حضوری پس از 20 روز قابل اعتراض در دیوانعالی کشور می باشد و پرونده در خصوص متهمین متواری مفتوح به رسیدگی می باشد.
سپس به رای دادگاه اعتراض می شود و پرونده به دادگاه تجدیدنظر می رود و رای تجدیدنظر به این صورت صادر شد که در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای رحمن نسبت به دادنامه شماره 3مورخه 29/5/86 موضوع پرونده کلاسه شعبه جزائی که حسب آن نامبرده به اتهام شرکت در آدم ربایی به تحمل 5 سال حبس تعزیری محکوم گردیده است با توجه به محتویات پرونده و مفاد دادنامه تجدیدنظر خواسته هر چند اساس مجرمیت تجدیدنظرخواه صحیح می باشد لیکن با توجه به اظهارات شاکی و گزارش مأمورین و نیز نحوه دفاعیات نامبرده عملش در حد شروع به شرکت در آدم ربایی بوده، لذا بنا بر مراتب مذکور محکومیت آقای رحمن به اتهام شرکت در آدم ربایی و به استناد ماده 621 قانون مجازات اسلامی صحیح نمی باشد مستنداً به تبصره 4 22 ق اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب اتهام وی از شرکت در آدم ربایی به شرکت در شروع آدم ربائی و نیز ماده 621 به تبصره ذیل ماده اخیرالذکر و همچنین محکومیت نامبرده از 5 سال حبس تعزیری به تحمل 2 سال حبس تعزیری به لحاظ رعایت تخفیف مجازات در مورد وی توسط دادگاه بدوی، با احتساب ایام بازداشت قبلی اصلاح و دادنامه موصوف با اصلاح بعمل آمده بشرح فوق تائید می گردد رای صادره قطعی است و در نهایت در خصوص تخفیف مجازات آقای رحمن حسب دادنامه صادره از شعبه دادگاه عمومی جزایی به اتهام شرکت در آدم ربائی به تحمل دو سال حبس تعزیری با ایام بازداشت قبلی تأیید و قطعیت یافته است. النهایه با توجه به اینکه مشارالیه پس از قطعیت حکم رضایت منجز شاکی را اخذ نموده دادگاه وی را مستحق ارفاق دانسته به استناد ماده 277 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مجازات دو سال حبس تعزیری وی را به یکسال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی تخفیف و تقلیل می دهد رای صادره مقطعی است.سپس برای اجرا به دفتر اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب فرستاده می شود تا پس از ابلاغ واقعی / قانونی جهت اجرا اقدام شود. پس از اینکه رحمن به زندان رفت به علت بیماری پدرش تقاضای مرخصی می نماید که به مدت سه روز با وی موافقت می شود اما نامبرده در تاریخ تعیین شده حاضر نمی شود و جهت جلب وی اقدام می شود که چون در آدرس تعیین شده نبوده است و بنابراین اداره اجرای احکام کیفری وجه الوثیقه وی را پس از ابلاغ و مهلت 20 روزه جهت معرفی وی به نفع دولت ضبط
می نماید.
نظریه کارآموز
با توجه به محتویات پرونده و اظهارات شاکات و متهم رای صادره صحیح و مطابق موازین قانونی بوده اما ایرادی که می توان به رای صادره از دادگاه بدوی وارد آور اینست که برای جرم شروع به شرکت در آدم ربایی که مجازات آن به استناد تبصره ماده 621 قانون مجازات اسلامی سه تا 5 سال حبس است مرجع اعتراض و تجدیدنظرخواهی را دیوانعالی کشور معرفی نموده حال آنکه بر اساس اصلاحیه قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مرجع تجدیدنظر از کلیه آرا جز محاربه دادگاه تجدیدنظر استان می باشد که البته معترض در دادگاه تجدیدنظر استان تجدیدنظرخواهی کرده است که مرجع صحیح و صالح بوده اما ممکن است ایراد نامبرده تنها در قالب اشتباه چاپی و یا سهو قلم بوده باشد و دیگر اینکه چون یکبار نسبت به رای بدوی اعتراض شده بود و در این دادگاه مجازات از 5 سال حبس تعزیری به دو سال تقلیل یافته و شاید بهتر بود در خصوص تخفیف مجازات بعدی اقدامی صورت نمی گرفت زیرا گاهی آسان گیری در بعضی از مجازاتها نسبت به بعضی از مجرمین ممکن است موجب تجری وی و دیگران گردد.