زنا به عنف
تاریخ : 25/6/88
تنظیمات متن :
رنگ پشت متن
سایز متن
21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
مرجع رسیدگی : شعبه اول کیفری استان
قاضی رسیدگی :آقایان ناصر– حسن علی – محمد علی– حسین – محب علی
شاکی: محبوبه
متهم: فرهاد
اتهام: زنا به عنف
تاریخ رسیدگی: 25/6/88
منابع استنادی: بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی کیفری
گردشکار:
مورخ 11/6/86 آقای رضا هراتی شکایتی به شرح ذیل از فردی به نام فرهاد نمود: حدود دو سال قبل فردی بنام فرهاد در محل بلوار معلم یکباب مغازه مرغ پرکنی دایر نمود ولی این دادگاه او سرپوشی بود برای جرم و جنایت با دخترم که در آن موقع حدود یازده سال بیشتر نداشت وی با او ارتباط برقرار می نماید و او را به مغازه خود کشانده و اغفال می نماید و به نامبرده تجاوز و حتی طلاهای او را هم از دستش بیرون می کشد و به جای آن طلاها بدل به او تحویل می دهد. حال از آن مقام محترم می خواهم که با توجه به اینکه این منطقه بصورت قبیله ای و طایفه ای می باشد از آن مقام مسئول تقاضا دارم که مسئله فقط در چهارچوب دفتر حل و فصل شود تا بتوانم در آینده در اجتماع زندگی کنم نامبرده فراری می باشد تنها سرنخی که از او وجود دارد پدرش به نام عباس است که بازنشسته علوم پزشکی می باشد. سپس خانم محبوبه به پزشکی قانونی فرستاده شده و نظریه پزشکی قانونی به این شرح است: از صاحب عکس الصاقی فوق در تاریخ 15/6/86 ساعت 9 صبح معاینه بعمل آمده پرده بکارت از نوع حلقوی دارای محوشدگی ناشی از پارگی توام با نسج التیامی در ناحیه ساعت 6 می باشد که از زمان حدوث بیش از سه هفته می گذرد و این بدان معناست که تعیین زمان دقیق ازاله بکارت با معاینه پزشکی مقدور نمی باشد. سپس اظهارات شاکی ثبت می شود در پاسخ به اینکه شکایت خود را مشروحاً بیان کنید: گفت فردی به نام فرهاد در محل مغازه مرغ پرکنی که به اجاره داشتند در محل کسب دختر مرا مورد تجاوز قرار داده و از کم سن و سالی و سادگی دخترم سؤاستفاده کرده است و من از قبل او را نمی شناختم و هیچگونه اختلافی نداشتیم و در 19/6/86 شعبه ششم مجتمع امنیتی زاهدان از محبوبه بازجویی و صورتجلس به عمل آورد وی به این شرح توضیح داد که حدود 2 سال پیش من به مغازه فرهاد که مرغ فروشی داشت رفتم با مادرم رفتیم که مرغ بگیریم مادرم پول کم آورد بنابراین رفت به منزل که پول بیاورد در این فاصله فر هاد به من پیشنهاد دوستی داد که من جوابش را ندادم. یک بار دیگر که تنها رفتم مرغ بخرم ساعت 12-11 صبح بود او به من گفته بود 21 یا 22 ساله است. من به مغازه اش رفتم صدایش کردم و گفتم مرغ می خواهم او رفت و درب مغازه از پشت بست من متوجه منظورش نشدم. ناگهان دستم را گرفت وصدایش را بلند کرد و گفت اگر کاری بکنی تو را می زنم بعد پشت پرده برد شلوارم را در آورد و به من تجاوز کرد حدود 15 دقیقه طول بکشد بعد از اینکه به من تجاوز کرد از من خون هم خارج شده بود با یکی از دوستانم که ازدواج کرده بود از جریان سئوال کردم او گفت به پدر و مادرت بگو که من آن موقع چیزی نگفتم. 5 یا 6 بار دیگر با من این کار را انجام داده محرم سال قبل بود فرهاد تصادف کرده بود پا خودروی سواری. او به من گفت به یک زن بلوچ را زده ام حامله بود بچه اش مرده تو الگنوهای خودت را به من بده و تهدید کرد اگر ندهی موضوع زنا را به همه می گویم من نیز النگوهایم را به او دادم و او دو عدد النگوی بدل به من داد و حالا و رفته مشهد و از او شاکی هستم. سپس با عنایت به اینکه شاکیه پرونده 86/12/99 بازپرسی علیه آقای فرهاد شکواییه ای دایر به تجاوز به عنف و تحصیل مال نامشروع تنظیم و به دادستان عمومی و انقلاب مشهد به عنوان نیابت قضایی با دارا بودن کلیه اختیارات قانونی و قضایی داده می شود تا از طریق آگاهی آن شهرستان متهم فوق الذکر را جلب، اتهامات فوق به وی تفهیم قرار بازداشت موقت صادر و در معیت مأمورین بدرقه به همراه اصل نیابت و اوراق جدیدالتحصیل را امر به اعاده فرمایند. که مقارن ساعت مورخ 3/8/86 با عنایت به محتویات پرونده وتفویض اختیار از سوی بازپرس محترم شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به منزل عباس مراجعه آقای عباس درب را گشود پس از معرفی و اعلام مجوز قضایی با اذن صاحبخانه و رعایت کلیه موازین شرعی و قانونی وارد منزل شده بازدید به عمل آمده آقای فرهاد حضور نداشت و بنا به گفته پدرش از حدود 12 وزش به دلیل مشاجره با پدرش از خانه رفته و بازنگشته بود و اینک از او اطلاعی ندارند. در تاریخ 28/11/86 شعبه ششم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب زاهدان با اعلام ختم تحقیقات به شرح ذیل مبادرت به ارتشاء قرار می نماید: قرار دادسرا: در خصوص شکایت محبوبه فرزند رضا 14 ساله علیه فرهاد دایر بر آدم ربایی و تحصیل مال نامشروع و تجاوز به عنف با عنایت به جمیع اوراق و محتویات پرونده، نحوۀ اظهارات شاکیه به شرح مضمومه من حیث المجموع از حیث عمل آدم ربایی و تحصیل نامشروع به لحاظ عدم کفایت ادله بر وقوع بزه انتسابی مستنداً به بند الف از ماده 177 قانون آیین دادرسی کیفری قرار منع پیگرد صادر و اعلام و اما در خصوص دیگر شکایت شاکی مبنی بر تجاوز به عنف نظر به اینکه موضوع از احراز تبصره ماده 4 ناظر به تبصره 3 ماده 3 قانون اصلاح قانون تشکیل در صلاحیت ذاتی دادگاه کیفری استان می باشد این دادسرا قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه مربوطه مبادرت به صدور قرار عدم صلاحیت می نماید. به تاریخ 5/3/87 در وقت فوق العاده در شعبه اول کیفری استان جلسه تشکیل که با توجه به محتویات پرونده و نیابت اعطایی به دادگاه کیفری استان خراسان رضوی واصل نگریده بود دفتر وقت احتیاطی به روز دیگری تعیین گردید پس از آن در تاریخ 19/4/87 در همان شعبه باز دادگاه وقت نظارت تعیین می نماید تا شاکیه ظرف سه روز پس از رویت جهت ارائه آدرس دقیق متهم احضار و در احضاریه مشارالیها قید گردد عدم حضور بلا دلیل بودن شکایت تلقی خواهد شد. به تاریخ 5/8/87 جلسه شعبه اول دادگاه کیفری استان در وقت فوق العاده تشکیل خانم محبوبه حضور دارد دادگاه خطاب به مشارالیه هویت شما در پرونده محرز است چنانچه آدرس و نشانی از متهم فرهاد دارید به دادگاه اعلام کنید. پاسخ داد تاکنون آدرسی از نامبرده پیدا نکردم و مدتی است متواری می باشد گاهی در مشهد سکونت دارد و گاهی به زاهدان می آید و آدرسی ندارم در صورتی که آدرسی پیدا کنم مراتب را به دادگاه اعلام می نمایم 14/2/88 در وقت فوق العاده جلسه شعبه اول دادگاه کیفری استان تشکیل با توجه به اوراق و محتویات پرونده دفتر وقت نظارت دیگر تعیین شاکیه ظرف یک هفته پس از رویت جهت ارائه آدرس دقیق متهم و احضار شود ضمناً جلب متهم متواری از مرجع انتظامی مربوطه مجدداً تقاضا می گردد. سرانجام دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید: در خصوص اتهام آقای فرهاد فرزند عباس دایر به زنای به عنف موضوع شکایت آقای رضا و خانم محبوبه در سال 1384 در شهر زاهدان دادگاه به لحاظ فقد ادله شرعی و قانونی و تمسنکاً به قاعده فقهی در اتهام موصوف را غیر ثابت تشخیص و مستنداً به بند الف ماده 177 ق آ د ک قرار منع تعقیب متهم فوق را صادر و اعلام می نماید. قرار صادره حضوری تلقی و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر از دیوان محترم عالی کشور خواهد بود.
نظریه کارآموز:
هر چند دادگاه محترم کیفری استان وقت کافی جهت رسیدگی و پیدا کردن متهم مزبور گذاشته اما با توجه به متواری بودن متهم و عدم پیدا شدن آدرس صحیح از جانب شاکیه و در نتیجه به دلیل فقد ادله شرعی و قانونی با توجه به اینکه اصل بر برائت است و مدعی می بایست ادعایش را صابت نماید بنابراین صدور قرار منع تعقیب متهم از جانب دادگاه محترم صحیح و مطابق موازین قانونی و شرعی و قواعد فقهی (قاعده درو) مذکور در رای دادگاه می باشد و نمی توان ایرادی بر آن گرفت.