ثبت واقعه طلاق
تاریخ : 4/12/88
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
خواهان: خانم رابعه
خوانده: آقای حمزه
خواسته: ثبت واقعه طلاق
تاریخ رسیدگی: 4/12/88
منابع استنادی: مواد 198 – 202 و قانون آیین دادرسی مدنی 220 قانون مدنی
 
گردشکار:
رای دادگاه به شرح ذیل می باشد: در خصوص دعوی خانم رابعه به طرفیت آقای حمزه مبنی بر ثبت واقعه طلاق بشرح دادخواست بدین توضیح که در مورخه 3/5/74 به عقد نکاح دائم خوانده درآمده و در تاریخ 23/2/87 توسط خوانده مطلقه گردیده که تاکنون اقدامی معمول نداشته است لذا تقاضای صدور حکم به الزام خوانده به ثبت واقعه طلاق نموده است دادگاه با بررسی محتویات پرونده و ملاحظه استشهادیه پیوست پرونده که حاکی از وقوع طلاق بین خواهان و خوانده می باشد و نظر به اقرار خوانده در جلسه دادرسی مبنی بر وقوع عقد نکاح و متعاقب آن وقوع طلاق و عدم وفای به عهد لذا با توجه به احراز وقوع طلاق بین خواهان و خوانده دادخواهی را موجه تشخیص و به مصداق اذن درستی دادن در لوازم آن نیز هست و به استناد ماده یک قانون راجع به ازدواج و 220 قانون مدنی و مواد 98 و 202 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به الزام خوانده به ثبت واقعه طلاق بائن خواهان در یکی از محاضر رسمی صادر و اعلام می گردد رای صادره غیابی پس از ابلاغ بیست روز قابل واخواهی است. سپس محکوم له تقاضای اجراییه می کند و اجرائیه نیز به شرح ذیل می باشد: بموجب دادنامه شماره  مورخ 4/12/88 دادگاه حقوقی زاهدان شعبه دوم حکم به الزام خوانده به ثبت واقعه طلاق بائن محکوم لها در یکی از محاضر رسمی صادر گردیده و هزینه حق الاجراء دولتی بر عهده محکوم علیه و مبلغ پنجاه هزار ریال می باشد.
به تاریخ 11/2/89 در وقت فوق العاده شعبه دادگاه عمومی حقوقی زاهدان جلسه تشکیل ملاحظه می شود پرونده اجرای احکام به شماره 59-89 حس دستور قاضی محترم اجرای احکام در جهت کسب تکلیف در چگونگی رای غیابی به شماره 218 صادره از این شعبه ارسال شده است دادگاه با بررسی محتویات پرونده و غیابی بودن رای صادره و نحوه ابلاغ دادنامه و نوع خواسته و در اجرای تبصره 2 ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد اجرای احکام منوط به معرفی ضامن معتبر از نوع کفالت کارمندی یا اخذ تأمین متناسب از محکوم له می باشد که در صورت کشف فساد در اجرای حکم صادره نسبت به جبران خسارات وارده اقدام نماید. به تاریخ 30/3/89 در اجرای دادنامه شماره 890059 صادره از شعبه دوم مبنی بر رای صادره و تبصره 2 ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی طبق دستور ریاست محترم شعبه دوم مبنی بر اخذ ضمانت به مبلغ محکوم به قرارداد با ضامن در قالب ماده 10 ق آیین دادرسی مدنی آقای امیر راشد با ارائه مدارک کارت شناسایی و جواز کسب حاضر است ضمن تفهیم مفاد دستور دادگاه و ماده 10 قانون مدنی در حین عقد قرارداد بوی این قرارداد چنانچه خسارتی در آتی از بابت اجرای رای دادنامه فوق به محکوم علیه حمزه شود باید از عهده خسارات برآید و متعهد آن گردد نامبرده توافق نمود در نهایت آقای حمزه در دفتر رسمی ازدواج شماره 69 و طلاق شماره 1 زاهدان اقدام به ثبت واقعه طلاق نمود و دفتر مربوطه عطف به نامه شماره 26/1890059 ش 2 – 30/3/89 اجرای احکام گواهی نمود که طلاق بائن طی شماره 4000-31/3/89 در دفتر طلاق شماره یک زاهدان به ثبت رسیده است طلاق دهنده آقای حمزه فرزند عیسی و طلاق داده شده خانم رابعه فرزند اله بخش می باشند که چگونگی پرداخت مهریه در حکم مطلب خاصی عنوان نشده است. با توجه به اجرای حکم طلاق و وصول حق الاجرا دولتی اقدام دیگری مقدور نیست پرونده از آمار کسر و بایگانی می گردد.
 
                                                                                               
                                                                                                
 
 
نظریه کارآموز
مطابق ماده 220 قانون مدنی عقود نه فقط متعاملین را به اجرای چیزی که در آن تصریح شده است ملزم می نماید بلکه متعاملین به کلیۀ نتایجی هم که به موجب عرف و عادت یا به موجب قانون از عقد حاصل می شود ملزم
می باشند. بنابراین ثبت واقعه طلاق نیز به موجب قانون از عقد حاصل می شود که باید حتماً انجام گردد بنابراین در مرحله اجرای حکم به آن الزام و پس از پرداخت حق الاجرا به پایان رسیده و پرونده مختومه
 می گردد.