تمکین (2)
تاریخ : 3/9/88
تنظیمات متن :
رنگ پشت متن
سایز متن
21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
خواهان: محمد
خوانده: مریم
خواسته: تمکین
تاریخ رسیدگی: 3/9/88
مواد استنادی: ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی
گردشکار:
به تاریخ 30/3/88 خواهان فوق در طی دادخواستی اظهار نمود که خوانده فوق همسر شرعی و قانونی و دائمی اینجانب می باشد که حدود یکسال قبل با وی ازدواج نموده ام مدتی در منزل پدر همسرم زندگی نمودیم سپس منزل جداگانه ای اجاره کردم تا مستقل زندگی نمایم چون پدر همسرم فردی معتاد می باشد و از افراد دیگر که معتادند در منزلش پذیرایی و از آنان پول دریافت می نماید به همین علت ناچاراً منزل جداگانه ای اجاره نموده ام متاسفانه همسرم با بهانه جویی به منزل پدرش رفته علیرغم مذاکرات و ارشادات لازم حاضر به بازگشت و ادامه زندگی زناشویی و تمکین نمی باشد به همین جهت از خوانده فوق به علت عدم تمکین شکایت و تقاضای رسیدگی دارم مضافاً اینکه چون از اینجانب تمکین نمی نماید و هیچ گونه خرج و نفقه ای بوی تعلق نخواهد گرفت لذا صدور رای عادلانه مورد تقاضا می باشد. پس از وصول دادخواست در شعبه اول حقوقی مدیر دفتر ابتدائاً رفع نقض نموده و پس از ثبت آن تعیین وقت نموده تا در موعد مقرر اخطاریه ابلاغ گردد. سپس خواهان مذکور استشهادیه ای مبنی بر اینکه همسر وی بدون اجازه او به همراه پدرش منزل را ترک نموده و تاکنون حاضر به بازگشت نبوده تهیه و ضمیمه پرونده می کند. سپس اخطاریه به طرفین ابلاغ میگردد اما خانم خوانده به علت عدم شناسایی در محل حضور نمی یابد و در تاریخ 17/5/88 در وقت مقرر جلسه تشکیل می شود محمد(خواهان) حضور می یابد اما خوانده خانم مریم به علت عدم شناسایی به وی ابلاغ نگردیده است لذا با عنایت به مراتب فوق موجبات رسیدگی فراهم نبوده و دفتر وقت نظارت تعیین و به خواهان اخطار رفع نقض می نماید تا ظرف ده روز نسبت به اعلام نشانی دقیق اقدام نماید ، اما خواهان اظهار نمود آدرس دیگری از خوانده نداشته و تقاضای دعوت خوانده از طریق روزنامه را نمود. هرگونه آگهی را نیز تقبل نمود اما مورخ 13/7/88 آقای محمد بموجب لایحه ای آدرس جدید خوانده را اعلام داشت و تقاضای آگهی را پس گرفت. سپس در تاریخ 3/9/88 مجدداً در وقت مقرر جلسه تشکیل گردید واهان حاضر نشد اما خوانده حاضر گردید و اظهار نمود حاضر به تمکین بوده و نظر به اینکه خواهان خودش وی را از منزل بیرون کرده تقاضای رد خواسته ایشان را نمود و مدعی کذب بودن خواسته خواهان بود سرانجام دادگاه ختم جلسه را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رای نمود: در خصوص دادخواست آقای محمد بطرفیت خانم مریم به خواسته صدور حکم تمکین تمام و خاص به شرح متن دادخواست دادگاه با عنایت به محتویات پرونده صرف نظر از صحت و سقم قضیه نظر به اینکه خواهان علیرغم ابلاغ و اطلاع از وقت دادرسی در دادگاه حاضر نشده و دلیل موجهی بر عدم تمکین زوجه ارائه ننموده و خوانده پرونده نیز با حضور در جلسه مراتب اظهارات وی را به شرح دادخواست تکذیب نموده و اعلام داشته گر چه در منزل پدر خود به سر می برد ولی باعث آن خود خواهان بوده که وی را به خانه پدرش برده و تاکنون برای بازگرداندن ایشان اقدامی نکرده با این وجود حاضر به تمکین بوده و چشم انتظار همسر خود می باشد لذا نظر به مراتب فوق دعوی خواهان وارد نبوده مستنداً به ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به رد دعوی وی صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در یکی از شعب تجدیدنظر مرکز استان می باشد.
نظریه کارآموز
مطابق نظریه شماره 139/7 مورخ 17/1/79 ناشزه بودن ادعاست و طبعاً مدعی یعنی شوهر باید با اقامه دعوی و اثبات آن را تحمل کند جدا زندگی کردن دلیل به نشوز نیست و می تواند از قرائن قضیه به حساب آید و مطابق ماده 1114 قانون مدنی زن باید در منزلی که شوهر تعیین می کند سکنی کند اصل اولیه به موجب ماده اخیر زن را مکلف به سکونت در منزلی که شوهر تعیین کرده می نماید بنابراین زوجه با فرض اثبات عدم تناسب مسکن با وضعیت وی می تواند از تمکین امتناع کند و بین شروع به تمکین و امتناع بعد از تمکین فرقی وجود ندارد. در این پرونده نیز چون خواهان نتوانست نشوز همسرش را اثبات کند و زن نیز اعلام نمود حاضر به تمکین است حکم به رد دعوی وی صادر شد که صحیح و مطابق قانون است.