تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن    21

در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.

شاکی: زهرا
متهم: علی اصغر
موضوع اتهام: ترک انفاق
مستندات قانونی: ماده 642 قانون مجازات اسلامی و ماده 180 آیین دادرسی کیفری
تاریخ رسیدگی: 9/9/83
 
گردشکار:
در تاریخ 31/1/81 خانم زهرا از همسر خود علی اصغر که مدت سه ماه زندان بوده است و از زمانی هم که آزاد شده خرج زندگی او و 2 فرزندش را نداده است با مراجعه به کلانتری شکایت می نماید و تقاضای تعیین تکلیف هزینه های زندگی و نفقه فرزندانش را می نماید. سپس دستور جلب متهم صادر می گردد اما چون حضور نداشته پرونده با عنایت به عدم سازش جهت کسب تکلیف به دادسرا فرستاده می شود و آنجا نیز اظهارات شاکی استماع می شود و وی شکایت خود را دوباره اعلام و درخواست جلب متهم را می نماید و جلب سیار متهم به مدت اعتبار یک ماه صادرمی شود و احضاریه متهم برای حضور در جلسه داردسی به لحاظ فقدان آدرس از طریق روزنامه کثیرالانتشار صورت می گیرد. در تاریخ 9/9/83 جلسه دادگاه تشکیل و شاکی حضور می یابد و عرض می دارد که همسرم من و دو فرزندم را رها کرده است و خرجی نمی دهد و اینک تقاضای رسیدگی دارم. و دادگاه به شرح ذیل رای صادر می نماید: بزهکاری متهم علی اصغر دائر بر ترک انفاق همسر و اولادان با توجه به شکایت شاکی اظهارات شهود عنایتاً با اینکه متهم با وجود ابلاغ وقت که از طریق نشر آگهی ماده 180 دادرسی کیفری صورت گرفته است حضور نیافته است و دفاعی در این خصوص که مرتکب بزه معنونه نشده ارائه و اقامه نکرده است لذا بزهکاری او محرز است مستنداً به ماده 642 قانون مجازات اسلامی و اختیارات حاصله در ماده 180 دادرسی کیفری او را به تحمل 6 ماه حبس تعزیری محکوم می نماید رای صادره غیابی است و ظرف ده روز قابل واخواهی در این شعبه می باشد سپس دادنامه نیز از طریق انتشار آگهی اعلام و ابلاغ می گردد و پس از گذشت مواعد مقرره در قانون پرونده جهت اجرا به دفتر اجرای احکام کیفری ارسال می گردد تا اقدامات مقتضی انجام شود در این مرحله به علت مجهول المکان و متواری بودن که به اتهام ترک انفاق به تحمل 6 ماه حبس تعزیری محکوم شده است با کلیه نیروهای تحت الامر هماهنگ می شود که در صورت مشاهده محکوم علیه جلب و تحت الحفظ معرفی نمایند. در همین اثنا آقای علی اصغر در اثر حادثه تصادف و ضربه مغزی و عوارض ناشی از آن فوت می نماید و با توجه به بند الف ماده 6 قانون آیین دادرسی کیفری دفتر اجرای احکام قرار موقوفی تعقیب را صادر می نماید و پرونده مختومه اعلام می گردد.
 
 

                               
 
 
 
نظریه کارآموز
با توجه به تاریخ شروع دعوی ترک انفاق و فواصل رسیدگی چون دعوی مطروحه در زمانی بوده که دادسراها هنوز احیا نشده بوده است و پرونده ها در دادگاه و تحت نظر یک قاضی رسیدگی و تعقیب می شده و در نهایت حکم صادر می شده است در این پرونده قرار مجرمیت و کیفرخواست وجود نداشته در نهایت رای دادگاه صادر شده است که کاملاً صحیح و مطابق مقررات قانونی بوده است و درمرحله اجرای احکام مستنداً به بند اول ماده6 قانون آیین دادرسی کیفری با توجه به فوت متهم قرار موقوفی تعقیب صادر که صحیح و مطابق موازین قانونی می باشد.