تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن    21

در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.

خواهان:اداره کل اوقاف و امور خیریه
خوانده:عظیم
خواسته:تخلیه مغازه

موارد استنادی:ماده494قانون مدنی و ماده 107قانون آیین دادرسی مدنی
 
گردشکار:
بر حسب سند عادی یک باب مغازه جز پلاک ثبتی 29000اصلی از موقوفه مرکز تبلیغی الحسین واقع در خیابان دانشگاه به اجاره مستاجر(خوانده دعوی) در آمده که در آن مبادرت به ایجاد فروشگاه نموده است. با قطع نظر به اینکه برابر بند 11مندرج در اجاره نامه مستاجر حق هیچگونه حقوق اعم از کسب و پیشه و تجارت سر قفلی وغیره را ندارد و نمی تواند به هنگام فسخ یا تخلیه مورد اجاره نسبت بدان هیچ ادعایی داسته باشد مدت اجاره منقضی و مستاجر موافق سند اجاره ما به الذکر میابد مورد اجاره را تخلیه و تحویل موجه نماید که علی رغم مراجعه وی امتناع از تخلیه و همچنین پرداخت نکردن اجاره ها از تاریخ 1/5/85 تا29/12/86 عنایتا به اینکه مورد اجاره نیاز میباشد و از سویی مستاجر کرارا مرتکب تخلف در پرداخت اجاره بها و نیز تعدیل اجاره بها حسب نظر کارشناس و شروط مندرج در اجاره نامه است اینک تقاضای صدور حکم مقتضی قانونی به تخلیه مورد اجاره و الزام خوانده به پرداخت اجور معوقه به مبلغ 000/000/16ریال بعلاوه سایر خسارات قانونی ضمن دادخواستی در خواست میشود.دادگاه پس از بررسی دادخواست و عدم ایراد نقص در دادخواست آنرا ثبت  و تعیین وقت می نماید و ابتدائا امر  را به کارشناسی ارجاع می دهد که کارشناس به این شرح اظهار نظر می نماید.که
نظریه کارشناس:
با توجه به مساحت مغازه که حدود  5/17 متر مربع سقف تیر آهن دیوارهای آجری نازک کاری داخل گچ پرداختی سفید با رنگ آمیزی کف موزاییک درب فلزی شیشه ای دارای آب برق تلفن شغل مستاجر موبایل فروش مبلغ اجاره ماهیانه قبلی برابر 000/500هزار ریال بنا به اظهارات مستاجر کلیه عملیات تعمیر داخلی توسط ایشان انجام گرفته است با توجه به تمام موارد فوق و در نظر گرفتن جمیع جهات  ممکنه میزان اجاره بها ماهیانه مغازه فوق الذکر از تاریخ 20/7/1384 لغایت یکسال برابر با 000/650ریال تغییر و اعلام گردید در نهایت دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدور رای نمود:
در خصوص اداره اوقاف و امور خیریه سیستان و بلوچستان بطرفیت آقای عظیم به خواسته 1-صدور حکم تخلیه یک باب مغازه 2-الزام خوانده به پرداخت اجور معوقه از تاریخ 1/5/85لغایت29/12/86جمعا 000/16000 هزار ریال با توجه به بررسی محتویات پرونده در خصوص بخش اول خواسته مبنی بر تخلیه با توجه به استرداد آن مستنداً به بند الف ماده 107قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست صادر و اعلام مینماید و نسبت به بخش دوم با توجه به ملاحظه قرارداد اجاره منظم دادخواست و اینکه در متن قرار داد مقرر گردیده است که چنانچه مستاجر عین مستاجره را بیش از مدت اجاره در اختیار داشته باشد باید اجاره بها را طبق نظر کارشناس منتخب موجر پرداخت نماید.و با توجه به ملاحظه کارشناسی انجام شده در خصوص تعییین اجاره بها به عنوان اجره المثل و اینکه خوانده علیرغم ابلاغ قانونی حضور نیافته دفاعی ننموده و دلیل و مدرک معارض ارائه نکرده است از طرفی طبق اظهارات نماینده خواهان مبلغ ده میلیون ریال از کل مبلغ اجرالمثل از طریغ چکی را خوانده در اختیار خواهان داشته  اقدام شده است لذا دعوی خواهان را با توجه به مراتب وارد و ثابت مستندا به ماده 494قانون مدتی خوانده را به پرداخت مبلغ000/000/16هزار ریال بابت باقی مانده اجرة المثل عین مستاجر در حق خواهان محکوم مینماید رای صادره غیابی  و ظرف مدت 20روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و سپس ظرف همان مدت قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان میباشد.
                           
 

 
 
نظریه کارآموز:
با توجه به نظریه کارشناس و مستندات قانونی و با توجه توافق نسبی خواهان و خوانده و اینکه خوانده مقداری از مبلغ اجور معوقه را طی چک به خواهان پرداخت نموده و مبلغ000/6000ریال نیز بابت اجرة المثل عین مستاجره که طبق نظر کارشناس تعیین شده بود رای دادگاه صحیح و خدشه ای بر آن وارد نیست.