در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
مرجع رسیدگی : اداره کل دادگستری استان س و ب، دادگاه تجدیدنظر استان
قاضی رسیدگی کننده: آقایان شیده - گزمه4
مورخ: 24/3/89
شماره بایگانی:
خواهان: شیرمحمد
خوانده: اداره ثبت احوال
موضوع خواسته: اثبات حیات و احیای سند سجلی
مستندات قانونی: مواد 1287 – 999 و 995 قانون آئین دادرسی مدنی
گردشکار:
خواهان دادخواستی تنظیم و تقدیم دادگاه نموده است بدین توضیح که خواهان بیان می دارد در سال 82 توسط مأمورین انتظامی شیراز به اتهام حمل مواد مخدر و به تحمل هشت سال حبس و سی ضربه شلاق و پرداخت پنجاه میلیون ریال جزای نقدی محکومیت یافتم که جهت اخذ مرخصی وثیقه گذاشتم و به مرخصی آمدم و در مرخصی فردی به من مراجعه نمود وگفت حاضرم در قبال اخذ مبلغی سند تو را آزاد کنم و بعد از مدتی آمد و گفت که اعلام فوتی نموده و گواهی فوت را از ثبت احوال دریافت نموده و حال بعد از اتمام محکومیت دنبال احیای سند سجلی ام هستم و حال تقاضای رسیدگی دارم که در ادامه برای رسیدگی و طی تعیین و به طرفین ابلاغ گردیده است و در مورخ مذکور خواهان و خوانده هر دو حضور دارند و خواهان بیان می دارد که اظهاراتش به شرح دادخواست تقدیمی است و نماینده اداره ثبت بیانی می دارد که از سال 82 که فوت نامبرده احراز گردیده تا الان کجا بوده است و همسر نامبرده فرد غاصبی است که در صدد غضب سند سجلی متوفی است و برابر مواد 287 و 999 ق . م احوال اسناد فوت و سجلی جز اسناد رسمی مستند و شهادت شهود جایگاه قانونی ندارد که در ادامه با بررسی سایر جزئیات رأی دادگاه بدوی به شرح ذیل است:
در خصوص دعوی آقای شیرمحمد به طرفیت اداره ثبت احوال به خواسته اثبات حیات و احیای سند سجلی بدین توضیح که در بالا به شرح ماوقع پرداختیم با عنایت به مراتب فوق و سایر محتویات پرونده و احراز هویت خواهان دادگاه خواسته خواهان را ثابت دانسته و در اجرای ماده 4 قانون ثبت احوال و ماده 995 قانون مدنی دادگاه حکم به اثبات حیات و الزام خوانده به صدور شناسنامه برای خواهان صادر می نماید که در ادامه این رأی مورد اعتراض خوانده قرار گرفته و به شرح دادخواست زیرا اعتراض خود را بیان می دارد که خواهان بدوی به علت ناراحتی قلبی فوت نموده است و مراتب به ثبت رسیده است و این مراتب فوت را همسر خواهان به اداره ثبت بیان داشته که در این خصوص دو نفر شاهد نیز معرفی نموده است و حال با توجه به مراتب فوق تقاضای نقض رأی صادره را دارم که در ادامه با تشکیل دادگاه تجدیدنظر در این خصوص و بررسی محتویات پرونده دادگاه به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید:
در خصوص تجدیدنظرخواهی اداره ثبت احوال از رأی دادگاه بدوی به طرفیت آقای شیرمحمد که حکم به اثبات حیات تجدیدنظر خوانده و الزام تجدیدنظر خواه به صدور شناسنامه جدید برای تجدیدنظر خوانده اصدار یافته نظر به محتویات پرونده و اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موجهی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم آورد ارائه نشده و رأی تجدیدنظر خواسته بر اساس دلایل و مدارک موجود در پرونده صادر گردیده و خدشه ای بر آن وارد نیست لذا ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه یاد شده را تأیید و استوار می نماید.
رئیس دادگاه تجدیدنظر استان س و ب عباس
نظریه کارآموز:
در خصوص این پرونده به نظر می رسد رأی نباید به نفع خواهان بدوی صادر می گردیده زیرا چنین به نظر می آید که با توجه به حیات خواهان هدف از موت فرضی خواهان فقط آزادی وثیقه خواهان جهت اخذ مرخصی از دادگاه بوده است و نباید به خاطر فرار از محکومیت وی در دادگاه بدوی در خصوص اثبات حیات آن و صدور شناسنامه جدید رأی به نفع وی صادر می گردید چون هدف گول زدن دادگاه بوده است که حاصل گردیده است و شاید بهتر بود دادگاه محترم دقت بیشتری در خصوص سوء نیت خواهان و انگیزه وی از گرفتن گواهی فوت می نمود. هر چند که با ثبوت حیات وی نمی توان وی را بدون شناسنامه گذاشت.