ابطال شناسنامه
تاریخ : 29/5/1386
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
در این بخش تعدادی از پرونده های دادگستری با ذکر عنوان آن قید گردیده است جهت مطالعه و استفاده تحقیقاتی شما سروران گرامی.
                                                       بسمه تعالی
گزارش شماره 8    
اطلاعات گزارش :
الف)نام و نام خانوادگی کار آموز :معصومه             شماره پرونده اصلی:123456
     مشخصات پرونده :     
الف )خواهان : سیما                        ب)  خوانده : اداره ثبت احوال
ج)موضوع اتهام (خواسته ):ابطال شناسنامه  
د)منابع حقوقی :ماده 197 قانون آئین دادرسی مدنی و ماده 1257 قانون مدنی
ج)نتیجه پرونده :رد دعوی خواهان
د)قاضی رسیدگی  کننده:محمد
ح)کلاسه پرونده و شماره دادنامه : 1234
ج)نام مجتمع قضایی و شعبه :  دادگستري استان دادگاه عمومی حقوقی 

                               
                          «خلاصه محتویات دادخواست و ضمائم آن»
 پرونده کلاسه 1111 تحت نظر قرار دارد ملاحظه می گرددخواهان دادخواستی بدین شرح تنظیم نموده اند احتراماٌ به استحضار می رسانم که چون همزمان با تولدم خواهرم به نام سیما فوت نموده و در این رابطه بنا به علاقه ای که والدینم به خواهرم داشته اند شناسنامه اش را باطل ننموده و با همان مشخصات و تولد شناسنامه را برای اینجانب واگذار نموده اند و حال تاریخ تولدم که 19/12/1363 بوده با تاریخ تولد در شناسنامه 1579 ، 21/12/1359  مغایر و مشکلات عدیده ای هم برای من به وجود آورده تقاضای ابطال شناسنامه فوق و صدور شناسنامه جدید با تاریخ تولد 19/12/1363 را دارم و استشهادیه محلی و فتوکپی شناسنامه ضمیمه دادخواست می باشد .
گردش کار و خلاصه رأی دادگاه
اداره ثبت احوال لایحه ای بدین مضمون ارائه نموده است :
احتراماٌ عطف به اخطاریه کلاسه 1234-12  آن شعبه با وقت رسیدگی ساعت 9 صبح مورخ 29/5/1386 در خصوص سیما  به استحضار می رساند 1- سند سجلی 1234-98 صادره از زاهدان با اعلام پدر و تصدیق دو نفر گواه وفق مواد 13 و 15 قانون ثبت احوال نزد مأمور صلاحیتدار بدون خدشه و قلم خوردگی جهت خواهان تنظیم یافته و به وسیله خواهان عکسدار شده و از نظر این اداره کسی جز وی صاحب سند سجلی و شناسنامه نمی باشد و منظور خواهان اصلاح و تغییر تاریخ تولدش می باشد و از آنجائیکه به استناد ماده واحده  قانون حفظ و اعتبار اسناد سجلی هر گونه تغییر و اصلاح تاریخ تولد ممنوع می باشد خواهان جهت رسیدن به خواسته اش به ادای فعلی عدم تعلق متوسل شده است لذا خواسته خواهان واهی و کذب محض و در صدد اغفال دادگاه محترم جهت رسیدن به خواسته نا به حق می باشد وفق ماده 1257 قانون مدنی بار اثبات ادعا بر عهده مدعی می باشد و هرکس مدعی حقی است باید دلایل اثبات ادعا را ارائه نماید. لذا خواهان موظف به ارائه مدارک و اسناد معتبر همچون گواهی ولادت خود در تاریخ مورد ادعا و گواهی وفات خواهر ادعایی خود که وفق ماده 22 قانون ثبت احوال جهت هر متوفی اعم از ایرانی و خارجی در ایران صادر می گردد را به دادگاه محترم ارائه نماید. ادعای وی قریب 27 سال قبل بوده و مطمئناٌ شهود تعرفه شده قادر به یاد آوری تاریخ تعداد دقیق فرزندان خود نمی باشد چه برسد به تاریخ تولد دیگر افراد از جمله خواهان لذا شهادت آنها تنها جهت جلب رضایت خاطر خواهان و به صورت مصلحتی و تلقینی می باشد که این امر مغایر صریح ماده 1315 قانون مدنی و غیر قابل قبول باشد . با عنایت به مراتب فوق الذکر و از آنجائیکه طبق ماده4 قانون ثبت احوال و مواد 999 و1287 قانون مدنی اسناد سجلی و شناسنامه جزء اسناد رسمی کشور محسوب می گردند و لازمه صحت و رسمیت اسناد جلوگیری از تزلزل آنها در مقابل سلائق و خواسته های نا به حق و نا به جای افرادی می باشد لذا تقاضای رد خواسته من غیر حق خواهان را دارد . به تاریخ 29/5/86 در وقت مقرر مراجعه جلسه دادگاه  به تصدی اینجانب امضاءکننده ذیل تشکیل است پرونده کلاسه 1234 تحت نظر است دادگاه با توجه به ملاحظه محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.
رأی دادگاه
در خصوص دادخواست خانم سیما  فرزند رضا به طرفیت اداره ثبت احوال  به خواسته ابطال شناسنامه شماره 1579 -21 /12/1359 زاهدان و صدور شناسنامه جدید با تاریخ 19/12/1363 خواهان توضیح داده است شناسنامه ای که در اختیار دارم متعلق به خواهرم بوده که همزمان با تولدم فوت کرده و شناسنامه وی را باطل نکرده اند و برای من شناسنامه جدید نگرفته اند و همان شناسنامه برای من مانده است تقاضای ابطال آن و صدور شناسنامه جدید دارم خوانده طی لایحه ای دعوی خواهان را نپذیرفته است دادگاه هر چند خواهان جهت ثبت اثبات ادعای خود شهودی را که پدر و مادر وی می باشند به دادگاه معرفی نموده است لیکن شهادت آنها از حیث محتوی در حدی نیست که ادعای خواهان را ثابت نماید و اینکه از تاریخ دقیق فوت فرزند مورد ادعایشان اظهار بی اطلاعی کرده اند مدرک تحصیلی اول دبستان خواهان حاکی از آن است که نامبرده در سال تحصیلی 1366 شروع به تحصیل نموده که با در نظر گرفتن شروع سن تحصیلی که 6 ساله می باشد و از طرفی مدعی است که در سال 1363 به دنیا آمده می بایست در زمان شروع به تحصیل 3 ساله بوده باشد که منطقی به نظر نمی رسد اداره ثبت احوال نیز با خواسته خواهان مفصلاٌ مخالفت نموده است علاوه بر اینکه پذیرش خواسته خواهان موجب تزلزل اسناد جعلی خواهد شد بنابراین ادعای وی را وارد و ثابت ندانسته مستنداٌ به ماده 197 قانون آئین دادرسی مدنی و 1257 قانون مدنی حکم به رد دعوی خواهان صادر و اعلام می نماید رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم می باشد.
رأی به خواهان و اداره ثبت احوال ابلاغ گردیده نامبردگان اعتراض ننمودند.
تحلیل حقوقی کار آموز
 با توجه به اینکه شناسنامه جزء اسناد رسمی بوده و نباید دست خوش تزلزل افراد قرار گیرد و نظر به دفاعیات قبل توجه نماینده اداره ثبت احوال رأی صادره وفق مقررات صادر گردیده است
 
                                                                                                  محمد
                                                                              رئیس شعبه دادگاه عمومی حقوقی