عنوان مقاله: |
سیری در قوانین جوامع اولیه |
نویسنده : |
احسان امیر بیک |
تعداد صفحات : |
3 |
زیرشاخه : |
دیگر مطالب حقوقی |
حجم فایل : |
70 kb |
شماره ثبت : |
1390-7-21-22167 |
«سرگذشت قانون،ماجرای عرف و عادت،صحنه ی ستمگریها و آشفتگیها،سر شكستها وپیروزیها،عرصه ی دگرگونیها و درس عبرت است»1در تاریخ مسائل زیادی بررسی می شود،تاریخ جنگها،حكومتها،سرزمینها و همچنین تاریخ علوم مختلف كه مخصوصا امروزه توجه بسیار زیادی به آن می شود؛مثل تاریخ علم جامعه شناسی،فلسفه،ریاضی،علوم سیاسی،حقوق و...با مطالعه و آشنایی با تاریخ هرعلمی و بررسی سیر تكامل آن علم درطی اعصار و قرون آن علم در نزد ما دارای زیر بنا و چارچوبی مستحكم شده و به فهم ودرك هر چه بیشتر ما از آن علم منتج می شود.
در این مطلب سری می زنیم به یكی از موضوعات جذاب تاریخ حقوق؛قوانین در جوامع اولیه.سیر در تاریخ حقوق و قوانین ملتها و و تمدنهای مختلف تنها جنبه ی تئوریك ندارد؛در این رابطه ذكر تنها این نكته كفایت می كند كه مشاهیر و نظریه پردازانی همچون« بودك در انگلستان،ویكو در ایتالیا،و مونتسكیو در فرانسه نیز حقوق هر ملت را وابسته به عادات و رسوم و شرایط خاص جغرافیایی و تاریخی زندگی آن ملت دانسته اند»2به علاوه دانشمندان شهیر حقوق فرانسه نیز در تالیفاتشان به این موضوع اشاره كرده اند كه «همه ی قوانین جدید حتی قوانینی كه گرایش آن به ظاهر انقلابیست زاده ی تحولاتیست كه در روشهای حقوقی قبلی بوجود آمده و چنانچه منابع تاریخی آن معلوم نشود،نمی توان درست به حقیقت آن پی برد و به طور كلی می توان گفت كسانی كه بخواهند موقعیت دقیق تاسیسات حقوقی معاصر را در مراحل تطور و تكامل تمدن بدانند و در انشاء قوانین به مبادی و مآخذ توجه داشته باشند بررسی تاریخ حقوق واجب و ضروریست3»
یكی از نكاتی كه درقوانین جوامع اولیه به چشم می خورد این است كه برای قطع و فصل اختلافات سخن از حكم آغاز می شود نه قانون ولی امروزه حكم باید صرفا منطبق با قانون باشد؛به عبارتی دیگرقواعد مزبور به شیوه ی استقراء با مقایسه ی احكام داوران یا قضات استخراج شده است؛چیزی مانند«حقوق عرفی»4امروزی خاصه در انگلستان.
در این مطلب ما قصد كلی گویی، بررسی همه ی جوانب و تفسیر چگونگی قوانین اولیه وكشف فلسفه ی شكل گیری آن ها را نداریم؛همه ی اینها را به خواننده ی فهیم واگذار می كنیم و تنها با ذكر مصادیقی چند از این قوانین(البته مصادیق جالب و جذاب)اكتفا می كنیم كه هم مطلب خسته كننده نباشد و هم جذابیت این قوانین به مثابه ی جرقه ای شود تا خواننده را به سمت مطالعه ی كتب تاریخی مخصوصا تاریخ حقوقی5 سوق دهد؛دقیقا به سان همان رسالتی كه رمانهای تاریخی ایفا می كنند یعنی علاقه مند كردن افراد به تاریخ ؛هدف ما نیز درنگارش این مطلب تحقق همین موضوع است.
«روش برخی از اقوام در جوامع اولیه در مورد قتل و زنا بسیار متفاوت و عجیب است؛مثلا اسكیموها قتل نوزاد و بیمار وسالخورده ی علیل و ذلیل را توسط اقارب یا دوستان نزدیك جائز دانسته اند!و نزد همان مردم مقاربت با زن شوهردار در مواردی كه شوهری زن خود را به عاریت به دوست خود بسپارد!خلاف قانون نبوده است!! البته در موارد دیگر و بی اجازه ی شوهر مسلما ارتكاب این عمل زشت و ناپسند بود.»6
ماده ی جالب دیگری كه در این زمینه به چشم می خورد ماده ی 197 هیتی هاست (13 قرن پیش از میلاد)؛این ماده تصریح می كند كه هرگاه مردی زنی را در كوهستان به دام انداخته و به وی تجاوز كند مرد مجرم خواهد بود.اما اگر آن زن را در خانه اش به دام اندازد در این صورت زن مجرم محسوب شده و كشته خواهد شد! جالب ترین قانون در این زمینه در قوانین آشوری میانه در لوح A ماده ی 55 آمده:در جایی كه یك دختر مجرد مورد تجاوز به عنف قرار گیرد پدر او میتواند از متجاوز بخواهد كه با دختر او ازدواج كند بدون اینكه حق طلاق داشته باشد و پول عروسی(مهریه و شیربها)را نیز بپردازدیا اینكه بدون تحقق عروسی پول عروسی را مطالبه كند و اگر متجاوز ازدواج كرده باشد،همسر وی را باید تحویل پدر دختر بدهند تا مورد سوء استفاده ی جنسی قرار بدهد!!! حالا شاید برای دوستان سوال پیش بیاید كه چرا ما این قدر حول قوانین مربوط به زنا بحث می كنیم؛دلیلش بر می گردد به آنجا كه«در ازمنه ی متقدمه یكی از عناوینی كه مورد توجه نبوده دزدیست! زیرا مردم در آن روزگار در شرایط ساده تری زندگانی می كردند و آن چه در نخستین مراحل حیات بشر مورد نظر محققین علم حقوق بوده مربوط به روابط خانوادگی و جرائمی از قبیل زنا و قتل و ضرب و جرح و جادوگریست»7 در یكی از عقدنامه ها و طلاق نامه هایی كه از بابل محفوظ مانده نوشته اند اگر زوجه به زوج خود بگوید تو دیگر شوهر من نیستی!سزایش این است كه او را به آب بیندازند! ولی اگر زوج به زوجه ی خود بگوید تو زن من نیستی بر اوست كه فلان مبلغ سیم در قبال این جدایی به زن بپردازد. در مجمع القوانین حمورابی و بابل قدیم از جمله «جرائمی كه مستوجب اعدام بوده افتراء،سحر و جادو،شهادت كذب در جرائم كبیره،فروش مال غیر،سرقت اموال پرستشگاه،اختلال نظم و آرامش،ربودن فرزند غیر،مخفی كردن غلام دیگران!و سوراخ كردن دیوار خانه ی مردم!! است. معماری كه خانه می ساخت و رعایت استحكام بنا را نمی كرد و در نتیجه خانه بر سر صاحب خانه فرو می ریخت كشته می شد؛اما اگر پسر صاحب خانه تلف می گشت پسر معمار در برابر به قتل می رسید. دیگر اینكه سزای زانی و زانیه هر دو غرق شدن بود.»8
همان طور كه ملاحظه می شود این جرائم بسیار سخت گیرانه بود و كیفرها بیش تر اعدام بود اما همان طور كه به زمان حال نزدیكتر می شویم از شدت جرائم كاسته شده است.
نكته ی دیگر قابل توجه در قوانین بابلی ها این بود كه طرز اعدام نیز در همه ی موارد مشخص و یكسان نبوده است؛مثلا«دستی را كه برای زدن پدری دراز می شد می بریدند! یا چشمان كنجكاوی را كه در جستجوی رازهای پنهان بود از حدقه بیرون می آوردند.»9
از این دست قوانین بسیار است كه در حوصله ی دوستان و این یكی دو صفحه نمی گنجد. خلاصه اندكی پیش تو گفتم غم دل ،ترسیدم كه دل آزرده شوی،ور نه سخن بسیار است...
منابع: 1 .صالح علی پاشا-مباحثی از تاریخ حقوق-بهمن ماه 1348-دانشگاه تهران-ص5
2. كاتوزیان ناصر-فلسفه ی حقوق-جلد 1-چاپ چهارم 1385-شركت سهامی انتشار-ص142
3.مباحثی از تاریخ حقوق-ص7
4.common law
5.متاسفانه تعداد كتب تاریخ حقوقی به زبان فارسی به انگشتان یك دست هم نمی رسد و اكثر كتب در این زمینه به سایر زبانها مخصوصا فرانسه نگاشته شده كه در این زمینه نیاز جدی به ترجمه ی این آثار فاخر احساس می شود.
6.مباحثی از تاریخ حقوق ص20
7.همانجا-ص20و21
8.همانجا ص114و115
9.ص115
کلید واژه ها : تاریخ حقوق ، قوانین جوامع ، حقوق جوامع اولیه ، قانون و حقوق ، حقوق در جامعه ، جامعه بدون حقوق و قانون ، فانون دوست داشتنی ، بهترین قوانین جوامع
دانلود به صورت PDF