منو  

صفحه اصلیقوانیننشانی مراجع قضاییپرسش و پاسخمعرفی وکیلخدمات موسسه
اخباردرباره موسسهمطالب حقوقیمقالات حقوقی پایان‌نامهدانلود فرم
پرونده‌های حقوقیخاطرات حقوقیگالریهمکاری با ماتماس با ما
پدیده طلاق عاطفی در جامعه
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
خانواده به‌عنوان مهم‌ترین نهاد موجود در جامعه همواره در طول تاریخ با آسیب‌‌های مختلفی مواجه بوده كه مسئله طلاق بزرگ‌ترین معضل این نهاد اجتماعی محسوب می‌شود. طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نكاح و رهایی از زناشویی است (فرهنگ عمید). قطع روابط بین انسان‌ها در همه اعصار وجود داشته است، هرجا رابطه‌ای هست امكان قطع آن نیز وجود دارد. طلاق شیوه‌ای نهادی شده در پایان دادن به پیوند زناشویی است به‌زعم ویلیام گود «هر نظام خانوادگی در خود سازوكار(مكانیسم) فرار از آن را نیز جای داده و این بدین جهت است كه افراد بتوانند از فشارهای نظام جان سالم به‌در برند؛ یكی از این راه‌ها طلاق است». ولی در اصطلاح اگر ازدواج را قراردادی بین دو شخص برای زندگی مشترك بدانیم، این قرارداد همواره دائم نیست و گاهی بنا به دلایلی فسخ می‌شود. طلاق واقعه نیست بلكه فرآیندی است كه طی سال یا سالیان متمادی بین زن و شوهر شكل می‌گیرد و با رسیدن به مرحله حاد ظاهر می‌شود. طلاق را می‌توان از سه نظر گوناگون اما به‌هم پیوسته مورد بررسی قرار داد:

 1 - طلاق از دیدگاه دینی و اعتقادی،

 2 - طلاق از دیدگاه قانونی و

3 - طلاق از دیدگاه فرهنگی.
در یك تقسیم‌بندی كلی می‌توان طلاق را به دو نوع 1 - طلاق رسمی، 2 - طلاق عاطفی(خاموش) تفكیك كرد. در طلاق رسمی زن و مرد با مراجعه به دادگاه به‌طور قانونی از یكدیگر جدا شده و هیچ تعهدی نسبت به هم ندارند اما طلاق عاطفی به‌گونه‌ای دیگر در زندگی زوج به‌وجود می‌آید و موجب از هم پاشیدگی عاطفی خانواده می‌شود. در این نوع خانواده‌ها زن و مرد در زیر یك سقف زندگی می‌كنند ولی هیچ رابطه احساسی میان‌ آنها وجود ندارد. عدم شناخت زوجین از یكدیگر تفاوت‌های فرهنگی موجود میان خانواده‌ها، دخالت دیگران و بسیاری مسائل دیگر، سردی روابط زوجین را فراهم می‌آورد. اما شاید بتوان گفت مشكلات جنسی و تفاوت سلیقه‌ای در این امر از مهم‌ترین مشكلاتی است كه برای یك زن و شوهر پدید می‌آید ولی در مطالعات جامعه‌شناسی كمتر مورد بحث قرار گرفته است.
كتاب جامعه‌شناسی زندگی‌های خاموش در ایران نگارش احمد بخارایی تنها كتاب منتشر شده در این زمینه است كه از یكسو به‌طور خلاصه به این امر پرداخته ولی بخارایی به‌دلیل مبنا قرار دادن نظریات جامعه‌شناسی غربی تا اندازه‌ای از واقعیت جامعه ایرانی دور شده است. جامعه ایرانی جامعه‌ای در حال گذار است، دوران گذار از پیامدهای ورود مدرنیته به جوامع مختلف است؛ در نتیجه تقابل میان ارزش‌های سنتی و مدرن با شدت بیشتری دیده می‌شود و زمانی كه این تقابل به تعامل تبدیل شود شاهد كاهش هرچه بیشتر طلاق عاطفی هستیم. ولی هم‌اكنون نیز طلاق عاطفی به سبب اینكه خانواده‌ها از فرهنگ سنتی فاصله گرفته و خود را ملزم به تحمل یك زندگی اجباری بدون علاقه نمی‌كنند و از سوی دیگر با افزایش حقوق زنان در جامعه و در نتیجه كاهش ترس از آینده مبهم با فراهم شدن امكان تحصیل و كسب درآمد موجب كاهش یافتن طلاق عاطفی شده و همچنین كاهش یافتن ازدواج‌های فامیلی نیز در كاهش طلاق‌ عاطفی موثر است چراكه در این نوع زندگی‌ها زوجین به‌خاطر خانواده‌های خود اجبار بیشتری برای ادامه زندگی دارند.

راهكارهایی كه برای كاهش طلاق عاطفی می‌توان ارائه داد به این شرح هستند:

- بازتولید فرهنگی و تجدیدنظر در الگوهای رفتاری كهن با بازنگری در متون به‌ویژه متون دینی و طرح آن از سوی نهادهای آموزشی.

- ترسیم مصادیق تفاهم بین زن و شوهر در قالب‌های گوناگون مانند آشنایی و شناخت لازم قبل از ازدواج، آموزش جنسی، ترویج الگوهای زبانی تفاهم‌زا و... از سوی وسایل ارتباط جمعی.
- اصلاح و تدوین قوانین همسو با تحكیم مبانی خانواده.

- درك موقعیتی مردان از خودشان از طریق ارزیابی واقعی نسبت به توانایی‌ها و آزادی‌هایی كه به خطا در انحصار خود دارند.

فریفته اشرفی
منبع:tabnak.ir

کلید واژه ها : طلاق عاطفی ، تعریف طلاق عاطفی ، علل طلاق عاطفی ، چیستی طلاق عاطفی ، طلاق+عاطفی ، عشق ، حقوق طلاق ، همه چیز در مورد طلاق عاطفی ، زندگی زناشویی در طلاق عاطفی ، راهای پیش گیری از طلاق عاطفی ، منع طلاق عاطفی ، مقاله در مورد طلاق عاطفی ، مطلب در مورد طلاق عاطفی ، سایت نخبگان بهبهان ، نخبگان جوان بهبهان ، بهبهان