منو  

صفحه اصلیقوانیننشانی مراجع قضاییپرسش و پاسخمعرفی وکیلخدمات موسسه
اخباردرباره موسسهمطالب حقوقیمقالات حقوقی پایان‌نامهدانلود فرم
پرونده‌های حقوقیخاطرات حقوقیگالریهمکاری با ماتماس با ما
مختصری بر متون حقوقی (حقوق قراردادها )قسمت دوم
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
Certain period of time طی دوره زمانی distinguished متمایز ، برجسته‌ invention to treat دعوت به معامله
display نمایش‌ دادن‌،نشان‌ دادن‌،ابراز كردن‌، آشكاركردن‌،نمایش‌ ، ظاهر كردن،جلوه دادن important مهم ، حائز اهمیّت treat معامله
Shop فروشگاه ، مغازه Customer سفارش دهنده ، مشتری shopkeeper مغازه دار ، اداره كننده فروشگاه
amount مبلغ ، مقدار، میزان indication شاخص ، معیار ، نشانگر acceptable قابل قبول ، پذیرفتنی‌ ، قابل‌ پذیرش‌
world war جنگ‌ جهانی‌   self-servise سلف سرویس ، خود یاوری ، كمك بوسیله خود doupt تردید، شك ، شُبهه‌، گمان‌، دودلی‌
apply اِعمال ، بكار بستن ، اِعمال كردن   individually یكایك ، تك تك the Shelf قفسه
took برادشته ، زمان گذشته فعل take به معنی برداشتن ، بردن into داخل ،توی‌ ، اندر ، در میان‌ ، در ظ‌رف‌ ، به‌ ، بسوی‌ ، بط‌رف‌ LTD[1] با مسئولیت محدود، شركت با مسئولیت محدود
the court of appeal دادگاه استیناف ،دادگاه تجدیدنظر present ارائه‌ دادن‌ ، عرضه‌ كردن‌ payment پرداخت
Cash صندوق Cashier صندوقدار ، تحویلدار reject رد كردن‌ ، نپذیرفتن‌، قبول نكردن
Criminal case پرونده كیفری ، پرونده جزایی   defendant متهم ، مدعی علیه، مدافع Charge متهم شدن
offensive تهاجمی   Weapon سلاح‌ ، اسلحه ، جنگ افزار‌ offensive weapon سلاح تهاجمی
Flick تیز ، بُرنده Knife چاقو ، كارد ، تیزی Shop window ویترین فروشگاه
Follow پیروی‌ كردن‌ از ، متابعت‌ كردن‌ ، دنبال‌ كردن‌ ، تعقیب‌ كردن‌ ،فهمیدن‌ ، پیروی‌ ، متابعت كردن‌   article كالا ، متاع therefore بدین منظور ،برای‌ این‌ (منظور)، از اینرو، بدلیل‌ آن‌،به این علّت‌
guilty گناهكار ، مقصر ، بزهكار ، مجرم‌ ، محكوم   offering for sale ایجاب برای فروش details جزئیات‌، بتفصیل‌ شرح‌ دادن‌
above فوق ، بالایی ، در بالا‌ ، نام‌ برده‌، واقع‌ در بالا، فوق الذكر above rule قاعده ی فوق ، دستور فوق ، حكم فوق ، مقرّره ی فوق to take place حضور یافتن در مكانی
illegally نامشروع ، غیر قانونی ، نا مشروع ، حرام ، غیرمجاز     Sale wild live birds فروش پرنده ی زنده ی وحشی He had placed an advertisement in a paper در یك روزنامه آگهی كرده بود
held حكم كرد wording نگارش ، عبارت‌ سازی‌، جمله‌بندی‌، كلمه‌بندی‌‌   Contrast مقایسه کردن ، هم سنجی ، مغایرت ، برابر کردن ، تباین ، مقابله ، تقابل ، کُنتراست
Consider ملاحظه‌ كردن‌، تفكر كردن‌ Intended نیّت داشتن ، قصد كردن These اینها ، اینان‌
decide تصمیم‌ گرفتن‌ invention فراخوان interesting جالب‌توجه ، دلچسب‌،بامزه‌،دلپسند
lowest پایین ترین ، كمترین Send فرستاد interesting point of law نكته قابل توجه حقوقی
asking پرسیدن ، جویا شدن، سوال كردن Sent فرستادن wish خواهش كردن ، تمنّا كردن
state بیان كردن ، اِظهار داشتن ، توضیح دادن lowest price پایین ترین قیمت future آینده ، آتیه
reply پاسخ‌ دادن‌ Sell فروختن‌ ، فروش‌ و معامله‌ ، بفروش‌ رفتن‌ machine ماشین‌، دستگاه‌
Coin سكّه in each case در هر كدام از پرونده ها until تا ، تااینكه‌ ، وقتی‌ كه‌ ، تا وقتیكه‌
opinion نظ‌ریه‌ ، عقیده‌ ، نظ‌ر ، رای‌ ، اندیشه‌ ، فكر ، گمان‌
similar مانند، شبیه‌، مطابق‌، همانند، مشابه‌، یكسان ، مُتشابه‌ Slot شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک و تلفن خود کار و امثال آن تعبیه شده
Such چنین‌ ، یك‌ چنین‌ ، این‌ قبیل‌ ، این‌ جور ، این‌ ط‌ور not certain مُبهم ،نا مطمئن acceptance قبول ، پذیرش، قبول كردن ، پذیرفتن
once به محض اینكه ، یكمرتبه ، یكوقتی valid معتبر ، صحیح ، دارای اعتبار ، قانونی other factors عوامل دیگر
present ارائه‌ دادن‌ ، عرضه‌ كردن existence موجود بودن ، موجودیّت داشتن neither parties هیچكدام از طرفین
Escape فرار كردن ، گریز ، رهایی ، خلاصی ، فرار terms عبارات unless مگراینكه‌ ، جز اینكه‌ ، مگر
both هردو ، هردوی‌ ، این‌ یكی‌ وآن‌ یكی‌ ،نیز، هم ‌ agree موافقت‌ كردن‌،موافق‌ بودن‌،متّفق بودن equally به همان اندازه ، به یك اندازه
moment لحظ‌ه‌ ، دَم‌ ، آن‌ ، هنگام‌   liability بدهی obligation وظ‌یفه‌، التزام‌
binding اِلزام آور Duties تعهّدات ، تكالیف over many years در طول سال های مُتمادی ( زیاد)، طی سنوات متعدّد
Still هنوز، تا این لحظه، تاكنون introduction تولید technic روش ، شیوه، فن
pharmaceutical داروئی‌ ، وابسته‌ به‌ داروسازی‌ ،دارو great Britain بریتانیای كبیر ( شامل انگلیس ، اسكاتلند ، ولز و ...)   goods كالا،جنس‌ ،دارایی‌ ،مال‌ ،دارایی‌ منقول‌
     
  A contract is a an agreement between two or more parties, Who promise to give and receive something from each other ( legally known as consideration ) and  intend the agreement to be legally binding. یك قرارداد[2] هست یك توافق بین دو یا چند طرف كه تعهّد می كنند چیزی را ( كه قانوناً عِوض نامیده می شود ) داد و سِتد نمایند و قصد دارند این توافق قانوناً الزام آور باشد .
  All contracts are agreements but there are many agreements which are not contracts. همه ی قراردادها ( عقود ) توافق تلقّی می شوند امّا وجود دارند توافق هایی كه قرارداد نیستند[3] .
  If a friend promised to pay for the petrol in return for a lift home from college on your motorbike, and later refused to do as promised, you would not expect to take the matter to court. اگر یك دوست تعهّد كند[4] كه در قِبال سوار شدن بر موتورسیكلت شما از دانشگاه،هزینه ی بنزین آن را پرداخت كند و سپس از انجام آن به نحو تعهد داده شده استنكاف كند،نمی توانید توقّع داشته باشید كه موضوع در دادگاه قابلیّت طرح شدن را داشته باشد.
  This is because there probably was no intention by you or your friend that there should be a legal relationship . این بدین خاطر است كه احتمالاً هیچگونه قصدی مبنی بر ایجاد یك رابطه قانونی از طرف شما و دوست تان در كار نبوده است.
  There was an agreement between you, but it was not a contract. بین شما توافق وجود داشته اما این توافق قراردادی نبوده است.
  As a general rule the law which governs the terms of a contract is the law where the contract is carried out. به عنوان یك قاعده ی كلّی ، قانون حاكم بر عبارات[5] قرارداد، قانون مكانی است كه عقد در آن مُنعقد شده است .
  The contracts ( Application Law ) Act 1990 is intended to make it easier for business within the European Community , by providing that : قانون (حقوق قابل اِعمال) قراردادها [ مصوّب] 1990، با مقرّر داشتن اینكه :
  a ) the parties are free to choose the law to govern the contract ؛  and الف ) طرفین آزادند كه قانون حاكم بر قراردادها را انتخاب كنند. و
  b ) if no choice is made , the contract will be governed by the law of the country whit which it is most closely connected. ب ) اگر انتخابی صورت نگرفته باشد ، قرارداد مشمول قانون كشوری خواهد بود كه پیوند[6] نزدیكتری دارد؛
     
  Essentials Of  a Contract ضروریات قراردادی
  The following elements are considered to be essential to the formation of a legally binding contract : عناصر[7] زیر ، به عنوان ضروریات تشكیل یك قراردادِ الزام آور مدّنظر قرار گرفته اند :
  A. Offer and Acceptance. الف ) ایجاب و قبول.
  B. Consideration. ب ) عِوض.
  C. Capacity. ج ) اهلیّت.
  D. Legal Relations. د ) روابط قانونی .
  E. Legality. ه ) مشروعیّت.
  F. Consensus ad idem ( agreement). و ) هماهنگی اراده ها ( توافق )
     
  Offer ایجاب
  Every contract must start with an offer by one person to another. هر قراردادی بایستی شروع شود با یك ایجاب توسّط یك شخص خطاب به دیگری.
  An offer is a declaration by which the maker ( offeror ) intends to be legally bound by the terms stated , if accepted by the offree. یك ایجاب، اعلامی محسوب می شود كه بوسله ی آن انشاءكننده ( ایجاب كننده ) قصد می كند در صورت [ تحقّق] قبول توسط ایجاب شونده ، قانوناً به عِبارات بیان شده متعهّد باشد.
  I may offer to sell my car to you for £1000 and if the offer is accepted, I am legally bound by the terms of my offer. من ممكن است به شما ایجاب كنم فروش اتومبیلم را در قِبالِ 1000پوند و اگر این ایجاب قبول گردد ، من قانوناً به عبارات ایجاب خویش متعهّدم.
  I may not later increase the price, nor change the agreed terms. من بعداً نه نمی توانم قیمت[8] را افزایش دهم و نه می توانم عبارت های مورد توافق را تغییر دهم.
  The following points must be considered when making an offer. نكات ذیل بایستی هنگام ایجاب كردن مورد توجه قرار گیرد :
     
  1. It may be made to an Individual or to a Large Number of People. 1- [ ایجاب ] توانایی آن را دارد كه بتواند خطاب به یك شخص خاص  یا  گروه كثیری از مردم تحقّق بپذیرد.
  Carlill v. Carbolic Smoke Ball Co. ( 1892 ) .  In an advertisement, the company promised to give £100 to anyone who purchased their smokeball remedy for influenza , and caught the illness within 14 days.  شركت Carbolic Smoke Ball در سال 1892 طیّ اعلامیه ای تعهّد نمود به اینكه هر كس كه داروی بخور آنها را برای آنفولانزا خریداری نماید و تا 14روز بعد به این بیماری دچار شود ، 100پوند پرداخت نماید.
  To show good faith , the company deposited £1000 with a bank to meet any claims. شركت نامبرده  برای نشان دادن حُسن نیّتش مبلغ 1000پوند را برای تأمین هرگونه ادعایی ، نزد یك بانك سپرد.
  Mrs. Carlill bought the remedy , caught influenza and claimed £100. خانم كرلایل دارو را خریداری نمود [ اما ] به آنفولانزا دچار شد و مطالبه نمود مبلغ100پوند را.
  The court awarded Mrs. Carlill 100 and held that : دادگاه مبلغ100پوند را به نفع خانم كرلایل مورد رأی قرار داد و اینچنین اِصدار حكم كرد كه :
  a ) an offer may be made to the world, it does not have to be a specific person. الف ) یك ایجاب می تواند خطاب به تمام دنیا صورت بپذیرد و لازم نیست حتماً خطاب به شخص معیّن قرار گرفته باشد.
  b ) although the general rule is that advertisements are not offers , that the fact that £1000 had been deposited with a bank showed it was a firm offer and legal relations were intended . ب ) هرچند قاعده ی كلّی این است كه اعلامیّه ها ایجاب محسوب نمی شوند ، اما این حقیقت كه  1000پوند نزدیك بانك به امانت[9] گذاشته شده بود نشانگر این است كه این یك ایجاب قطعی بوده و منظور ایجاد یك رابطه حقوقی بوده است.
  C ) communication of acceptance may be implied by the conduct of the acceptor . ج ) ابلاغِ قبول می تواند بطور ضمنی از طریق رفتار قبول كننده[10] برداشت شود[11].
  Carlill is an important case and students are advised to study the different legal implications which arise later in the chapter. [ پرونده] كرلایل مورد مهمی است و توصیه می شود به دانشجویان كه مفاهیم قانونی مختلفی را كه بعداً در این بخش مطرح خواهند شد را مطالعه نمایند .


[1] مخفف limited
[2]  در حقوق ایران اكثراً  تفاوتی بین « عقد » و « قرارداد » قائل نیستند و آن دو را مترادف و هم معنی می دانند كه خالی از اشكال نیست چون لغات نامبرده یك سری تفاوت ها را می توان برایشان مفروض شد و این تمایز و عدم یكی دانستن دو لغت برای شناخت آثار مختلفه و مرتبه ی بر لغات مذكور مفروض گردید. طبق یك تقسیم بندی عقود تقسیم می شوند به عقود معیّن و عقود نامعیّن ؛ آن دسته از عقود كه در قانون ذكر شده  است را می توان « عقود معیّن» نامید و عقودی كه بصورت مستقیم در قانون مدنی ذكر نشده اند و بسته به اراده و گرایش طرفین در نظر گرفته شده و اِعمال می شوند و در تقسیم بندی عقود معیّن موجود در قانون مدنی قرار نگرفته اند را « عقود نامعیّن» می نامند كه قراردادهای خصوصی هستند كه عنوان آن در قانون ذكر نشده است ( مثلاً یك قرارداد خصوصی كه نه عقد اجاره است و نه بیع است و نه . . . )  . مطابق با ماده ی 10 قانون مدنی قراردادهای خصوصی نسبت به كسانی منعقد كننده ی آن هستند ( و ظاهراً و نه برای شخص ثالث ) نافذ است در صورتی كه مخالف صریح قانون نباشد؛ البته بایستی به ماده ی مهم 975قانون مدنی نیز توجه كنیم ( راجع به موانع اراده ها ).
[3]  در اینجا رابطه ی « عموم و خصوص مطلق » وجود دارد یعنی هر قراردادی می تواند توافق باشد اما هر توافقی نمی تواند قرارداد باشد .
[4]  قول دهد
[5] مندرجات
[6] رابطه
[7] عوامل
[8]  ثمن
[9] تودیع
[10] پذیرنده
[11] صورت گیرد
نوسنده:سعید صالح احمدی




کلید واژه ها : متون حقوقی برای ارشد