منو  

صفحه اصلیقوانیننشانی مراجع قضاییپرسش و پاسخمعرفی وکیلخدمات موسسه
اخباردرباره موسسهمطالب حقوقیمقالات حقوقی پایان‌نامهدانلود فرم
پرونده‌های حقوقیخاطرات حقوقیگالریهمکاری با ماتماس با ما
گفتارى كوتاه در باب مرجعیت زنان
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
با تحلیل كوتاه وگذرایى كه درباره قضاى زن به عمل آمد، جریان مرجعیت وى آسان‏تر خواهد بود، زیرا براى محذورهاى جنبى، علاج‏هاى جانبى نیز وجود دارد، البته اگر محذور شرعى بدون چاره، مرجعیت زن را همراه كند، در آن حال مرجعیت مزبور ممنوع خواهد بود. یكى از مراجع گذشته چنین گفت: مرجعیت زن مایه هتك این مقام منیع است، گفتار مزبور ناشى از نشناختن هویت انسانى زن از یكسو، ومعرفى ظالمانه نظام طغیان وتعدى، از زن به عنوان كالاى غریزه و اقتصادى از سوى دیگر، و محروم نگه‏داشتن این قشر عظیم بزرگوار از ورود در معارف والا و منیع عقلى ونقلى از سوى سوم، و ناباورى خود، براى خود زنان از جهت چهارم و نیز برخى از علل و عوامل مستور و مشهور دیگر بوده و مى‏باشد.
در هر صورت سرگذشت اجماع درباره اشتراط مرد بودن مرجع تقلید همتاى سرگذشت دعوى اجماع بر اعتبار ذكورت در قاضى است.
لازم است توجه شود كه جنبه عاطفى بودن زن ذاتا مانع تعدیل قواى عقلى و فكرى او نخواهد بود و تمام بحث در صورتى است كه زن چون مرد از اعتدال عقل نظرى برخوردار بوده و جنبه خردورزى وفرزانگى معتبر در قضا ومرجعیت، مقهور عاطفه و احساس نگردد، زیرا گاهى خردورزى برخى از مردان نیز، مقهور بعضى از شؤون نفسانى او شده و جنبه فرزانگى آنها تحت پوشش دیگر جنبه‏اى نفسانى قرار مى‏گیرد، كه در این حال چنین مردى واجد شرایط قضایا مرجعیت نمى‏باشد. ممكن است لزوم ارتیاض و تمرین زنان براى تعدیل عواطف بیشتر از مردان باشد، لیكن اگر در پرتو تمرین، شرایط مساوى پدید آید دلیلى بر محرومیت زنان از سمت‌های یاد شده به سویه نسبت‏به جامعه زنان وجود ندارد.
ركن اصیل جامعه
مطالب مهمى كه حرمت آن بیش از هرگونه حقوق و مزایاى اجتماعى است آن است كه زن در عین فراگیرى علوم وفنون سودمند اسلامى، پرورش نسل آینده یعنى انسان‏هاى واقعى وامت اسلامى را به عهده دارد. به عبارت دیگر جامعه آینده بر زنان كنونى حق انسانى والهى دارند، مبادا ارزش‏هاى مادى و عادى، مقام والا و منیع مادرى را به دست نسیان بسپارند و آن را كمتر از سمت‏هاى دیگر وانمود كند، و خانه‏دارى و مدیریت داخلى خانواده كه ركن اصیل جامعه اسلامى است كم‏رنگ گردد، یعنى نه اعضاى خانواده مجازند مقام شامخ مادرى را تنزل دهند ونه افراد جامعه ماذونند، منزلت رفیع مدیریت داخلى خانه را سبك تلقى كنند، و نه نظام حكومتى وسیستم اداره جامعه حق دارد از بهاى لازم آن غفلت‏یا تغافل كند، و نه خود زنان ماذونند كه از شناخت چنین جایگاه رفیعى جاهل بوده یا تجاهل نمایند. نمونه سمو منزلت مادر و علو مرتبت زن در جریان انقلاب اسلامى و دفاع مقدس هشت‏ساله و دوران سازندگى پس از آن همچنان مبرهن و مشهود مى‏باشد.
پی نوشت :كتاب زن در آینه جلال و جمال صفحه 352( نویسنده: آیة الله عبدالله جوادی آملی )

کلید واژه ها : گفتارى كوتاه در باب مرجعیت زنان