از
 پزشکی و حقوق  همواره به عنوان دو علم ممتاز در جوامع انسانی یاد شده است و
 در عصر حاضر این دو  علم اهمیت بیشتری یافته، به گونه ای که نمی توان 
جامعه ای را بی نیاز از وجود آن دو  تصور کرد .        به
 موازات  پیشرفت های نوین پزشکی، تحول در علم حقوق و بازنگری در قوانین 
ضرورتی اجتناب ناپذیر  گردیده و قوانین همگام با تحول تکنیک های جدید زیست 
پزشکی به عنوان بخشی لاینفک از  روش نگرش جامعه و افراد آن به نظم اجتماعی 
در آمده است.        بررسی
 نگرش های  فعلی جوامع به حقوق و پزشکی توجه بیشتر ما را به مفاهیم گسترده 
برقراری نظم و امنیت  در جامعه و استقرار عدالت به عنوان بهترین راهنما 
برای تصمیم گیریهای تقنینی، قضایی  و اجرایی و گذار از خود اندیشی فردی به 
کارکردهای نهادی و اجتماعی معطوف می دارد.        پزشکی
 نوین و  حقوق جدید نهادهای رسمی جوامعند که فراتر از تخصص های ویژه، مورد 
توجه دولتمردان  قرار گرفته است، زیرا نیروی پویای پزشکی مفهوم نظم اجتماعی
 جوامع را دگرگون کرده  است و قانون به عنوان وسیله ای برای حفظ نظم 
اجتماعی و کمک به پیشرفت آن معرفی شده  است . بنابراین قانون ساختاری 
اجتماعی است که برای اعتبار اجتماعی و سلامت جامعه  پزشکی، لازم است نقش آن
 در ارتباط با پزشکی نوین بیشتر روشن شود. این رویکرد نهادی  عامل پیشرفت 
های عمیق و پژوهشگرانه و تعامل بین حقوق و پزشکی شده است.        حقوق پزشکی رسالت سنگین این تعامل را به عهده دارد و به تبیین معیار سنجش حرکت در  این مسیر می پردازد.   
    کلید واژه ها : حقوق پزشکی