ازدواج موقت، حكمتها و ضرورتها
در این نوشتار، به دو مسئله مهم درباره ازدواج موقت مىپردازیم: نخست چیستى و ماهیت این نوع پیوند زناشویى را بررسى مىكنیم و سپس ضرورتهاى آن را یادآور مىشویم.
چیستى و چرایى عقد متعه یا همان ازدواج موقت را از چند منظر مىتوان بررسى كرد؛ از چشماندازهاى جامعهشناختى گرفته تا نگاه شریعتمدارانه. اما در این مختصر، كوشیدهایم بیشتر از زوایاى شرعى و اجتماعى به این مسئله بنگریم. به هر روى، در بخش نخست درباره ماهیت شرعى و آثار اجتماعى ازدواج موقت سخن خواهیم گفت و سپس درباره ضرورتهاى روانشناختى و اجتماعى آن بحث مىكنیم.
ازدواج موقت چیست؟
ازدواج موقت كه به متعه و صیغه نیز شهرت دارد، از قوانین درخشان و كارساز اسلام است كه شیعیان آن را باقى نگه داشتهاند و در مواقع ضرورى به كار مىبندند. این نوع ازدواج در برابر عقد دائم قرار مىگیرد و نقاط مشتركى نیز با آن دارد. اشتراكات و اختلافات آن دو به شرح زیر است:
الف. تمایزها
«پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است كه ازدواج موقت از لحاظ قیود آزاد است؛ یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است. حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مىبخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مىدهد.»
3. تمكین و اطاعت زن در مقابل مرد در عقد موقت، محدود به مقدارى است كه قرارداد بستهاند؛ اما در ازدواج دائم، زن موظف به پیروى از همسر خود در حدود مصالح خانوادگى است. 4. در ازدواج دائم زن و مرد بهطور طبیعى از یكدیگر ارث مىبرند؛ اما در زناشویى كوتاهمدت اینگونه نیست. 5. همسرانى كه براساس عقد دائم با هم زندگى مىكنند، در جلوگیرى از بچهدار شدن نیاز به اجازه یكدیگر دارند؛ اما در عقد موقت جلب رضایت طرف مقابل ضرورت ندارد، مگر آنكه در ضمن عقد شرط كرده باشند. 1. اولین اختلاف عقد موقت با عقد دائم، در زمانبندى آنهاست. در عقد موقت، زن و مرد براى مدت معینى بر یكدیگر حلال مىشوند و پس از سررسیدن زمان مذكور در عقد، خودبهخود پیوند زناشویى آنان قطع مىشود، مگر آنكه به تمدید آن اقدام كنند. 2. در عقد موقت، مسئولیتهاى كمترى نسبت به یكدیگر دارند و بالطبع هر دو از آزادیهاى بیشترى برخوردارند. در ازدواج دائم مرد در مقابل خوراك، پوشاك، رفاه، درمان، مسكن، مخارج روزانه و... تعهد دارد؛ اما در عقد كوتاه یا موقت، مرد جز آن مقدار كه پیمان بسته و عقد را به آن مشروط كردهاند، وظیفهاى ندارد.
ب. تشابهات
دوام و توقیت زمان عقد، تأثیرى بر برخى مسئولیتهاى زن و مرد نسبت به یكدیگر ندارد. همچنانكه زمانمندى عقد، آزادیهایى را به طرفین مىبخشد، مسئولیتهایى را نیز پدید مىآورد كه هیچیك نمىتوانند از زیر بار آن شانه خالى كنند. در زیر پارهاى از تعهدات زن و مرد كه در هر دو نوع عقد (دائم و منقطع) یكسان است، اشاره مىكنیم:
2. پرداخت مهر به زن در هر دو نوع ازدواج، واجب است؛ اگر چه ذكر وتعیین مقدار آن، در عقد دائم ضرورى نیست. اگر مهر در عقد منقطع ذكر و تعیین نگردد، موجب بطلان آن مىشود؛ اما عدم ذكر و تعیین مهر، عقد دائم را باطل نمىكند، بلكه مهر المثل جاى آن مىنشیند. 4. خواستگارى از زنى كه همسر دارد، حرام است؛ خواه در عقد دائم همسرش باشد، خواه موقت. 5. زنا با زنى كه همسر دائمى یا منقطع دارد، او را بر زانى حرام ابدى مىكند. 6. عده بر زنى كه همسر خود را ـ بر اثر فوت یا طلاق یا تمام شدن مدت عقد ـ از دست داده، واجب است؛ اما عده زن دائم، سه نوبت عادت ماهانه است و عده همسر موقت، دو نوبت یا چهل و پنج روز. تفصیل آن در بخش احكام آمده است. 7. ازدواج همزمان با دو خواهر جایز نیست؛ نه در دائم و نه در موقت. 1. فرزندى كه از ازدواج موقت متولد مىشود، هیچگونه تفاوتى با فرزند عقد دائم ندارد؛ هم به لحاظ مشروعیت و هم به جهت حقوق و... . 3. در ازدواج موقت مادر و دختر زوجه بر زوج و پدر و پسر زوج حرام مىگردد. این حكم عینا در عقد دائم نیز وجود دارد.
سخن استاد مطهرى
استاد شهید مرتضى مطهرى رحمهالله در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» پس از بیان پارهاى از احكام فقهى عقد دائم و موقت، نظر صریح خود را درباره این نوع پیوند زناشویى، چنین اعلام مىكند:
«این است آن چیزى كه به نام ازدواج موقت یا نكاح منقطع در فقه شیعه آمده و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان كرده است.
بدیهى است كه ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم؛ اما اینكه مردم ما به نام این قانون سوءاستفادههایى كرده و مىكنند، ربطى به قانون ندارد. لغو این قانون، جلو آن سوءاستفادهها را نمىگیرد، بلكه شكل آن را عوض مىكند؛ به علاوه صدها مفاسد دیگرى كه از لغو قانون برمىخیزد.
ما نباید آنجا كه انسانها را باید اصلاح و آگاه كنیم، به دلیل عدم عُرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا به جان مواد قانونى بیفتیم، انسانها را تبرئه كنیم و قوانین را مسئول بدانیم.»
وى سپس درباره علل شرعى و فواید اجتماعى متعه سخن مىگوید كه ما در بخش دوم این نوشتار از منظرى دیگر بدان خواهیم پرداخت؛ ولى یكى از نكات بدیع و شنیدنى استاد در این زمینه، نقل نمونههایى ازتوصیههاى دانشمندان غربى به ازدواجهاى كوتاهمدت است. سپس مىافزاید از آنجا كه این قانون (ازدواج موقت) یك میراث شرقى است، آماج تیرهاى خشم و نقد قرار گرفته است؛ اما اگر یك تحفه غربى محسوب مىشد، امروز همایشها و سمینارهاى بسیارى در كشف كرامات و درك فضائل آن برگزار مىكردند. اما اندكاندك مغربزمینیان نیز به سودمندى این نوع پیوند آگاه شده، كسانى همچون برتراند راسل علنا از آن سخن گفتهاند.
ازدواج موقت و ضرورت ساماندهى جنسى در جامعه
میان انسان و دیگر جانداران، تفاوتهاى بسیارى است. خرد، ایمان، نطق و زندگى اجتماعى، برخى از سرمایههاى اختصاصى انسان است كه او را با هر جاندار دیگرى متفاوت مىكند؛ اما در میان صفات و خصال آدمى، ویژگیهاى دیگرى را نیز مىتوان یافت كه در غیر او دیده و شناخته نشده است. یكى از این مختصات و صفات ویژه، دوام میل جنسى در اكثر روزها و ماهها و سالهاى زندگى اوست. اكثر موجودات زنده، در غیر ایام جفتگیرى از خود تمایلى به جنس مخالف نشان نمىدهند. جانوران، جز براى تولید مثل و تداوم نسل كه آن نیز به حكم غریزه است، كنار هم نمىآیند و از همسرى با یكدیگر لذت نمىبرند؛ اما میل جنسى در آدمى، از ماههاى بلوغ آغاز مىشود و تا آخرین سالهاى عمر او ادامه مىیابد.
نیز باید توجه داشت كه اسلام گرامى هرگز پاسخگویى به نیازهاى جنسى را منكر نشمرده، بلكه هماره به اجابت صحیح و آبرومندانه آن توصیه فرموده است. هیچ دین و مرامى را نمىتوان یافت كه به اندازه آیین حیاتبخش اسلام، بر نیازهاى طبیعى بشر صحه گذاشته و براى آنها برنامههاى عملى داشته باشد.
انسان سالم و بالغ، هماره با تمایلات طبیعى و غرایز جنسى خود درگیر است و تا به آنها پاسخ نگوید، آرامش نمىیابد. راههایى كه انسانها براى پاسخ به این نیاز مستمر و بىوقفه خود یافتهاند، دو نوع است:
انواع ازدواجهاى شرعى و قانونمند، در شمار راههاى مقبول و سالم قرار مىگیرند؛ اما هر گونه زناشویى كه تحت هیچگونه قانون و ضابطهاى قرار نگیرد، آسیبهاى جدى بر فرد و جامعه وارد مىسازد. این آسیبها به گسترش فحشا و منازعات خانوادگى و بیماریهاى جسمى محدود نمىشود؛ زیرا محرومیتهاى جنسى و ارضاى ناهنجار غرایز طبیعى، بیماریهاى جسمى و روحى بسیارى مىآفریند كه ربط برخى از آنها به مسائل جنسى هنوز ناشناخته است. بزهكارى، بروز انواع بحرانهاى اجتماعى، استرسهاى مزمن، افراط و تفریط در امور عادى زندگى، حساسیتهاى بىجا، خستگى، افسردگى، زودرنجى، عصبیتهاى آزاردهنده، نامهربانى با اطرافیان و.... شمارى اندك از آثار و پیامدهاى اختلالات جنسى است.
بدین روست كه باید به ساماندهى جنسى در جامعه خود بیش از پیش بیندیشیم و از میزان آسیبهایى كه از این رهگذر گریبان اخلاقیات اجتماعى را مىگیرد، بكاهیم. نیاز انسانها به زناشویى، از نوع نیازهاى آنان به تفریح یا از نوع احتیاجات فصلى و دورهاى نیست؛ بلكه همچون خوردن و آشامیدن، هماره وجود دارد و نادیده گرفتن آن نیز دردى را دوا نمىكند.
خداوند در سوره بقره مىفرماید كه ما زناشویى را در شبهاى روزه بر شما حلال كردیم؛ زیرا به حتم اگر چنین نمىكردیم، شما خیانت كرده، حكم الهى را زیر پا مىگذاشتید:
«أُحِلَّ لَكُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ اَنْفُسَكُمْ»؛ «آمیزش جنسى با زنانتان در شبهاى روزه بر شما حلال شد آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها؛ خداوند مىدانست كه شما به خود خیانت مىكردید.»
درباره شأن نزول این آیه گفتهاند: ابتدا همبسترى همسران در شبهاى ماه رمضان، فقط تا پیش از وقت نماز عشاء جایز بود؛ اما تخلفات به قدرى بود كه این حكم تغییر كرد و خداوند همه ساعات شب را تا پیش از اذان صبح، براى این كار، مجاز اعلام كرد.
در این زمینه، جوامع بشرى بیش از پند و نصیحت، نیاز به ارائه راهكارهاى عملى دارند تا بتوانند طبیعىترین غرایز جسمانى خود را پاسخ گویند و در زیر فشارهاى روحى قرار نگیرند. اكنون در همه كشورهایى كه برخوردار از مدیریتهاى علمى و توانمندند، طرح جامعى تحت عنوان «ساماندهى جنسى» در حال اجرا مىباشد. این طرحها بالطبع با عقاید و مقبولات آنان هماهنگ است و نمىتوان در كشورها و جوامع مختلف از یك طرح جامع پیروى كرد. آنچه پیداست، اهتمام و كوشش خستگىناپذیر مدیران و حاكمان كشورهاى گوناگون براى حل این مسئله است و تقریبا هیچیك از آنها به منع و نهى اكتفا نكردهاند؛ بلكه كوشیدهاند از طرحها و برنامههاى ایجابى ـ نه سلبى ـ سود جویند.
این در حالى است كه معمولاً در كشورهاى غیر اسلامى، حساسیت و سختگیریهاى كمترى در مسائل جنسى وجود دارد؛ زیرا در محیطهاى لائیك و سكولار، آمیزش ممنوع، مصادیق بسیار اندكى دارد. با وجود این، آنان كوشیدهاند هنجارها و فرهنگ خود را در ا ین عرصه نیز حاكم كنند و آمیزشهاى نامتعارف را به حداقل برسانند.
اما در محیطهاى دینى و اسلامى، به رغم حساسیتهاى ویژهاى كه در اینباره وجود دارد، هنوز طرح جامع و كارسازى ارائه و عملى نشده است! چرا؟ شاید از آنرو كه هنوز در مسیر فرهنگسازى مناسب و قدرتمند حركت نكرده، همچنان به نهى و نهیبهاى اخلاقى بسنده مىكنیم. در جامعهاى كه بستر حرام گسترده است و راهكارهاى مقبول و حلال در محاق فراموشى قرار گرفتهاند، طبیعى است كه نابههنجاریها بیداد كنند و فواره آمارهاى منفى هماره رو به بالا باشد. صاحب تفسیر عیاشى، از طریق محمد بن مسلم، از امام باقر علیهالسلام روایت مىكند كه آن حضرت فرمود: «روزى جابر بن عبد اللّه از سیره رسول خدا صلىاللهعلیهوآله سخن مىگفت؛ از جمله نقل كرد: من و یارانم با رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به جنگ مىرفتیم. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله عمل متعه را بر ما حلال كرد و تا زنده بود حرامش نكرد.»
و على علیهالسلام بارها مىفرمود: «اگر پسر خطاب، قبل از من خلافت را به دست نمىگرفت احدى جز شقى مرتكب زنا نمىشد.»
آشكار است كه نمىتوان ازدواج دائم را دواى همه دردها و تنها درمان فراگیر دانست؛ زیرا:
جامعه سالم اگر چه باید به وضعیت مطلوب و آرمانى خود بیندیشد، اما نباید از مدیریت بحرانهاى موجود و مقدمهسازى براى دوران گذار غافل بماند. آنچه مسلم است وجود پدیده فحشا و روابط ناسالم در اجتماع است. انكار و نادیده گرفتن این پدیده هیچ كمكى به حل آن نمىكند، بلكه بر وخامت آن خواهد افزود و مرزهاى آن را گسترش مىدهد.
فاصله سن بلوغ تا تأهل و شاغل شدن جوانان از 5 سال به 15 سال افزایش یافته است. (همان)
عدم توازن نسبتهاى جنسى افراد ازدواج نكرده در دهه 65 تا 75 به رشد فزاینده زنان ازدواج نكرده انجامیده است. (افق حوزه، ش 18، ص 6.)
جمعیت دختران در سن ازدواج (در سال 1382)، 790 هزار نفر بیش از پسران است و در شش سال گذشته بیش از یك میلیون و دویست هزار نفر از دسترسى به ازدواج محروم ماندند. (همان، ش 37، ص 6.)
از 3 میلیون و 300 هزار جوان در سن ازدواج، سالانه 2 میلیون نفر موفق به ازدواج نمىشوند. (همان، ش 19.)
سازمان ملّى جوانان اعلام كرد: یك میلیون و 250 هزار دخترِ 20 تا 29 ساله ایرانى، به احتمال قوى بدون همسر باقى خواهند ماند. بر اساس گزارش تحقیقى این سازمان، تعداد دختران 20 تا 29 ساله حدود 6 میلیون، و تعداد پسران 25 تا 34 ساله، حدود 4 میلیون و 800 هزار نفر است. با در نظر گرفتن این واقعیت كه پسران به ازدواج با دخترانِ در گروه سنى پایینتر تمایل بیشترى نشان مىدهند، نتیجه گرفته مىشود كه یك میلیون و دویست و پنجاه هزار دختر شانس ازدواج نخواهند داشت و اگر به این ارقام، تعداد دختران بالاى 29 سال را نیز اضافه كنیم، شاید به رقمى بالغ بر 7 میلیون نفر دست یابیم! (ماهنامه سراج، سال 82، ش 3، ص 55.)
آمار طلاق 29% و آمار ازدواج 7% افزایش یافته است. (افق حوزه، ش 30، سال 82، ص 16.)
آنچه اكنون تحت عناوین جعلى و جدید ـ مانند «مسیار» ـ در جهان اهل سنت رایج شده است، همان عقد موقتى است كه شیعیان به استناد قرآن و روایات، در قرون گذشته از آن دفاع مىكردند و در عصر حاضر نیز بر آن پاى مىفشارند.
جوامع غیر دینى، براى حل مسائل گوناگون خود، بیشتر بر تجربهها و رهیافتهاى بشرى تكیه دارند؛ اما جهان اسلام براى دستیابى به مدیریت صحیح و كارآمد اجتماع، گریزى از مراجعه به متون و نصوص كهن ندارد.
بدین رو، بر دانشمندان اسلامى است كه بیش از پیش به سنتهاى اصیل و مستند مراجعه كنند و درمان را در آنها بجویند. شاید همین مراجعات و امعان نظرها موجب گشته است كه اكنون كمابیش شاهد فتواهایى هستند كه از مفتیان اهل سنت صادر مىشود و به نوعى ازدواج كوتاه مدت را تأیید مىكنند. چندى پیش مجمع فقهى مكه فتوا به جواز عقدى داد كه اگر چه عنوان آن «مسیار» است، اما تفاوت چندانى با عقد موقت شیعى ندارد. افزون بر آن گاهى از ازدواجهاى عرفى و رفاقتى نیز یاد مىكنند كه بیشتر مربوط به محیطهاى غیر دینى یا لائیك است. به هر حال، هیچ جامعهاى بىنیاز از نوعى ازدواج زمانمند نیست؛ زیرا این واقعیت را باید پذیرفت كه نیازهاى انسان فراتر از تشكیل خانواده و تكثیر نسل است.
در پایان این بخش از گفتار، جا دارد سخن شهید مطهرى را نیز در اینباره بخوانیم:
«ازدواج موقت از آن جهت تشریع شده است كه ازدواج دائم به تنهایى قادر نبوده است كه در همه شرائط و احوال، احتیاجات بشر را رفع كند و انحصار به ازدواج دائم، مستلزم این بوده است كه افراد یا به رهبانیت موقت مكلف گردند و یا در ورطه كمونیسم جنسى غرق شوند. بدیهى است كه هیچ پسر یا دخترى آنجا كه برایش زمینه زناشویى دائمى همیشگى فراهم است، خود را با یك امر موقتى سرگرم نمىكند.»
2. كژراهههاى ناهنجار و آسیبزا. 1. اگر چنین بود نباید اكنون شاهد بزهكاریهاى جنسى در سطحى گسترده باشیم. پدیده زشت و نامبارك زنان خیابانى، حكایت از آن دارد كه ازدواج دائم براى همگان میسور نیست و برخى از زنان و مردان، نیازهاى فورىتر و موقتى دارند كه اگر اجابت نشود، كشورى را با خود غرق خواهند كرد. 2. زناشویى، فقط به منظور تولید مثل نیست و آدمیان نیازهاى متفاوت دیگرى نیز به ازدواج دارند. زناشویى رسمى و دائمى، در صورتى رخ مىدهد كه زن و مرد علاوه بر ارضاى جنسى، به امور دیگرى مانند زندگى خانوادگى و ارتقاى سطح روابط خود با جامعه نیز بیندیشند. اما گاه فقط اطفاى آتش شهوت، آنان را به سمت جنس مخالف مىكشد و به دلائل گوناگون راضى به تشكیل خانواده یا امورى مانند آن نیستند. آرى، مىتوان این گروه از مردان و زنان را سرزنش كرد و آنان را به دلیل خوددارى از تشكیل خانواده، انسانهاى ناقص و ضعیف النفس شمرد؛ اما نمىتوان وجودشان را انكار كرد و حتى از شمارشان كاست. 3. بنابر آمار رسمى، سن ازدواج در ایران افزایش یافته و در پسران از مرز 30 سال گذشته است. آمارهاى دیگرى نیز وجود دارد كه توجه به آنها چراغهاى خطر را در سرتاسر كشور روشن مىكند. اعداد و ارقام زیر، پرده از برخى واقعیتهاى جامعه شهرى ایران برمىدارد و نشان مىدهد كه در زیر پوست شهر چه مىگذرد: 25 میلیون نفر از جمعیت كشور، جوانان بالاى 15 سال هستند و ما در هیچ دورهاى با این كمیت براى برنامهریزى مواجه نبودیم. (روزنامه جام جم، ش 700، 18/7/81، ص 1.) 4. اگر سنت مقدس و مبارك ازدواج دائم، قادر به حل همه مسائل و مشكلات جنسى جامعه بود، پدیده ازدواج موقت در اسلام تشریع نمىشد. اگر چه پارهاى از مذاهب اسلامى به مخالفت با این نوع پیوند شرعى شهرت دارند، اما اكنون عملاً به سوى آن مىروند و فتواهایى جدید صادر مىكنند. تا كنون فقط شیعیان به پیروى از اولیاى معصوم خود از عقد موقت (متعه) حمایت مىكردند؛ اما اندكاندك سایر فرق اسلامى نیز تمایلاتى به این نوع عقد از خود نشان مىدهند. بىگمان ارباب مذاهبى كه به مخالفت با متعه (ازدواج موقت) شهره هستند، اگر راه دیگرى براى حل مسائل جامعه خود مىیافتند، به این سو نمىآمدند و سابقه تاریخى خود را در مخالفت با نكاح موقت، زیر سؤال نمىبردند. 1. راههاى مقبول و سالم؛
دلائل مخالفت با ازدواج موقت
دست كم مىتوان سه دلیل یا علت براى مخالفتهاى فردى و صنفى با پیوندهاى موقت یافت:
برخلاف اینكه برخى گمان مىكنند ازدواج كوتاه و موقت، نوعى ولنگارى در امور جنسى است، واقعبینانهتر آن است كه این شیوه زناشویى را نوعى كنترل غرایز جنسى بدانیم؛ زیرا اگر چه اسلام در برقرارى عقد موقت، كمابیش آسانگیرى كرده است، اما به این وسیله محدودیتهاى بسیارى نیز پدید آورده است. آنگاه كه زن و مردى به عقد دائم یا موقت یكدیگر درمىآیند، ناگزیر محدودیتهایى را نیز پذیرفتهاند؛ مثلاً زن نمىتواند همزمان با چند مرد ارتباط داشته باشد و وقتى پیوند با مردى را پذیرفت، باید از ارتباط با مردان دیگر پرهیز كند.
بدین ترتیب، زنان مجرد و جویاى نكاح، خطر كمترى رابراى جامعه پدید مىآورند. اما ا گر آنان بخواهند از طریقى غیر از ازدواج شرعى موقت، غرایز خود را ارضاء كنند، آزادیهایى خواهند داشت كه براى جامعه بسیار مضر است.
از سوى دیگر، وقتى كه هر یك از زنان، خود را كاملاً و سراپا متعلق به یك مرد مىدانست، مردان نیز امكان دسترسى به زنان متعدد نخواهند داشت. بنابراین، خودبهخود كنترل و انضباط بیشترى بر اجتماع حاكم مىشود.
دلائل و انگیزههاى آنان گاهى منطقى نیز به نظر مىرسد؛ اما گویا ایشان ولنگاریهاى جنسى و بىمبالاتیهاى شرعى را چندان خلاف شأن اجتماع سالم نمىبینند و حساسیتى نسبت به آمیزشهاى حرام ندارند. آیا پدیده زشت زنان خیابانى یا بهره كشى جنسى از زنان در گوشه و كنار شهر یا شیوع ایدز كه چهارمین عامل مرگ و میر در میان انسانها شناخته شده است، از عقدهاى قانونى و ضابطهمند شرعى قابل تحملتر است؟! ازدواج موقت، به مثابه یك ضرورت اجتماعى كه در عین حال از حقوق زن و مرد به یكسان دفاع مىكند، چه زیانى به مناعت و نجابت زن مىرساند؟ مخالفان باید با خود بیندیشند كه تن ندادن به این توصیه شرعى و منطقى كه قادر به تأمین حقوق طرفین است، موجبات گردن نهادن به هزار نوع بزهكارى را فراهم مىكند كه یقینا خواسته هیچ كس نیست. وقتى كه نباید و نمىتوان غرایز طبیعى و نیرومند انسان را انكار كرد و هنگامى كه فحشا را خطرناكترین و نیرومندترین دشمن جوانان مىدانیم، چارهاى جز گشودن راههاى شرعى و سالم نداریم و گرنه، آن خواهد شد كه اكنون شده است و بسا كه وضعى هولناكتر در پیش است.
این گروهها پیش از هر گونه مخالفت با چنین راهى كه سراپا قانونمند و با پشتوانههاى شرعى است، باید پیشنهادهاى جایگزین خود را طرح و از عملى بودن آن دفاع كنند. آنان بیشتر از دیگران مىدانند كه براى حل چنین معضل خانمانسوزى نمىتوان بیش از این دست روى دست گذاشت و چارهاى نیندیشید. از سوى دیگر، همین گروهها بیش از دیگر تشكلّهاى رسمى كشور قادر به زمینهسازى و حل روشمند این مشكلاند.
افزون بر اشكالات فوق، نقدهاى دیگرى نیز بر عقد منقطع وارد ساختهاند كه استاد شهید مرتضى مطهرى به تفصیل و هوشمندانه در كتاب «نظام حقوق زن در اسلام» درباره آنها سخن گفته است. مهمترین پاسخ شهید مطهرى آن است كه تمام نقدها در صورتى بر عقد موقت وارد است كه بخواهیم آن را جانشین ازدواج دائم كنیم؛ حال آنكه اكنون باید به این سنت دینى به چشم راهحلى براى درمان نارساییهاى جنسى در جامعه نگریست، نه وسیلهاى براى ارضاى زیادهخواهى مردان و هوسرانى تنوعطلبان.
نیز مىافزایند كه این نوع زناشویى، به هیچ وجه تحقیر زن را در پى ندارد؛ بلكه آنچه اكنون در استفاده ابزارى از زنان رایج شده است، موجبات تحقیر و ناارجمندى زن را فراهم آورده است. وى بر این باور است كه زناشویى كوتاهمدت، ضرورتى است كه نمىتوان به هیچ بهانهاى از آن صرف نظر كرد و باب آن را به روى آحاد جامعه بست.
2. افراط و شیوههاى نادرست در استفاده از این حكم دینى، سوءظن برخى را برانگیخته و در مجموع چهرهاى منفى از آن تصویر كرده است. در گذشته و هماكنون نیز گروهى از مردان و زنان بیشتر به انگیزه تنوعطلبى و هوسرانى سراغ این نوع ازدواج رفتهاند. آزادیهاى فراوان در ازدواج موقت و آسانگیرى شرع در این موضوع، بسیارى را به زیادهروى در آن واداشته است؛ حال آنكه دست كم در روزگار ما نباید ازدواج موقت به ابزارى براى فرار از ازدواج دائم یا افراط در ارضاى غرایز جنسى تبدیل شود. 3. سیاستهاى غلط و فقدان زمینههاى لازم، یكى دیگر از موانع گسترش پیوندهاى زمانمند است كه تنها به همت فرهنگسازان و رسانههاى همگانى قابل رفع مىباشد. در جامعه شیعى ایران، بیشترین مخالفت با این سنت اسلامى، از سوى تشكلهاى زنان و برخى روزنامهنگاران فعال در زمینه مسائل زنان و فمنیستهاى ایدهآلگرا صورت گرفته است. آنان پیوند موقت را كه فقط به منظور پاسخگویى به غرایز جنسى و گاه نیازهاى مالى است، خلاف شأن و مكانت زن مىدانند و از اینرو، به شدت با هر گونه زمینهسازى در این جهت مخالفت مىكنند. 1. ناهمراهى جهان اهل سنت كه اكثریت مسلمانان را تشكیل مىدهند، با متعه، از عمدهترین دلائل تضعیف این حكم الهى است. همچنان كه گاهى برخى از شیعیان فقط براى اثبات تشیع خود اقدام به چنین ازدواجى مىكنند، پیروان دیگر فِرَق اسلامى نیز متقابلاً خود را موظف به مخالفت و مبارزه با این مسئله مىدانند. تبلیغات و بدگویى آنان كمابیش در عامه شیعیان نیز كارگر افتاده و آنان را به پرهیز از آن وادار نموده است.
سخن آخر
ازدواج موقت را باید به مثابه یك ضرورت اجتماعى نگریست و نخست زمینههاى ذهنى و فرهنگى آن را فراهم آورد. نگاههاى غلط و بىمبنا به این راهكار شرعى نیز باید تعدیل و اصلاح شود. برخى از تفسیرهاى نادرست از این سنت راهگشا عبارتاند از:
اگر چه برخى از این اصل دینى، گاه استفادههاى تنوعطلبانه مىكنند، اما دست كم در زمان ما نباید چنین دریافتى از این نوع پیوند داشت. آنچه زمانه ما را محتاج انواع عقدهاى شرعى مىكند، ضروریاتى است كه همچون زخم بر پیكر جامعه دینى نشسته است و ظاهرا راه دیگرى براى درمان آنها نیست. اینكه برخى از مردان و زنان نتوانستهاند از این سنت شرعى درست و بهجا استفاده كنند، نباید موجب مخالفت با اصل و اساس آن شود.
تا نباشد راست كى باشد دروغ
آن دروغ از راست مىگیرد فروغ
چنانكه گفتیم، ازدواج دائم در پاسخگویى به همه نیازهاى جنسى مهمترین پاسخ شهید مطهرى آن است كه تمام نقدها در صورتى بر عقد موقت وارد است كه بخواهیم آن را جانشین ازدواج دائم كنیم؛ حال آنكه اكنون باید به این سنت دینى به چشم راهحلى براى درمان نارساییهاى جنسى در جامعه نگریست، نه وسیلهاى براى ارضاى زیادهخواهى مردان و هوسرانى تنوعطلبان
جامعه با چنان مشكلات و موانعى روبهرو است كه دیگر نمىتوان آن را تنها راه موجود تلقى كرد؛ اگر چه بهترین راه است. همچنین از مقدمات بالا چنین برمىآید كه باید به سوى راهكارى دیگر نیز رفت كه به حتم یكى از موجهترین آنها عقد موقت است؛ بهویژه آنكه در متون دینى و روایات معصومان علیهمالسلام هماره بر آن تأكید و سفارش شده است. ناگفته نماند كه پیش از هر اقدامى، لازم است آسیبشناسى جدى و عمیقى صورت گیرد تا اقدامات احتمالى به نقض غرض نینجامد. همچنین ضرورى است همه رسانهها و شخصیتهاى مؤثر دینى در گسترش این نوع پیوند بكوشند و جوّ مناسبى را براى طرح جامع ساماندهى جنسى در جامعه پدید آورند.
2. گسترش تفریحات و افزایش رفاه متموّلان؛ 3. ایجاد شغلى جدید در میان زنان مجرد و بىسرپرست؛ 4. اثبات شیعه بودن. گفتنى است كه شیعیان براى اثبات تشیع خود راههاى بسیارى دارند كه متعه یكى از دورترین آنهاست. 1. ارضاى تنوعطلبى مردان و گشودن راه استفاده ابزارى از زنان كه نوعى استثمار جنسى از آنان است؛
توجه
بحث از ازدواج موقت توسط مبلغان گرامى در میان مردم باید متناسب با شرایط، نیازها و ظرفیتهاى محل تبلیغ انجام شود. و به نظر مىرسد از مسائل بسیار مهمى است كه در فرهنگ سازى جهت اصلاح آسیبهاى موجود ضرورى است.
کلید واژه ها : ازدواج موقت ، حكمتها و ضرورتها , ازدواج موقت , تعریف ازدواج موقت , حکمت ازدواج موقت , آثار حقوقی ازدواج موقت , حکمت ازدواج موقت