منو  

صفحه اصلیقوانیننشانی مراجع قضاییپرسش و پاسخمعرفی وکیلخدمات موسسه
اخباردرباره موسسهمطالب حقوقیمقالات حقوقی پایان‌نامهدانلود فرم
پرونده‌های حقوقیخاطرات حقوقیگالریهمکاری با ماتماس با ما
جزوه متوق حقوقی 1(درس 26 تا 30)
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
درس بیست و شش        Lessson Twenty-Six
بررسی كلمه
1. نماینده، وكیل (agent): كسی كه به نیابت از دیگری عمل می‌كند.
الف. وكیل عام، شخصی كه مجاز است در تمام امور موكلش از یك نوع خاص، به جای وی عمل كند. ب. اگر وكیل نام موكل خود را به طرف معامله افشا كند، {در این صورت} معمولا وكیل مسئول نخواهد بود.
ج. فقط یك وكیل واقعا مجاز، می‌تواند برای موكل خود حقوق و تعهدات قانونی ایجاد كند.
2. معیوب (defective): عیب‌دار؛ دارای نقص؛ معیوب و ناقص.
الف. فروشنده نباید كالای معیوب تحویل دهد.
ب. عدم ایفا {ی تعهد} شامل ایفای ناقص یا ایفای دیرهنگام، {نیز} می‌شود.
ج. اگر فروشنده‌ای كالاهای معیوب تحویل دهد، {باعث} نقض قرارداد خواهد شد.
3. دكترین، نظریه (doctrine): یك تئوری، قاعده، یا اصل حقوقی.
الف. نظریات حقوقی معاصر باید در دانشكده‌های حقوق تدریس شود.
ب. پیشرفت، بسیاری از نظریات قدیمی را منسوخ كرده است.
ج. طرف قرارداد می‌تواند برای رهایی از تعهدات قراردادی‌ خود، به دكترین عدم امكان اجرای  قرارداد متوسل شود.
4. تقصیر، خطا (fault): غفلت؛ خطا؛ اشتباه یا خطا؛ مسئولیت در قبال خطا یا جرم.
الف. تصادف بدون هیچگونه تقصیری از ناحیه‌ی من رخ داد.
ب. طرفی كه در صدد فسخ قرارداد به خاطر نقض اساسی {آن} می‌باشد، خود نباید مقصر باشد.
ج. تقصیر واقعا بر راننده‌ی كامیون قرار گرفت.
5. واردكننده (importer): كسی كه كالا و محصولات را از یك كشور خارجی، به كشور وارد می‌كند.
الف. واردكنندگان ملزم به رعایت مقررات محیط زیست شدند.
ب. هر واردكننده‌ای باید تصمیم بگیرد كه آیا ارزش دارد حتی با تعرفه‌ی بالاتر، واردات كند {یا نه}.
ج. بعضی كشورها واردكنندگان ویژه‌ی محصولات غذایی هستند.
6. تولیدكننده (manufacturer): كسی كه با استفاده از ماشین‌آلات كالایی را در مقیاس وسیع تولید می‌كند؛ كارخانه‌دار.
الف. شما باید كالای معیوب را به تولید كننده استرداد بدهید.
ب. از آنجا كه این محصول هنوز تحت گارانتی است، تولیدكننده آنرا اصلاح خواهد كرد.
ج. رعایت دستورالعمل تولیدكننده اهمیت دارد.
7. تعقیب كردن، تحت پیگرد قرار دادن(persue): پیگیری كردن؛ بیشتر ادامه دادن؛ اقامه‌ی دعوی كردن
الف. او پیش از این مبالغ هنگفتی جهت پیگیری دعوایش در دادگاه صرف كرده است.
ب. باید علیه دولت خارجی در قبال عمل غیرمنطقی تجاری، دعوای جبران خسارت تجاری اقامه شود.
ج. قانون به خواهان‌ها اجازه می‌دهد برای ادعاهای خود {در خصوص} خسارات سرقفلی، اقامه‌ی دعوی نمایند.
8. رابطه (relationship): ارتباط؛ روابط، تماس یا داد و ستد فیمابین اشخاص.
الف. بین ایران و سوریه روابط ویژه‌ای برقرار است.
ب. اینجا بین معلمان و دانش‌آموزان یك رابطه‌ی متقابل وجود دارد.
ج. شركت با عرضه‌كنندگان مواد خام، وارد روابط تجاری بلند مدت می‌شود.
9. خرده فروشی (retail): عمل فروش كالا به مقدار اندك به عموم.
الف. فردی كه كالاهای شخصی و خانگی جهت استعمال یا مصرف می‌فروشد، یك خرده‌فروش است.
ب. عمده‌فروشان به خرده‌فروشان می‌فروشند كه آنها در عوض به مصرف كنندگان می‌فروشند.
ج. این فروشگاه یكی از بزرگترین خرده‌فروشان مواد غذایی كشور است.
10. اقامه‌ی دعوی كردن (sue): مطرح كردن یك پرونده‌ی قضایی در دادگاه به منظور مدعی شدن علیه كسی؛ علیه كسی اقامه‌ی دعوی كردن.
الف. اگر شما قرارداد را اجرای نكنید، علیه شما برای خسارت اقامه‌ی دعوی خواهم كرد.
ب. او علیه كارفرمای خود اقامه‌ی دعوی كرد و 5000 دلار خسارت گرفت.
ج. خواهان با موفقیت علیه خوانده بخاطر نقض قرارداد اقامه‌ی دعوی كرد.
چه كسی می‌تواند قرارداد را اجرا كند؟ (1)
Who May Enforce a Contract? (1)
این یك اصل حقوق قرارداد{ها} است كه فقط طرف قرارداد می‌تواند آن را به اجرا گذاشته یا علیه او به اجرا گذاشته شود. این {اصل} بعنوان نظریه‌ی نسبی بودن شناخته می‌شود. با این وجود، شخصی كه مستقیما در معاملات تجاری منجر به {انعقاد} قرارداد مشاركت نداشته، نیز می‌شود بعنوان طرف {قرارداد} تلقی شود، اگر بدیهی باشد كه شخص مذاكره‌كننده برای قرارداد، آنرا بعنوان وكیلی از جانب شخص مزبور، منعقد می‌سازد. در نتیجه‌ی این نظریه، فقط شخصی كه طرف قرارداد است می‌تواند با استناد به قرارداد تقاضای جبران خسارات قراردادی داشته باشد. مختصر آنكه، تنها طرف قرارداد می‌تواند در خصوص آن اقامه‌ی دعوی نماید. اما نباید گفت شخصی كه طرف قرارداد نیست نمی‌تواند علیه شخصی كه طرف قرارداد است اقامه‌ی دعوی خسارات غیرقراردادی نماید.
فرض كنید «الف» با «ب» قرارداد منعقد می‌كند كه «ب» منفعتی را به «ج» اعطا نماید. چون بین «الف» و «ب» قرارداد قابل اجراست، لذا در صورت عدم ایفا {ی تعهد} نسبت به «ب»، «الف» می‌تواند اقامه‌ی دعوای خسارات قراردادی از قبیل زیانها {ی‌ وارده} یا {دریافت} حكم ایفای تعهد به نحو خاص نماید.  اما «ج» نمی‌تواند {در خصوص} این خسارات علیه «ب» اقامه‌ی دعوی نماید؛ زیرا هیچ رابطه‌ی قراردادی بین «ب» و «ج» وجود ندارد.
یكی از موقعیت‌های رایجی كه این اصول بدانها مرتبط می‌شود، خرید كالاهایی از خرده‌فروش است كه به علت برخی كوتاهی‌ها از جانب تولید‌كننده، معیوب هستند. در اغلب معاملات {مربوطه به} مصرف‌كننده، قرارداد فیمابین مصرف‌كننده و تاجر خرده‌فروش است. اگر اثبات شود كه كالا معیوب بوده، جبران خسارت مصرف‌كننده بر تاجر خواهد بود و مصرف‌كننده معمولا هیچ {راه} جبرانی در قرارداد علیه تولیدكننده و یا حتی واردكننده ندارد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. اصل نسبی بودن چیست؟
The doctrine of privity says that only a party to a contract can enforce it or be enforced against.
2. چگونه شخصی كه مستقیما در مذاكرات مربوط به یك قرارداد دخیل نبوده است می‌تواند طرف آن قرارداد باشد؟
A person who did not directly participate in dealings leading to a contract may still be regarded as a party if it is clear that the person who did negotiate the contract was making it as an agent on the person’s behalf.
3. معمولا چگونه می‌توان خسارتهای قراردادی را طلب كرد؟
It is possible by pursuing the contractual remedies, such as damages, or an injuction for specific performance in law courts.
4. اگر شما كالای معیوب از یك شركت بخرید و بعدا پدر شما زیان ببیند، آیا پدرتان می‌تواند خسارات قراردادی طلب كند؟
No, he cant seek contractual remedies because only  person who is party to a contract may request contractual remedies.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
manufacturer (7)    retailer (8)    pursues (5)    agent (3)
relationship (1)    importer (9)    fault (6)        sue (4)
defective (10)        doctrine (2)
1. وقتی ایجاب توسط طرف مقابل پذیرفته شد، یك رابطه‌ی قانونی الزام‌آور ایجاد خواهد گردید.
2. بموجب یك نظریه‌ی آمریكایی، زمانی كه طرف قرارداد از ایفای تعهدات استنكاف ورزد، طرف دیگر می‌تواند مطالبه‌ی خسارات ناشی از مسئولیت مدنی نماید.
3. با توجه به اوضاع و احوال، تفویض اختیار از سوی موكل به وكیل به منظور اقدام به نام او، می‌تواند صریح یا ضمنی باشد.
4. طرف بی‌تقصیر (طرفی كه نقض نكرده) می‌تواند علیه طرف مقصر (طرف ناقض) اقامه‌ی دعوای خسارت یا {دریافت} حكم كند.
5. ژاپن با موفقیت سیاست محدودسازی تبعیت ظاهری از قانون را به منظور انزوای شهروندان از وكلا و دادگاه‌ها دنبال می‌كند.
6. ناقض قرارداد نمی‌تواند مطلقا در قبال كلیه‌ِی آثار خطایش مسئول تلقی شود، بلكه او فقط در قبال آثار قابل پیش‌بینی متعارف مسئول است.
7. تولیدكننده در قبال محصول معیوب، مسئول شناخته شد.
8. خرده‌فروش شخصی است كه عمل بیع به مصرف‌كنندگان نهایی را به انجام می‌رساند.
9. غالبا واردكننده قبل از اینكه بتواند محصولا معینی را به ایران وارد كند، ملزم به كسب مجوز از چندین ارگان دولتی می‌شود.
10. اگر فروشنده كالاهای معیوب تحویل دهد، ممكن است ملزم به اصلاح یا تعویض آنها با محصولات سالم شود.     درس بیست و هفت        Lesson Twenty-Seven
بررسی كلمه
1. صوری، ظاهری (apparent): به ظاهر حقیقی و درست ولی الزاما خیر.
الف. اقتدار او بیشتر ظاهری است تا حقیقی.
ب. قصد ظاهری برای یك توافق الزام‌آور كفایت می‌كند.
ج. گاهی، قصد واقعی طرف از قصد ظاهری وی متفاوت است.
2. انتقال، ظهرنویسی (assignment): انتقال حقوق یا مال.
الف. تفویض حقوق قراردادی تابع محدودیت‌های خاصی است.
ب. بعضی بانكها تنها یكبار انتقال یا ظهرنویسی اعتبارنامه را اجازه می‌دهند.
ج. تفویض حقوق قراردادی ممكن است یك‌جانبه باشد.
3. ذینفع (موصی‌له، موقوف‌علیه و...) (beneficiary): شخصی كه از یك {عقد} تراست، وصیت و غیره، منفعتی كسب می‌كند.
الف. بین مدیر تراست، و بهره‌بردار، رابطه‌ی امانی برقرار است.
ب. شخص ثالثی كه بموجب عقد تراست ذینفع می‌باشد، همیشه می‌تواند تعهدات ناشی از تراست را به اجرا بگذارد.
ج. مدیر تراست، نباید بعنوان وكیل در تراست، وكیل شخصی كه عقد تراست را محقق ساخته، یا وكیل ذینفع تلقی شود.
4. برات (bill of exchange): دستور كتبی برای پرداخت پول به شخص معین در موعد خاص.
الف. خریدار ثمن {معامله} را از طریق برات پرداخت كرد.
ب. برات یك سند قابل انتقال است.
ج. برات یك سند سه‌جانبه است.
5. اسمی، جزیی، صوری (nominal): فقط اسماً موجود؛ غیرواقعی یا غیر حقیقی؛ بسیار اندك و زیر ارزش یا هزینه‌ی واقعی.
الف. ما فقط اسما اجاره پرداخت می‌كنیم زیرا خانه متعلق به والدین من است.
ب. دیوان عالی یك شیلینگ خسارت حكم داد؛ به عبارتی خسارت اسمی.
ج. پرداخت مبالغ اندك می‌تواند برای تشكیل عوض برای یك قرارداد لازم‌الاجرا، كافی باشد.
6. اجازه دادن (permit): اعطای مجوز؛ جایز شمردن؛ ممكن ساختن.
الف. او جهت داشتن گواهینامه‌ی رانندگی زیر سن مجاز است.
ب. شما اجازه ندارید اینجا سیگار بكشید.
ج. هیچ كشور متمدنی چنین بی‌عدالتی مفتضحی را مجاز نمی‌شمارد.
7. موكل، مباشر (principal): شخصی كه وكیل، به نیابت از او عمل می‌كند؛ شخصی كه مستقیما مسئول است.
الف. قراردادهای منعقده توسط وكیل، موكل را متعهد می‌سازد.
ب. تنفیذ اختیار به وكیل از سوی موكل می‌تواند صریح یا ضمنی باشد.
ج. جاییكه وكیل به نیابت از موكل و در حدود اختیاراتش عمل كند، اقدامات وكیل موكل را متعهد خواهد ساخت.
8. واقعی، عینی (real): درست و حقیقی؛ اصیل و غیر تصنعی؛ غیرفرضی یا غیرظاهری.
الف. بحث او به مسایل واقعی نمی‌پرداخت.
ب. افزایش جرم یك مشكل بسیار حقیقی درجامعه‌ی ماست.
ج. مدیر واقعی شركت كیست؟
9. مهم، اساسی (substantial): دارای ارزش و اهمیت واقعی؛ قابل توجه؛ اساسی؛ ماهوی.
الف. او با اكثریت قابل توجهی رییس جمهور شد.
ب. صنعت خودروسازی نیازمند تزریق قابل توجهی سرمایه‌ی جدید است.
ج. كاهش قابل توجه تعرفه‌ها هدف اصلی سازمان تجارت جهانی است.
10. مدیر تراست، متولی (trustee): شخصی كه مسئول اداره‌ی تراست است.
الف. مدیر تراست، شخصی است كه نسبت به مالی كه در راستای منافع ذینفع در اختیار دارد، دارای عنوان اسمی می‌باشد.
ب. مدیر تراست ممكن است اشخاص یا ارگان‌های شركتی باشند.
ج. مدیر تراست باید نسبت به ذینفع‌ها، استانداردهای مراقبتی بالایی را {از خود} ابراز كند.
چه كسی می‌تواند قرارداد را اجرا كند؟ (2)
Who May Enforce a Contract? (2)
معمولا طرف قراردادی كه شرطی را وضع یا تعهد یا منفعتی را به نفع شخص ثالث كسب می‌كند می‌تواند آنرا به اجرا بگذارد. خسارات به نیابت از شخص ثالث قابل مطالبه نیست مگر اینكه طرف متعاهد بعنوان وكیل یا مدیر تراست اقامه‌ی دعوی نماید؛ چرا كه تنها طرف قرارداد می‌تواند در قبال زیانهایی كه متحمل شده است، مطالبه‌ی خسارت نماید. با توجه به این مطلب، اگر قراردادی فقط به نفع شخص ثالث باشد، تنها خسارات اسمی قابل پرداخت می‌باشد. با این وجود، سایر خسارات قابل پیگیری می‌باشند.
جاییكه قرارداد از نوعی مثل قرارداد خانوادگی، باشد كه چیزی را برای بهره‌مندی طرف متعاهد و اشخاص ثالث مقرر بدارد، {در این صورت} طرف متعاهد مستحق خسارات اصلی در قبال سلب منافعش خواهد بود. چنانچه قرارداد نقض شود و طرف متعاهد خواهان خسارت به نیابت از افراد دیگر باشد، او خواهد توانست در قبال خساراتی كه از سوی سایر افراد نیز وارد شده است، {تقاضای} جبران نماید.
نسبت به قاعده‌ی نسبی بودن قرارداد چند استثنای واقعی یا ظاهری وجود دارد كه عبارتند از: (1) در قرارداد بین «الف» و «ب» كه بواسطه‌ی آن «ب» باید منفعتی را به «ج» واگذار كند، «الف» می‌تواند خود را بعنوان مدیر تراست در قبال «ج» منصوب كند. در این صورت، «ج» بعنوان ذینفع می‌تواند قرارداد را علیه «ب» به اجرا گذارد؛ (2) منفعت قرارداد ممكن است از طریق انتقال یا از طریق ظهرنویسی برات، {به غیر} منتقل شود؛ (3) یكسری استثنائات قانونی وجود دارد كه به قربانی حوادث جاده‌ای اجازه می‌دهد علیه بیمه‌گر راننده مدعی شود؛ (4) موكل {ی كه نامش} فاش نشده می‌تواند قراردادی را كه توسط وكیل برای او انعقاد یافته، تنفیذ نماید.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. شخص ثالث چگونه می‌تواند خسارات اسمی از یك قرارداد ایفا نشده را وصول كند؟
If the contract was only for a third party’s benefit, in this case, the nominal damages can be given.
2. شخص ثالث چه نوع خساراتی را می‌تواند در صورتی كه قرارداد اجرا نشود، مطالبه كند؟
Damages cannot be recovered on the third party’s behalf unless the contracting party is suing as agent or trustee, since a party can only recover damages for a loss he ahs suffered.
3. آیا شخص ثالث می‌تواند قرارداد مشتمل بر عقد تراست را به اجرا گذارد؟
Yes, he does. This type of contract is an exception to the genenrl rule of privity of contract.
4. سوای از زیان {ناشی از} حوادث جاده‌ای و {رابطه‌ی} تراست، به چه نحو دیگری می‌شود بر اصل نسبی‌بودن {قراردادها} استثنا ایجاد كرد؟
There are two more exceptions to privity of contracts: (1) the benefit of a contact may be transferred by assignment, or by negotiation of a bill of exchange; (2) an undiscolesd principal may adopt a contract made for him by an agent.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
beneficiary (6)    permitted (9)    apparent (5)    trustee (1)
substantial (3)    principal (10)    nominal (2)    real (4)
bill of exchange (8)    assignment (7)
1. در معنای وسیع، واژه‌ی «trustee» اشاره دارد به هر كسی كه در یك رابطه‌ی امانی یا محرمانه با شخص دیگر جایگاه دارد؛ مثل كارگزار یا وكیل.
2. خسارت اسمی، مبلغ بسیار ناچیزی است كه در دعوایی كه زیان مهم وجود ندارد، به نفع خواهان مورد حكم واقع می‌شود.
3. طرف قرارداد می‌تواند در صورتیكه طرف دیگر بخش مهمی از تعهداتش را ایفا نكند، ایفای تعهداتش را به حالت تعلیق درآورد.
4. دادگاه مقرر كرد كه پذیرش تظاهری  نمی‌تواند قبول واقعی تلقی شود.
5. اثر فوت طرف ایجاب یا موجب در خصوص ایجاب، مساله‌ای مربوط به قصد ظاهری طرفین قرارداد است.
6. در یك اعتبارنامه، «ذینفع» به معنای شخصی است كه در دستور پرداخت اصلی، برای دریافت وجوه ناشی از انتقال اعتبار گماشته می‌شود.
7. یكی از حوزه‌های تخصصی حقوق قراردادها به انتقال حقوق قراردادی یا تعهدات قراردادی مربوط می‌شود.
8. برات دستوری بی‌قید و شرط است به صورت كتبی از شخصی به شخص دیگر برای پرداخت مبلغ معینی به شخص معین در تاریخ معین یا تاریخی كه در آینده قابل تعیین باشد.
9. قاضی، بعنوان یك داور بیطرف مجاز نیست الا به منظور رفع ابهام، شهود احضاری توسط طرفین را مورد بازخواست قراردهد.
10. اگر وكیل اظهار نكند كه وكیل است، موكلش، موكل افشانشده نامیده می‌شود.   درس بیست و هشت        Lesson Twenty-Eight
بررسی كلمه
1. متهم كردن (accuse): بیان اینكه كسی قانون‌شكنی كرده است؛ سرزنش شدن برای انجام كار خطا.
الف. او دوستش را به تقلب متهم كرد.
ب. دولت متهم به سوء مدیریت شد.
ج. او كارمندش را متهم به سرقت پول كرد.
2. اثبات كردن، برقرار كردن (establish): ثابت كردن؛ بر مبانی ثابت و دایم مستقر كردن؛ نشان دادن.
الف. طرفین به هر عملی كه فیمابین خود برقرار كرده‌اند، ملزم می‌باشند.
ب. بیگناهی وی بدون هیچگونه شك و شبهه‌ای به اثبات رسیده است.
ج. در صورت تدلیس، خواهان باید اثبات كند كه خوانده ناصادقانه اظهار كرده است.
3. تصریح كردن، اصطلاح (expression): عمل تصریح یا بیان {چیزی} به صورت عبارت؛ كلمه یا عبارت.
الف. اصطلاحات باید در پرتو كل قرارداد تفسیر شوند.
ب. آزادی بیان، مطبوعات، و تمام دیگر انواع بیان تضمین می‌شوند.
ج. هر كسی نسبت به آزادی عقیده و بیان حق دارد.
4. مجرم، متخلف (guilty): خطاكاری؛ مرتكب جرم شده؛ سرزنش شده بخاطر چیزی.
الف. مقصر باید خسارات وارده را جبران نماید.
ب. شخص بیگناه فرض می‌شود تا زمانی كه ثابت شود مجرم است.
ج. فروشنده مجرم به كلاهبرداری شناخته شد.
5. موجب شدن، سبب شدن، واداشتن (induce): مجاب كردن و تحت تاثیر قرار دادن؛ سبب شدن.
الف. اظهارات خلاف واقع وی سبب شدن خریدار وارد معامله شود.
ب. ما نباید او را وادار به امضای قرارداد كنیم.
ج. فروشنده تعهد می‌كند تا مصرف‌كننده را برای انعقاد قرارداد متقاعد سازد.
6. زیان‌‌دیده (injured): شخصی كه با وی ناعادلانه رفتار شده است؛ طرف صدمه‌دیده؛ مجنی‌علیه.
الف. زیان‌دیده می‌تواند علیه طرف ناقض اقامه‌ی دعوی كند.
ب. زیان‌دیده مكلف به سبك كردن خسارات ناشی از قرارداد است.
ج. خسارات ناشی از قرارداد برای جبران انتظارات زیان‌دیده بكار می‌روند نه برای مجازات طرف ناقض.
7. بیمه (insurance): نظام پرداخت پول به شركتی كه بیان می‌دارد اگر شما از آتش، سرقت، تصادف و نظایر آن خسارت دیدید، مبلغی پول به شما پرداخت خواهد كرد.
الف. بیمه قراردادی است برای تضمین غرامت در قبال زیان یا صدمه در ازای پرداخت {پول}.
ب. او توسط شركت بیمه بخاطر صدماتش غرامت دریافت كرد.
ج. او به اشتباه بر این اعتقاد بود كه بیمه‌نامه چنین خسارتی را {نیز} پوشش می‌دهد.
8. املاك و مستغلات (real estate): زمین و هر چیزی كه دائما ملحق به زمین باشد؛ دارایی غیرمنقول؛ اعیان.
الف. سرمایه‌گذاری در املاك و مستغلات یك تجارت امن است.
ب. برای خرید خانه، شما باید با بنگاه املاك و مستغلات مشورت كنید.
ج. بسیاری از كشورها در تلاشند مالكیت املاك و مستغلات توسط خارجیان را محدود سازند.
9. برآورده كردن، محقق ساختن (satisfy): واجد شرایط شدن؛ برآورده ساختن نیاز یا خواسته.
الف. او شرایط لازم برای ورود به دانشگاه را احراز كرده است.
ب. همه‌ی بازدیدكنندگان خارجی شرایط قانونی لازم برای ورد به كشور را دارا نمی‌باشند.
ج. قبل از اینكه قراردادی لازم‌الاجرا شود، شریط قانونی مقرر در قانون باید محقق شود.
10. اظهاریه (statement): بیان یا تصریح چیزی؛ اذعان شفاهی یا كتبی.
الف. در پیش‌نویس یك توافق‌نامه، شفافیت اظهارات اهمیت دارد.
ب. اظهاریه‌ای كه از سوی طرف ایجاب دال بر رضایت به ایجاب صورت می‌گیرد، قبول نامیده می‌شود.
ج. شروط قرارداد باید در پرتو كل قرارداد یا اظهاراتی كه شروط مزبور در آنها ظهور یافته است، تفسیر شود.
تدلیس                            Misrepresentation
در مواقع خاصی، قرارداد قابل ابطال است (یعنی قابلیت فسخ در زمان معین را دارد به گونه‌ای كه آثار حقوقی {آن} لغو شود) حتی زمانی كه شرایط مربوط به شكل و اهلیت رعایت شده باشد.
طرف قرارداد، یا وكیل اقدام‌كننده به نیابت از طرف قرارداد طی مذاكرات منجر به {عقد} قرارداد، اظهاراتی بعمل آورد كه بعدا اشتباه از كار درآید، ممكن است متهم به تدلیس شود.
برای اینكه تدلیس محقق شود، باید اثبات شود كه اظهارات، اظهارات حقیقی بوده (نه بیان عقیده) و به قصد واداشتن شخص مخاطب به اقدام براساس آن اظهارات بعمل آمده و یكی از عواملی بوده كه شخص را به عقد قرارداد واداشته است. در این صورت، شخص نه تنها می‌تواند قرارداد را فسخ كند بلكه می‌تواند خسارات مربوط به هر گونه زیان برآمده را نیز دریافت نماید. با این وجود، اگر طرفی كه متهم به تدلیس است بتواند اثبات كند كه دلایل منطقی بر اعتقاد به درست بودن اظهارات و اعتقاد به درست بودن آنها داشته، خسارات قابل دریافت نمی‌باشند.
تدلیس بیشتر از همه در قراردادهای بیمه و املاك و مستغلات رخ می‌دهد. در چنین مواردی، اظهارات خلاف واقع در خصوص یك امر موضوعی می‌تواند در ارتباط با قرارداد حایز اهمیت بوده و حتی در انعقاد آن تاثیرگذار باشد. در بسیاری از این موارد، زیان‌دیده بر اظهارات خلاف واقع اعتماد می‌كند چرا كه این وظیفه‌ی طرف دیگر است كه همه‌ی حقایق مربوط به اظهارات را بداند.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. تدلیس چه تاثیری بر قرارداد می‌تواند داشته باشد؟
In certain situations, a contract, even when the requirements of form and capacity have been satisfied, is voidable (that is, capable of being rescinded at a ceraqin date, so that is ceases to be of legal effect) because of misrepresentation.
2. چه نوع قراردادهایی می‌توانند «تدلیس» خوانده شوند؟
Contracts wich the statement pertaining to them turns out to have been false may be termed “misrepresentation”.
3. چگونه تدلیس در دادگاه می‌تواند اثبات شود؟
For misrepresentation to be established it must be shown that the statement was a statement of fact (rather than an expression of opinion), that is was made with the intention of inducing the person to whom it was made to act on it and that it was one of the things that induced the person to enter the contract.
4. اگر تدلیس اثبات شود، چگونه خسارات می‌تواند جبران شود و چه چیز ممكن است مانع جبران شود؟
In case of misrepresentation, the party of contract may recover all damages for any resulting loss. However, damages are not recoverale if the party accused of misrepresentation can show that he had reasonable grounds to believe, and did believe, that the statement was true.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
established (4)    statements (2)    injured (10)    accused (8)
real state (9)        insurance (7)    induced (6)    guilty (3)
expression (5)        satisfied (1)
1. اگر قراردادی بخواهد منعقد شود، شرطِ عوض باید رعایت شود.
2. اظهارات طرف {قرارداد} باید برطبق قصد طرف مزبور تفسیر گردد.
3. طرف غیرناقض در قرارداد می‌تواند علیه طرف ناقض برای خسارات اقامه‌ی دعوی نماید.
4. جاییكه میزان خسارات با درجه‌ی قطعیت كافی، قابل اثبات نباشد، ارزیابی {آن}، به صلاحدید دادگاه خواهد بود.
5. كارگران مهاجر و اعضای خانواده‌ی آنها باید از حق آزادی بیان بهره‌مند باشند.
6. برای اینكه تدلیس قابل پیگیری حقوقی باشد، اظهارات مورد اعتماد، باید موجب انعقاد قرارداد توسط طرف دیگر شده باشند.
7. اگر بیمه‌نامه‌ی كتبی به نفع شخص ثالث باشد، باید بشود توسط شخص ثالث به اجرا گذاشته شود.
8. فروشنده خریدار را به نقض قرارداد متهم كرد.
9. برای بیع اشیاء خاصی از قبیل املاك و مستغلات، كشتی و هواپیما، تنظیم سند در برابر تاجر الزامی است.
10. زیان‌دیده حق دارد در همان موقعیت مناسبی قرار گیرد كه در صورت ایفای تعهد از آن موقعیت برخوردار می‌شد.   درس بیست و نه        Lesson Twenty-Nine
بررسی كلمه
1. كلاهبرداری، تقلب (fraud): كسب امتیازی مهم از طریق ناروا یا ابزار فریب.
الف. دادگاه مقرر داشت توافق بر مبنای تقلب بوده است.
ب. اعتقاد صادقانه، حتی اگر نامتعارف {هم} باشد، كلاهبرداری را منتفی می‌سازد.
ج. دولت تدابیر جدید جهت پیشگیری از تقلب مالیاتی را معرفی می‌كند.
2. هویت (identity): چیستی شیء و شخصیت شخص.
الف. خوانده راجع به هویتش اظهارات خلاف واقع بعمل آورده است.
ب. اشتباه در خصوص هویت طرف دیگر {قرارداد}، غالبا قرارداد را قابل ابطال نمی‌كند.
ج. خریدار در مورد مشخصات كالا اشتباه كرده بود.
3. بیمه كردن، تضمین كردن (insure): تضمین در برابر خطر یا آسیب مثلا از طریق بیمه.
الف. شما باید در برای كلیه‌ی زیانها یا خسارات بیمه باشید.
ب. آیا ماشین بیمه بود؟
ج. خریدار متقبل ریسك حمل و نقل است و {لذا} باید در برابر آنها بیمه شود.
4. رای، قضاوت (judgement): عمل یا فرایند صدور رای؛ تصمیم دادگاه.
الف. خریدار در مورد قضاوت راجع به كالا، خطا كرد.
ب. رای به نفع خوانده صادر شد.
ج. در اروپای غربی، در خصوص صلاحیت و اجرای احكام در مسایل مدنی و تجاری یك كنوانسیون وجود دارد.
5. اشتباه (mistake): خطا؛ سوء برداشت؛ عملی كه ابلهانه یا غلط باشد.
الف. یك هفته پس از عروسی، خانم دریافت كه اشتباه بزرگی مرتكب شده است.
ب. بیشتر مردم موافقند و قبول دارند كه او اشتباه كرده است.
ج. در برخی موارد، طرف قرارداد می‌تواند از قرارداد به خاط اشتباه كناره‌گیری كند.
6. متقابل، دوجانبه (mutual): شراكتی بین دو یا چند نفر؛ مشترك بین طرفین؛ دو سویه.
الف. با اشتباه متقابل، طرفین هر دو به اشتباه افتاده محسوب می‌شوند.
ب. قرارداد تنها در صورتی می‌تواند تشكیل شود كه راجع به قیمت توافق دوجانبه وجود داشته باشد.
ج. قرارداد همچنان لازم‌الاجرا باقی خواهد ماند مگر اینكه با توافق متقابل تغییر كند.
7. اصل، منبع، منشاء (origin): منبع؛ جایی كه یك محصول، رسم، یا نظایر آن از آنجا آغاز می‌شود یا ساخته می‌شود.
الف. منشاء ساخت این محصول ناشناخته است.
ب. تاییدیه‌ی مبدا، سندی امضا شده راجع به مبدا صدور كالا می‌باشد.
ج. مقررات گمرك اغلب كشورها، نشان‌های اصل را ضروری می‌داند.
8. آزاد كردن، رها ساختن، معاف كردن (release): از تعهد رهاندن؛ تبرئه شدن.
الف. فسخ قرارداد هر دو طرف را از تعهداتشان رها می‌سازد.
ب. در حقوق عرفی، اثر تعذر، رهایی هر دو طرف از هر گونه اجرای قرارداد در آینده می‌باشد.
ج. متعهد صرفا با اثبات اینكه مقصر نبوده است، نباید از مسئولیت مبری شود.
9. موضوع (subject-matter): موضوع قرارداد، توافق، معامله و غیره.
الف. عدم امكان، ممكن است شامل از بین رفتن موضوع قرارداد {نیز} بشود.
ب. ایجاب متقابل، ایجابی است كه توسط طرف ایجاب نسبت به ایجاب بعمل آمده و مربوط به یك موضوع {نیز} بشود.
ج. عدم امكان عملی، می‌تواند بعنوان نابودی موضوعی توصیف شود كه اجرا {ی‌قرارداد} را غیرممكن می‌سازد.
10. یك‌جانبه، یك‌طرفه (unilateral): یك طرفه؛ انجام شده توسط یك طرف بدون توافق طرف دیگری.
الف. اگر تنها یكی از طرفین به اشتباه بیافتد، اشتباه یك‌جانبه خواهد بود.
ب. قرارداد ممكن است به یكی از طرفین برای فسخ قرارداد، حق یك‌جانبه قایل شود.
ج. ایجاب، اعلام یك‌طرفه‌ی اراده است كه فردی خطاب به فرد دیگر بعمل می‌آورد.
اشتباه (1)                            Mistake (1)
بعنوان یك قاعده‌ی كلی، اشتباه در قضاوت، حق شانه خالی كردن از قرارداد ایجاد نمی‌كند. اگر فردی شیئی خریداری كند به این تصور كه ساخت ژاپن است در حالیكه فی‌الواقع ساخت كره می‌باشد، حق كناره‌گیری از قرارداد را نداشته و نمی‌تواند وجه خود را مسترد بدارد. قانون مقرر می‌دارد به محض اینكه قرارداد با توافق، عوض و... منعقد شد، قابل فسخ نیست مگر از سوی فروشنده تدلیس یا تقلب وجود داشته باشد.
به لحاظ سنتی، اشتباه به سه نوع طبقه‌بندی می‌شود:
اشتباه مشترك: زمانی است كه هر دو طرف اشتباه واحد مرتكب شوند. بعنوان مثال جایی كه من كالا را در دریا یا كشور دیگری بیمه كرده باشم و شركت بیمه و من بی‌خبر باشیم از اینكه كالاها نابود شده‌اند.
اشتباه متقابل: جایی است كه هر دو طرف به اشتباه می‌افتند ولی اشتباه مربوط به آنها در خصوص موضوعات مختلف است. مثل اینكه «الف» قرارداد می‌بندد ماشینش (پیكان) را به «ب» بفروشد و «ب» قرارداد می‌بندد تا ماشین «الف» (یعنی تویوتا) را بخرد. هر دو طرف در نقطه‌ی مقابل جاهل به یكدیگر هستند؛ منظورشان چیزهای متفاوت است و حقایق دوپهلو و هر یك از طرفین به شیوه‌ی مختلفی آن را به عهده گرفته است.
اشتباه یك‌جانبه:  زمانی است كه تنها یكی از طرفین به اشتباه افتاده و طرف دیگر خیر. اشتباه می‌تواند نسبت به هویت، مكان، ماهیت، یا منشا موضوع قرارداد یا یكی از شروط آن باشد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. آیا اشتباه در قضاوت می‌تواند دلیلی بر نقض قرارداد باشد؟
As a general rule, an error of judgement gives no right to release from a contract.
2. منظور از «اشتباه مشترك» چیست؟
Commo mistake is where both parties make the same mistake.
3. منظور از «اشتباه متقابل» چیست؟
Mutual mistake is where both parties are mistaken, but their respective mstakes are with regard to different matters.
4. منظور از «اشتباه یك‌جانبه» چیست؟
Unilateral mistake is where only one of the parties is maistaken and the other is not.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
subject matter (9)    releases (3)    mutual (10)    origin (8)
unilateral (6)        identity (7)    insure (5)    fraud (4)
judgement (2)        mistake (1)
1. اشتباه فرضیه‌ای نادرست است در خصوص موضوع یا حكم موجود در زمان انعقاد قرارداد.
2. در مرحله‌ی بدوی، رای به نفع او به مبلغ 250 دلار صادر شد.
3. ابطال قرارداد هر دو طرف را از تعهداتشان مبری می‌سازد.
4. اصولا مطالبه‌ی خسارت به دلیل تدلیس وجود ندارد مگر اینكه تقلب قابل اثبات باشد.
5. بیمه‌كردن به معنای قرارداد بستن است بر تعهد به اینكه به كسی در صورت خسارت یا زیان چیزی، مبلغی پول پرداخت شود.
6. نمونه‌ای از قرارداد یكجانبه، قراردادی است كه در آن متعهد پاداشی برای دادن اطلاعات پیشنهاد می‌كند.
7. اگر یك طرف راجع به هویت طرف دیگر مرتكب اشتباه شود، اشتباه یك‌جانبه مرتكب شده است.
8. كشور مبدا كشوری است كه كالا در آنجا رشد كرده، تولید، یا تهیه شده است.
9. طرفین به این دلیل قرارداد منعقد می‌كنند كه موضوع قرارداد برای خریدار ارزشمندتر است از فروشنده.
10. مولفه‌های اصلی یك قرارداد شامل طرفین، موضوع، تعهدات متقابل، و عوض می‌شود.   درس سی        Lesson Thirty
بررسی كلمه
1. اصل، فرضیه (assumption): چیزی كه فرض قرار می‌گیرد؛ عمل مسلم پنداشتن
الف. فرض بر این است طرفی كه كالا در تصرف اوست بهترین جایگاه را برای حفظ آن و جلوگیری از خسارت {به آن} دارد.
ب. فرض بر این است كه طرفین یك قرارداد بین‌المللی تمایل دارند كه قانون منتخب ناظر بر {روابط} آنها باشد.
ج. فرض معمول این است كه شخصی كه با او معامله می‌شود، وكیل طرف دیگر نیست.
2. آگاه، مطلع (aware): دارای علم و فهم؛ مطلع از؛
الف. خریدار كاملا اطلاع داشت كه كالامعیوب بود.
ب. خریدار تنها پس از امضای قرارداد از {وجود} تدلیس آگاه شد.
ج. فروشنده تا زمانی‌كه با مشاور مشورت نكرده بود، از حق خود برای فسخ قرارداد، بی‌اطلاع بود.
3. متعلق به؛ تعلق داشتن به (belong to): تحت تملك كسی؛ مال كسی بودن
الف. ماشینی كه توسط برادرم فروخته شد، متعلق به او نبود.
ب. این مال تعلق به عموم دارد و قابل فروش نیست.
ج. شما محصولاتی را می‌توانید بفروشید كه متعلق به شما بوده و یا از جانب مالك، مجاز به فروش باشید.
4. لغو، فسخ (cancellation): عمل لغو كردن؛ فاقد ارزش قانونی شده؛ فسخ
الف. برای فسخ قرارداد، اعلان فسخ لازم است.
ب. ممكن است در قرارداد شروط صریحی وجود داشته باشد كه به فسخ قرارداد به دلیل عدم تسلیم پرداخته باشد.
ج. «لغو قرارداد» فسخ نامیده می‌شود.
5. كپی، رونوشت (copy): چیزی كه مثل چیزی دیگری ساخته شود؛ تولید مجدد یا تقلید از {روی} اصل
الف. این محصول كپی است و بنابراین اصل نیست.
ب. رونوشت اسناد باید توسط مراجع ذیصلاح مورد تایید قرار گیرد.
ج. معمولا مشتری‌ها بعنوان دلیل مالكیت به منظور تصرف كالا، نیاز به اصل یا كپی بارنامه دارند.
6. مطابقت داشتن، مشابه بودن با (correspond): در تطابق بودن؛ همسان و مشابه بودن
الف. كارهایش مطابق نظراتش نیست.
ب. قبول، با ایجاب همخوانی ندارد.
ج. از آنجا كه قرارداد توافق بر سر شروط معین می‌باشد، قبول باید با ایجاب مطابقت داشته باشد.
7. اعلام كردن (declare): رسما اعلام كردن؛ به وضوح شناساندن
الف. مقامات رسمی منع سیگاركشیدن در اماكن عمومی را اعلام كردند.
ب. دولت حالت فوق‌العاده اعلام كرده است.
ج. قرارداد باطل و بی‌اعتبار اعلام شد.
8. استثنا، عدم شمول (exception): چیزی كه در شمول چیز دیگری نباشد؛ چیزی كه از قاعده پیروی نكند
الف. ممكن است نسبت به این اصول كلی، استثنائاتی وجود داشته باشد.
ب. تمام دانشجویان بدون استثنا باید در كلاس‌ها حضور یافته و در مباحث بطور فعال مشاركت نمایند.
ج. هر گاه ما اقدام به بیان قواعد كلی حقوق قرارداد نمودیم، متوجه وجود استثنائاتی شدیم.
9. رسیدن، نایل شدن (reach): نایل شدن؛ كسب كردن؛ رسیدن به
الف. طرفین اختلاف سرانجام پس از چندین سال مذاكره {برای حل اختلاف} به توافق رسیدند.
ب. ما تنها از طریق مذاكره می‌توانیم به توافق برسیم.
ج. پس از چانه‌زنی‌های بسیار سخت به توافق رسیدیم.
10. مستاجر (tenant): شخصی كه برای استفاده از یك اتاق، ساختمان، زمین، آپارتمان، یا دیگر ابنیه، اجاره پرداخت می‌كند.
الف. مستاجرش بدون پرداخت اجاره‌بها رفت.
ب. یكی از شروط توافق‌نامه مقرر می‌دارد كه مستاجر باید {هزینه‌های} تعمیرات ساختمان را بپردازد.
ج. مشكل است خانه‌ای را فروخت كه مستاجر {در آن} سكونت دارد.
اشتباه (2)                             Mistake (2)
الف. علی‌الاصول، وقتی بین طرفین براساس یك اشتباه مشترك، توافق حاصل شود، قانون قایل به فسخ قرارداد نمی‌باشد به استثنای موارد زیر كه می‌توان قراداد را فاقد اعتبار اعلام كرد:
•    اگر موضوع قرارداد موجود نبوده و هیچكدام از طرفین از آن اطلاع نداشته‌اند.
•    اگر كسی راجع به خرید چیزی قرارداد منعقد كند كه آن چیز قبلا متعلق به خودش بوده است.
•    اگر قرارداد بر این فرض منعقد شده باشد كه شخص زنده می‌باشد در حالیكه واقعا زنده نیست. بعنوان مثال قرارداد منعقده برمبنای اینكه مستاجر همیشه زنده باشد، به دلیل اشتباه باطل می‌باشد.
ب. زمانی كه طرفین در خصوص یك امر اساسی راجع به قرارداد، مرتكب اشتباه متقابل شوند، اما هر كدام یك اشتباه متفاوت كرده باشند، {در این صورت} ایجاب و قبول با یكدیگر تطابق نداشته و قرارداد بوجود نیامده است.
ج. جاییكه {شخص} الف توافق می‌كند كه یك دستگاه رنگ روغن كه به نظر وی اصلی بوده است، از {شخص} ب كه در واقع در نظر ب غیراصلی است بخرد، {در اینصورت} اشتباه یك‌جانبه رخ داده است؛ زیرا ب به چیزی علم دارد كه الف علم ندارد. در چنین شرایطی هیچ قراردادی نمی‌تواند وجود داشته باشد زیرا ایجاب الف و قبول ب همخوانی ندارند. در واقع طرفین هرگز توافق ندارند. هیچ تطابقی بین ایجاب و قبول و هیچ قراردادی بین طرفین وجود ندارد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. وقتی اشتباه مشترك وجود دارد، تحت چه شرایطی یك قرارداد قابل فسخ است؟
Generally, where the agreement has been reached between the parties on the basis of a common mistake, the law will not provide for cancellation of the agreement with the exception of the cases where the contract can be declared void.
2. چگونه یك اشتباه متقابل منجر به این می‌شود كه یك قرارداد باطل اعلام گردد؟
In the event that each party has made a different mistake, the offer and acceptance have not corresponded with each other and a contract has not come into existence.
3. چگونه یك قرارداد مشتمل بر اشتباه یك‌طرفه می‌تواند باطل اعلام شود؟
In the circumstances, there can be no contract because the offer and acceptance do not correspond. For example, if A agrees to buy an oil painting machine from B which A believes to be a genuine one but which is in fact to B s knowledge a copy.
4. مفهوم حقیقی «باطل كردن» در مورد اشتباه یك‌طرفه چیست؟
Actual implication of "void" in the case of a unilateral mistake is that the parties to a contract are never in agreement and there is no correspondence of offer and acceptance and no contract between them.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Cancellation (2)    belong to (10)    reached (1)    aware (5)
Correspond (7)    exception (3)    tenant (9)    copy (8)
Assumption (6)    declare (4)
1. مذاكره‌كنندگان به توافقات وسیعی در خصوص مسایل اصلی رسیدند.
2. خریدار توافق كرد كه دستگاه مطبوع‌كننده‌ی هوا را خریداری كرده و تسلیم آن ظرف كمتر از یك ماه صورت بگیرد و اگر موعد، رعایت نشود شرط فسخ وجود داشته باشد.
3. اگر شركت كالای پایداری را به دیگری بفروشد، {در اینصورت} این یك اصل است نه یك استثنا كه ثمن نباید پس از تحقق بیع، دوباره تنظیم شود.
4. خریدار می‌تواند اگر قصور فروشنده در ایفای هر یك از تعهداتش منجر به نقض اساسی قرارداد شود، قرارداد را بی‌اعتبار اعلام كند.
5. از قرن اخیر، قضات از نیاز به نظارت كردن بر آزادی قراردادها آگاه‌تر شده‌اند.
6. برخلاف اصل برابری قدرت معاملاتی در حقوق قراردادهای معمولی، قراردادهای الحاقی نتیجه‌ی برتری تجاری یكی از طرفین می‌باشد.
7. مشكل ایجاد می‌شود؛ چرا كه اسناد تبادلی واقعی، با یكدیگر تطابق ندارند.
8. آیا به لحاظ قانونی می‌توانم از یك سی‌دی صوتی جهت استفاده شخصی به گونه‌ای كه بتوانم در ماشینم آنرا بگذارم، یك كاست كپی كنم؟
9. شخصی كه نسبت به یك زمین در طول حیاتش حق دارد  متصرف عُمری نامیده می‌شود.
10. این مال به من تعلق ندارد كه بتوانم آنرا بفروشم. 

کلید واژه ها : جزوه متوق حقوقی 1(درس 26 تا 30)