منو  

صفحه اصلیقوانیننشانی مراجع قضاییپرسش و پاسخمعرفی وکیلخدمات موسسه
اخباردرباره موسسهمطالب حقوقیمقالات حقوقی پایان‌نامهدانلود فرم
پرونده‌های حقوقیخاطرات حقوقیگالریهمکاری با ماتماس با ما
جزوه متوق حقوقی 1(درس 31تا40)
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
درس سی و یك
بررسی كلمه
1. زیان‌دیده (aggrieved): خسارت یا صدمه دیده؛ متضرر
الف. در صورت عدم ایفای تعهد، زیان‌دیده می‌تواند مدت زمان دیگری را برای ایفای تعهد تجویز نماید.
ب. طرف متضرر حق اجرای عین تعهد  را دارد.
ج. هر گونه عدم ایفای تعهد، به طرف زیان‌دیده حق خسارت می‌دهد.
2. محروم كردن، سلب كردن (deprive): گرفتن؛ مانع شدن از؛ ممانعت از تمتع یا استفاده از چیزی
الف. هیچ كس نباید از حقوق مدنی محروم شود.
ب. یك از عناصر مهم سرقت، قصد محرومیت دایم مالك از مال است.
ج. برای {تحقق} ربودن باید قصد وجود داشته باشد كه {این قصد} بعنوان قصد محروم‌كردن دایم مالك از مالش تعریف می‌شود.
3. مشخص كردن، تعیین كردن (determine): پی‌بردن یا تعیین كردن چیزی بطور دقیق و بدون تردید؛ مشخص كردن
الف. طرفین در تعیین مفاد قرارداد آزاد هستند.
ب. طرفین می‌توانند تعیین یك شرط را به بعد موكول كنند.
ج. طرفین می‌توانند شیوه‌ای را برای تعیین قیمت مقرر نمایند.
4. منقضی شدن، سپری شدن (expire): سپری شدن؛ تمام شدن یا به پایان رسیدن؛ دیگر معتبر نبودن
الف. اجاره‌نامه‌ی فعلی ما در مورد خانه، ماه بعد منقضی خواهد شد.
ب. از آنجا كه گواهی‌نامه‌ی من منقضی شده بود، نمی‌توانستم رانندگی كنم.
ج. حق تالیف پنجاه سال پس از فوت مولف منقضی می‌شود.
5. قصور، عدم ایفا (failure): عدم اجرای چیزی كه نیاز یا لازم است؛ انجام چیزی را به فراموشی سپردن
الف. او {آن زن} به خاطر قصور وی {آن مرد} در رعایت قرارداد، ادعای خسارت كرد.
ب. طرف قرارداد برای مذاكره آزاد است و در قبال عدم رسیدن به توافق، مسئول نیست.
ج. این محصول به مدت شش ماه در برابر نقص فنی یا عیب قطعات، دارای ضمانت است.
6. پیش‌بینی كردن (foresee): پیش‌بینی كردن؛ پی‌بردن یا دانستن اینكه چیزی در آینده می‌خواهد اتفاق بیافتد.
الف. این وقایع نمی‌توانسته قابل پیش‌بینی باشد.
ب. طرف ناقض تعهد، تنها بخاطر خسارت پیش‌بینی شده مسئول است.
ج. خسارات مورد ادعا نباید از صدماتی كه طرف ناقض در زمان انعقاد قرارداد پیش‌بینی می‌كرده است، تجاوز نماید.
7. اصل (principle): یك نظریه‌ی اساسی؛ یك قاعده یا نظریه‌ی كلی كه مبنای چیزی {دیگر} باشد
الف. طرفین می‌توانند توافق نمایند كه قرارداد باید تحت نظارت «اصول كلی حقوقی» باشد.
ب. اصل تساوی فرصت برای همه، به خوبی در قانون اساسی ذكر شده است.
ج. شما باید با رجوع به اصول كلی حقوق قراردادها، راه‌حلی برای این مشكل بیابید.
8. بی‌مبالات، بی‌احتیاط (reckless): بی‌دقت؛ بدون اندیشه یا مراقبت راجع به عواقب یا خطرات مربوطه
الف. او شخصی را با بی‌احتیاطی در رانندگی كشت.
ب. فروشنده اظهارات را با بی‌تفاوتی {از روی} بی‌مبالاتی راجع به اینكه درست هستند یا نادرست، بعمل آرود.
ج. كشتن عمدی شدیدتر از كشتن از روی بی‌مبالاتی یا غفلت تلقی می‌شود.
9. دقیق، شدید، سخت (strict): مو به مو، موشكافانه، دقیق
الف. در بعضی كشورها سانسور شدید اجرا می‌شود.
ب. دولت در نظر دارد امسال محدودیت‌های شدیدی بر مخارج عمومی وضع نماید.
ج. اصل قرارداد، رعایت دقیق تعهد است.
10. خاتمه دادن، فسخ كردن (terminate): پایان بخشیدن؛ از بین بردن؛ لغو كردن
الف. ایجاب، زمانی كه رد {ایجاب} به ایجاب كننده ابلاغ شود، از بین می‌رود.
ب. توافق فیمابین ما فی‌الفور فسخ می‌شود.
ج نقش یك شرط اساسی در قرارداد، به طرف بی‌تقصیر حق می‌دهد كه قرارداد را فسخ تلقی كند.
حق فسخ قرارداد (1)        Right to Terminate the Contract (1)
ماده‌ی 7.3.1 اصول  UNIDROIT مقرر می‌دارد:
الف. طرف قرارداد می‌تواند قرارداد را فسخ كند زمانی كه قصور طرف دیگر در ایفای تعهد به موجب قرارداد منجر به نقض اساسی تعهد شود.
ب. در تعیین اینكه آیا كوتاهی در اجرای تعهد منجر به نقض اساسی می‌شود یا نه، بطور خاص باید {موارد زیر} مورد ملاحظه قرار گیرد كه آیا:
1: عدم ایفای تعهد اساسا زیان‌دیده را از آنچه كه به موجب قرارداد می‌توانسته انتظار آنرا داشته باشد محروم ساخته یا نه؛ مگر اینكه طرف دیگر پیش‌بینی نمی‌كرده یا معمولا نمی‌توانسته چنین نتیجه‌ای را پیش‌بینی كرده باشد؛
2: به موجب قرارداد، رعایت شدید تعهدی كه به اجرا درنیامده است، دارای اهمیت بسیار است.
3: عدم ایفای تعهد ممكن است عمدی یا {از روی} بی‌مبالاتی باشد.
4: عدم ایفای تعهد، این اعقتاد زیان‌دیده را مدلل می‌سازد كه نمی‌توان بر ایفای تعهد طرف دیگر در آینده اعتماد كرد.
5: طرف ناقض تعهد از خسارت نامتناسب در نتیجه‌ی تدارك یا ایفای تعهد در صورت فسخ قرارداد، متضرر خواهد شد.
ج. در صورت تاخیر نیز زیان‌دیده می‌تواند قرارداد را فسخ كند، {البته} اگر طرف دیگر قبل از انقضای زمان مقرر در ماده‌ی 7.1.5، از ایفای تعهد سر باز زند.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. اصطلاحی كه در صورت قصور طرف قرارداد از ایفای تعهد {مندرج} در قرارداد بكار می‌رود چیست؟
The term concerned is "non-compliance".
2. اگر یك طرف قرارداد نتوانست حادثه‌ای را كه منجر به محرومیت طرف دیگر می‌شود پیش‌بینی كند، آیا آن حادثه می‌تواند عدم ایفاء تلقی شود؟
No, that is if one party to a contract could not foresee the event which deprive the other party, it does not regard non-performance.
3. چه اصطلاحی بكار می‌رود در صورتی كه عدم ایفای تعهد از روی بی‌احتیاطی یا عمدی باشد؟
In this event, the term "fundamental non-performance" applies.
4. آیا یك طرف قرارداد می‌تواند در صورتیكه تاخیر قرارداد از زمان مقرر فراتر رود، قرارداد را فسخ كند؟
Just the aggrieved party can terminate the contract if the other party delays the performance of the contract beyond the time allowed.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Terminated (1)    aggrieved (4)        foreseen (6)    strict (7)
Principles (2)        deprived (10)        failure (9)    expire (8)
Determined (3)    reckless (5)
1. یك قرارداد می‌تواند به صرف توافق طرفین، اصلاح و یا فسخ شود.
2. سوالات مربوط به مسایلی كه صراحتا در قانون مدنی حل و فصل نشده‌اند، باید با هماهنگی اصولی كلی كه بر آن استوار است، حل و فصل شوند.
3. اگر قیمت براساس وزن كالا مشخص شود، در صورت شك، باید با وزن خالص تعیین گردد.
4. اگر پرداخت مبلغی پول به تاخیر افتد، زیان‌دیده مستحق منافع آن مبلغ خواهد بود.
5. رانندگی از روی بی‌احتیاطی مستلزم اثبات این است كه خوانده در مدیریت اتومیبل عمدا با بی‌احتیاطی و عدم توجه به امنیت دیگران عمل كرده باشد.
6. طرف قرارداد مسئول {پرداخت} خسارات ایجاد شده از طریق عدم ایفای تعهد می‌باشد؛ مگر اینكه طرف ناقض چنین نتیجه‌ای را پیش‌بینی نكرده باشد.
7. مسئولیت مطلق جایی اعمال می‌شود كه شخص علیرغم فقدان تقصیر یا غفلت، مسئول باشد.
8. حق تالیف همیشه در 31 دسامبر سال انقضا، منقضی می‌شود.
9. عدم تسلیم، شامل تمام مواردی می‌شود كه تسلیم به نحو لازم، صورت نگرفته باشد.
10. خسارات هم شامل هر گونه زیانی كه به بار آمده می‌شود و هم هر گونه منفعتی كه از آن محرومیت صورت گرفته است.
درس سی و دو
بررسی كلمه
1. اجازه دادن (allow): تجویز یا توافق با انجام كاری؛ اجازه‌ی وقوع چیزی را دادن
الف. ما اجازه نداریم از وجوه عمومی برای مصارف شخصی استفاده كنیم.
ب. دانشجویان مجاز به سیگار كشیدن در دانشگاه نیستند.
ج. اگر زمان اجازه دهد، طرفی كه قصد اعلام بطلان یك قرارداد را دارد باید {بطور} متعارف به طرف دیگر اطلاع بدهد.
2. انتخاب كردن، برگزیدن (choose): انتخاب آنچه را شخص ترجیح داده یا تشخیص می‌دهد كه بهترین یا مناسب‌تر است؛ ترجیح دادن
الف. اساتید دانشگاه مجازند در زمانی كه خود ترجیح دهند، بازنشست شوند.
ب. ما باید از میان طیف وسیع مارك‌های تجاری، یك محصول مناسب انتخاب كنیم.
ج. اگر دوره‌ی زمانی {خاصی} توسط قرارداد تعیین شود، طرف دیگر قرارداد می‌تواند یك زمان {معین} را ظرف زمانی مزبور انتخاب كند.
3. نتیجه، اثر (consequence): اثر، پیامد، نتیجه
الف. طرف قرارداد باید عواقب نقض {تعهدش} را بپذیرد.
ب. خسارات وارده شده از سوی یك طرف قرارداد در نیتجه‌ی نقض {قرارداد} باید به نحو مقتضی جبران گردد.
ج. نتیجه‌ی خرید برای او ناخوشایند بود.
4. خطرناك (dangerous): مملو از خطر یا ریسك؛ قریب به ایجاد خطر یا خطرناك بودن؛ پرخطر؛ ناامن
الف. پلیس اعلام كرد كه آن مرد مسلح و خطرناك بود.
ب. رانندگی خطرناك می‌توانست به قیمت زندگی شما تمام شود.
ج. فروشنده قرارداد را با تسلیم محصولات عرفا پرخطر، نقض كرد.
5. اطلاع دادن، آگاه كردن (inform): اطلاع دادن؛ ارایه‌ی معلومات به كسی
الف. متاسفانه به شما اطلاع می‌دهیم كه درخواست شما موفقیت‌آمیز نبود.
ب. اگر ازدواج كردید، باید به اداره‌ی مالیات خود اطلاع دهید تا كد مالیاتی شما را تنظیم نماید.
ج. چنانچه كالاهای تسلیم شده با مفاد قرارداد تطابق نداشته باشد، خریدار باید بلافاصله فروشنده را مطلع سازد.
6. بی‌گناه، بی‌تقصیر (innocent): بی‌گناه؛ عاری از خطای حقوقی؛ اقدام با حسن نیت
الف. شخص باید بی‌گناه فرض شود تا وقتی ثابت شود گناهكار است.
ب. طرف بی‌تقصیر، طرفی است كه {قرارداد را} نقض نكرده است.
ج. قانون صراحتا مقرر می‌دارد كه ایفای تعهد به نحو خاص، حق طرف بی‌تقصیر است {البته} اگر وی آنگونه بخواهد.
7. توجیه كردن (justify): درستی یا موجه‌بودن چیزی را ثابت كردن یا نشان دادن؛ دلیل یا عذر موجه برای چیزی بودن
الف. نقض قرارداد می‌تواند ختم توافق را توجیه كند.
ب. اختتام یك قرارداد اگر نقض شدید وجود داشته باشد، توجیه می‌شود.
ج. عدم ایفای تعهد به دلیل قوه‌ی قاهره، قابل توجیه است.
8. مقرره، شرط (provision): شرط یا الزام در یك سند حقوقی؛ یك مقرره
الف. براساس شروط توافق‌نامه، لازم است شما بلافاصله قیمت را بپردازید.
ب. او قرارداد را با این شرط پذیرفت كه پس از یكسال تجدید نظر شود.
ج. این قرارداد مقرره‌ای دارد كه هر گونه اصلاح یا فسخ، مستلزم این است كه با توافق و به صورت كتبی باشد.
9. مهم، شدید، جدی (serious): مهم، حیاتی، سنگین، خطیر
الف. طرف قرارداد می‌تواند از قرارداد كناره‌گیری كند زمانی كه وی با تهدید جدی طرف دیگر به انعقاد قرارداد واداشته شده باشد.
ب. رانندگی خطرناك شما می‌تواند سبب آسیب شدید به دیگران شود.
ج. نقض قرارداد باید شدید باشد تا مجوز فسخ باشد.
10. حیاتی، سرنوشت‌ساز (vital): اساسی، مرتبط با حیات یا ضروری برای زندگی
الف. پلیس نقش حیاتی در جامعه‌ی ما ایفا می‌كند.
ب. در یك قرارداد بازرگانی، قابلیت پیش‌بینی حایز اهمیت است.
ج. كنوانسیون بیع بین‌المللی وین برای هر كسی كه با بیع بین‌المللی كالا سروكار دارد، واجد اهمیت حیاتی است.
حق فسخ قرارداد (2)        Right to Terminate the Contract (2)
الف. گاهی قرارداد صراحتا مقرر می‌دارد كه طرف قرارداد می‌تواند آنرا بدنبال نوع مشخصی از نقض (یا شاید هر گونه نقضی) از سوی طرف دیگر، خاتمه دهد. هر گونه مقرره‌ی صریحی بدین منظور قطعی و سرنوشت‌ساز خواهد بود. چنانچه طرفین، مقررات صریحی راجع به حقوق خود پس از نقض یك شرط خاص مقرر نكرده باشند، قاعده‌ی كلی این است كه هر نقض شدید از سوی یك طرف قرارداد، به طرف دیگر این اجازه را خواهد داد تا نسبت به فسخ یا عدم فسخ قرارداد تصمیم بگیرد. نقض برای اینكه شدید باشد باید به یكی از انحاء ذیل باشد:
1. نقض هر مقرره‌ای كه نتایج سنگین داشته باشد؛ یعنی اثر نقض اساسا باید طرف بی‌تقصیر را از آنچه كه بموجب قرارداد قصد اكتساب آن را داشته است، محروم نماید.
2. نقض یك شرط مهم، یعنی شرطی كه در ارتباط با آن _در زمان امضای قرارداد_ بیان و رفتار طرف قرارداد نشان دهد كه طرف مزبور، ملاحظه می‌كرده كه رعایت شدید آن ضروری است.
ب. جاییكه نقض الزاما شدید باشد، طرف غیرمقصر حق فسخ قرارداد را دارد، اما ملزم به انجام آن نیست. چنانچه قرارداد به قوت خود باقی باشد، برای طرف بی‌تقصیر همچنان حق ادعای خسارت باقی است. اگر تصمیم بر اختتام قرارداد گرفته شود، طرف ناقض، در اسرع وقت ممكن باید مطلع شود. تصمیم به فسخ قرارداد بدنبال نقض، خطرناك خواهد بود مگر اینكه مسلم باشد كه قرارداد {واقعا} نقض شده است و اینكه نقض مزبور آنقدر شدید هست كه توجیه‌كننده‌ی فسخ باشد. فسخ یك قرارداد زمانی كه قانونا حق فسخ وجود ندارد، خود یك نقض شدید تلقی می‌شود.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. آیا یك قرارداد به خاطر نقض شدید قابل فسخ است؟
The general rule is that a very serious breach by one party will allow the other party to choose whether or not to end the contract, unless the parties agree to the contrary.
2. اگر طرف قرارداد آنچه را در نظر داشته، از قرارداد بدست آورد، آیا آن الزاما نقض شدید تلقی می‌شود؟
No, it is not necessarily considered a serious breach, if a party gets what was intended from a contract.
3. در صورت تحقق نقض شدید، چه راه‌هایی برای طرف متضرر گشوده می‌باشد؟
The injured party can terminate the contract and also can claim damages.
4. چرا جایی كه نقض شدید وجود دارد، فسخ قرارداد توصیه نمی‌شود؟
Because the injured party can claim damages and take relief by it, so the termination of the contract is not recommended.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Consequence (10)    justified (9)    informs (7)    allow (4)
Provisions (1)        innocent (5)    choose (3)    vital (6)
Dangerous (8)        serious (2)
1. شما نباید قرارداد را امضا كنید تا زمانیكه مفاد آن را به دقت مطالعه كنید.
2. شما ممكن است برخی قول‌های مهم را غیر قابل اجرا بیابید؛ زیرا هیچ وجه‌التزامی برای آنها در نظر گرفته نشده است.
3. جاییكه یك تعهد می‌تواند از طریق یكی دیگر از شیوه‌های ایفای تعهد ادا شود، طرفی كه باید ایفا كند می‌تواند آن را انتخاب كند.
4. كالاها ظرف چهارده روز ارسال خواهند شد، اما زمان حمل را {نیز} در نظر بگیرید.
5. طرف بی‌تقصیر در یك قرارداد نقض شده، هم می‌تواند در پی اجبار طرف مقصر برای ایفای تعهدات قراردادی‌اش باشد وهم می‌تواند قرارداد را فسخ نماید.
6. قرارداد ناقص تلقی می‌شود چنانچه یك شرط مهم در آن درج نشده باشد و هیچ شیوه‌ای برای پر كردن شكاف ایجاد شده وجود نداشته باشد.
7. قبول لاحق در صورتی بعنوان قبول، تاثیر خواهد داشت كه موجِب {آنرا} بدون تاخیر به اطلاع موجَب برساند یا ابلاغیه‌ای بدان منظور {به وی} ارسال نماید.
8. استخدام كودكان در كارهای مضر به جانشان، باید توسط قانون منع شود.
9. هیچ كس نباید از اموال خود محروم شود مگر بنا به دلایل موجه دارای نفع عمومی، آنهم در برابر غرامت مناسب و عادلانه.
10. برخی نظام‌های حقوقی اگر در نتیجه‌ی حوادث پیش‌بینی نشده، ایفای تعهد شدیدا سخت شود، قایل به جبران خسارت برای متعهد می‌باشند.
درس سی و سه
بررسی كلمه
1. اثر گذاشتن (affect): اثر داشتن بر؛ تاثیر گذاشتن
الف. افزایش مالیات، بر همه‌ی ما اثر خواهد گذاشت.
ب. فسخ قرارداد بر هیچیك از مفاد آن راجع به حل و فصل اختلافات اثر نخواهد گذاشت.
ج. چنانچه حقوق طرف ثالث تحت تاثیر قرار بگیرد، از فسخ قرارداد ممكن است اجتناب گردد.
2. تاخیر كردن (delay): كند یا دیر بودن؛ به تعویق انداختن؛ عمل تعویق یا به تاخیر افتادن
الف. برای طرف متضرر، حق مطالبه‌ی خسارت به دلیل تاخیر در ایفای تعهد محفوظ است.
ب. تاخیر یعنی هزینه‌ی اضافی؛ و این قابل قبول نیست.
ج. پیمانكار به علت تاخیر در اجرای قرارداد، ناقض شمرده شد.
3. اختلاف (dispute): عدم توافق؛ تعارض؛ مشاجره
الف. اختلافات {مربوط به} قرارداد با ارجاع به قانون ایران حل و فصل شد.
ب. طرفین اختلاف را در یك دادگاه فرانسوی اقامه كردند.
ج. طرفین در تعیین حقوقی كه باید توسط داور در خصوص ماهیت اختلاف اعمال شود، آزاد هستند.
4. اعمال كردن، اجرا كردن (exercise): به مرحله‌ی اجرا رساندن؛ چیزی را بكار بردن یا اعمال كردن
الف. معلمان بر دانش‌آموزان خود اعمال اقتدار می‌كنند.
ب. شما باید اعمال توجه بیش از حد نمایید وقتی در مه رانندگی می‌كنید.
ج. حق طرف قرارداد برای كناره‌گیری از آن، از طریق ابلاغ به طرف دیگر به اجرا در می‌آید.
5. ادامه دادن (go on): شروع كردن؛ تداوم یافتن؛ دنبال كردن؛ جلوتر رفتن
الف. پلیس مدرك دیگری ندارد كه {به كار خود} ادامه دهد.
ب. به منظور نیل به توافق متقابلف روال مستمر مذاكرات باید ادامه یابد.
ج. خوانده اجازه یافت به انجام كار خود ادامه دهد.
6. عمل كردن، اثر داشتن (operate): كار كردن؛ انجام وظیفه كردن؛ اثر گذاشتن
الف. جوابی كه رضایت صریح به ایجاب می‌دهد، اثر قبول دارد.
ب. قانون جدید مالیات به نفع ما عمل می‌كند.
ج. كالا باید در وضع كاری خوبی باشد و برای مدت زمان متعارفی به درستی كاركرد مفید و معمول داشته باشد.
7. مانع شدن، استثا كردن (preclude): استثنا قایل شدن؛ مانع تحقق شدن؛ غیرممكن ساختن
الف. قانونا ظهرنویسی از طریق قرارداد امكان‌پذیر نیست.
ب. كنترل ارز  مانع بازپرداخت بدهی‌های خارجی می‌شود.
ج. اصل كاهش خسارات مانع از این می‌شود كه زیان‌دیده {خواستار} جبران خسارتهایی شود كه می‌توانسته {از آنها} اجتناب كند.
8. اعاده كردن، مرمت كردن (restore): به حالت معمول، اولیه یا قبلی بازگرداندن؛ نوسازی كردن؛ تعمیر كردن
الف. امنیت  بلافاصله پس از اغتشاشات به حال اول بازگشت.
ب. پلیس تلاش می‌كند نظم عمومی را به حال اولیه بازگرداند.
ج. حكم پرداخت خسارت در قبال نقض قرارداد به معنای اعاده‌ی وضعیت اولیه برای خواهان‌ها می‌باشد.
9. در جستجو بودن، بدنبال بودن (seek): خواستار شدن؛ تلاش برای یافتن یا كسب كردن؛ جستجو كردن
الف. شما باید بدنبال {كسب} اجازه از مقامات داخلی باشید.
ب. مردم حق آزادی بیان دارند كه شامل آزادی تقاضا برای هر نوع اطلاعات و عقیده می‌باشد.
ج. مشتری بخاطر زیان وارده توسط محصولات معیوب، خواستار {اخذ} خسارت از فروشنده بود.
10. بی‌مورد، ناروا، نامناسب (undue): نادرست و نامناسب؛ مفرط؛ غیرقانونی
الف. حق فسخ در صورت تاخیر بی‌مورد، ممكن است از بین برود.
ب. این قرارداد تحت فشارهای ناروا امضا شده است.
ج. شخص ممكن است به دلیل اكراه یا اعمال نفوذ ناروا، مجبور به انعقاد قرارداد شود.
فسخ قرارداد                    Rescinding the Contract
الف. طرف قرارداد كه حق لغو یا فسخ قرارداد را دارد، این عمل را با اعلان لغو قرارداد به طرف دیگر به انجام می‌رساند. علی‌الاصول، آثار فسخ به قرار ذیل می‌باشد:
•    فسخ قرارداد طرفین را از تعهداتشان برای ایجاد و دریافت تعهدات آتی مبری می‌سازد.
•    فسخ، مانع از مطالبه‌ی خسارت برای عدم ایفای تعهد نمی‌باشد.
•    فسخ بر هیچیك از مفاد قرارداد برای حل و فصل اختلافات یا سایر شروط قرارداد كه حتی پس از فسخ هم باید اجرا شوند، تاثیر ندارد.
ب. حق فسخ ممكن است از بین برود اگر:
1.    قبل از اعمال حق فسخ، تاخیر بی‌مورد وجود داشته باشد؛
2.    شخصی كه خواستار فسخ است به نحو غیر منصفانه عمل كرده باشد؛
3.    شخصی كه حق فسخ دارد، با آگاهی از تدلیس و حق فسخ، كاری انجام دهد كه مبین تمایل وی به ادامه‌ی قرارداد باشد.
4.    شخصی كه بدنبال فسخ است اساسا برای طرف دیگر قادر به اعاده‌ی وضعیتی كه قبل از انعقاد قرارداد در آن وضعیت بوده، نباشد (بعنوان مثال، اعاده‌ی كالا به همان وضعیت اولیه).
5.    شخصی كه طرف قرارداد نیست و منافعی در همان موضوع كسب كرده، در صورت لغو قرارداد متضرر شود.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. چگونه طرف متضرر می‌تواند قرارداد را فسخ كند؟
He does rescinding the contract by telling the other party that the contract is set aside.
2. كدام جنبه‌های قرارداد در صورت فسخ قرارداد {همچنان} ادامه می‌یابد؟
Termination of contract does not preclude a claim for damages for nonperformance and does not affect any provision in the contract for the settlement of disputes or any other term of the contract which is to operate even after termination.
3. چه اتفاقی می‌افتد اگر در فسخ قرارداد تاخیر بیش از حد باشد؟
In the event of delay in terminating the contract, the right to rescind may be lost.
4. در ارتباط با اعاده‌ی وضعیت طرف دیگر، به هنگام فسخ قرارداد چه رخ می‌دهد؟
It the person seeking to rescind the contract is unable to restore the other party substantially to the position he was in before the contract was made, the right to rescind may be lost. Otherwise he can rescind the contract.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Dispute (3)        operates (4)    goes on (7)    undue (8)
Preclude (1)        seeking (5)    affects (2)    delay (9)
Exercise (6)        restore (10)
1. اگر قراردادی مقرر نكند كه ظهرنویسی ممنوع است، طرف قرارداد قادر خواهد بود حقوق خود را فروخته و تكالیفش را {به دیگری} واگذار نماید.
2. جاییكه دلیل ابطال تنها بر شروط فردی قرارداد اثر بگذارد، تاثیر ابطال به همان شروط محدود خواهد شد.
3. این دادگاه صلاحیت دارد تا هر اختلاف مطرح شده یا اختلافی كه ممكن است در ارتباط با این قرارداد مطرح شود را حل و فصل نماید.
4. بیان صریح پذیرش، كه ظرف زمان متعارفی ارسال شده باشد بعنوان قبول عمل خواهد كرد.
5. طرفی كه بدنبال استناد به ضمانت می‌باشد، ممكن است به این علت كه چنین ادعایی خارج از قانون مهلت اقامه‌ی دعوی  صورت گرفته است، از انجام آن منع شود.
6. اگر خریدار كالاها را دریافت كرده و قصد اجرای هر گونه حقی برای نكول آنها را دارد، باید برای حفظ آنها اقداماتی اتخاذ نماید كه در شرایط مزبور متعارف باشد.
7. مقاله‌ی او جهت تلاش برای تعریف یك وضعیت حقوقی مشروع برای قراردادهای دارای قالب استاندارد، از هیچ كوششی فروگذار نكرد.
8. طرف قرارداد كه ملزم به اتخاذ اقدامات لازم برای كسب مجوز واردات می‌باشد، آن را بدون تاخیر بیش‌از حد به انجام خواهد رساند.
9. اگر خریدار در قبض كالاها تاخیر كند، فروشنده باید اقدامات لازم را برای حفظ آنها اتخاذ كند.
10. منظور از خسارات حمایتی این است كه برای متضرر، موقعیتی را اعاده كند كه در صورت اجرای قرارداد آن موقعیت وجود می‌داشت.
درس سی و چهار
بررسی كلمه
1. صلاحیت، اختیار، اذن (authority): اختیار تصمیم‌گیری یا حل و فصل یك اختلاف یا صدور دستور؛ اذن
الف. زنان اغلب همچنان از منصب‌های اقتدار محروم می‌باشند.
ب. پلیس صلاحیت بازرسی ساختمان را دارد.
ج. شما صلاحیت انعقاد قرارداد به نیابت از پدرتان ندارید.
2. شكایت (complaint): اعتراض؛ اظهار اینكه كسی از چیزی راضی نیست
الف. او علیه پلیس شكایت رسمی مطرح می‌كند.
ب. از آنجا كه محصولات در شرایط عالی تسلیم شده‌اند، هیچ مبنایی برای شكایت وجود ندارد.
ج. مدیرعامل، اعتراضات ما را در خصوص كیفیت محصولات نادیده گرفت.
3. تصحیح كردن، صحیح (correct): درست كردن؛ مرمت كردن؛ عاری از خطا؛ راست؛ درست
الف. او مطمئن است كه این اطلاعات صحیح است.
ب. گزارش وی از هر جهت صحیح است.
ج. از فروشنده خواسته شد عیب‌ها را درست كرده و محصولات مناسب را به نحو مقرر در قرارداد ارسال نماید.
4. كارمند، مستخدم (employee): شخصی كه برای شخص دیگری در قبال دستمزد كار می‌كند
الف. كارمند سابق متهم به آتش زدن انبار بود.
ب. كارمندان دولت سوگند یاد كردند كه اسرار رسمی را فاش نكنند.
ج. شركت، كارمندانش را در صورت سوء استفاده از مقام اخراج خواهد كرد.
5. كارفرما (employer): كسی كه مردم را در قبال دستمزد استخدام می‌كند.
الف. او علیه كارفرمای خود بخاطر اخراج ناعادلانه اقامه‌ی دعوی كرد.
ب. تقاضای كارگران برای حقوق بیشتر از ناحیه‌ی كارفرمایان رد شد.
ج. توافق با كافرمایان برای افزایش حقوق بالاخره موثر واقع شد.
6. بازپرداختن، استرداد (refund): بازپرداخت پولی كه دریافت شده یا هزینه شده؛ مبلغ پول مسترد شده
الف. پول سپرده شده به صاحبخانه، به مستاجر مسترد شد.
ب. فروشنده در صورتی كه از خریدم راضی نباشم، پولم را بازپس خواهد داد.
ج. مشتری‌ها می‌توانند هرگونه پرداختی را كه در خصوص خرید كالاهای معیوب صورت گرفته مسترد دارند.
7. نپذیرفتن، رد كردن (refuse): گفتن یا نشان دادن اینكه شخص تمایل به اعطا، پذیرش یا انجام كاری ندارد.
الف. دو طرف هنوز قبول نمی‌كنند كه به میز مذاكره بیایند.
ب. تقاضای او برای ویزا پذیرفته نشده است.
ج. دولت از تحمل حزب مخالف  امتناع می‌ورزد.
8. تعمیر كردن، اصلاح كردن (repair): به وضعیت مناسب برگرداندن؛ درست كردن؛ تصحیح كردن
الف. خسارت وارده به كالا قابل اصلاح است.
ب. از آنجا كه این محصول هنوز تحت ضمانت است، تولید كننده باید آنرا تعمیر كند.
ج. این محصول آنقدر خسارت دیده كه درست نمی‌شود.
9. مشهور، معتبر، شایسته (reputable): دارای شهرت خوب؛ پرافتخار، قابل احترام
الف. من مشاور حقوقی در یك موسسه‌ی حقوقی بسیار معروف هستم.
ب. موسسه‌ی داوری آمریكا یك نهاد معروف داوری است كه به اختلافات بین‌المللی رسیدگی می‌كند.
ج. شما باید روابط كاری خوبی با موسسات معتبر برقرار كنید.
10. مقاومت (resistance): تنفر از چیزی یا مخالف چیزی بودن؛ عمل مقاومت یا ایستادگی
الف. تظاهرات كنندگان مقاومت اندك و یا هیچ مقاومتی در برابر پلیس نشان ندادند.
ب. كشور باید بر مقاومتش در برابر فناوری جدید غلبه كند.
ج. هر شهروندی حق دارد منفردا در برابر اقدامات خشونت‌بار برای تغییر نظم مبتنی بر قانون اساسی، مقاومت كند.
جبران خسارت‌های نقض قرارداد    Remedies for Breach of Contract
الف. اقدامات زیادی وجود دارد كه طرف قرارداد می‌تواند برای اخذ جبران خسارت در قبال نقض قرارداد انجام دهد. سهل‌الوصول‌ترین و ساده‌ترین شیوه، شكایت نزد تاجر مربوطه است. شكایت باید نزد كسی صورت بگیرد كه در مقام صلاحیت باشد، ترجیحا كسی غیر از شخصی كه در معامله‌ی اصلی شركت دارد. این {مساله} باعث احتراز از مقاومت به دلایل شخصی می‌شود؛ مثل زمانی كه كارمند سعی كرده است كارفرما متوجه اقداماتش نشود. جاییكه مبنای معقولی برای شكایت وجود دارد، اغلب تجار معروف بلافاصله اقدام به بازپرداخت می‌نمایند، كالا را تعویض می‌كنند و یا عیب {آنرا} را اصلاح می‌كنند.
ب. همیشه اخذ جریمه از تاجری كه پرداخت نكرده است آسانتر است و بنابراین، شخص می‌تواند به سادگی جانب خود را در قرارداد تا زمان اصلاح عیب رعایت نكند. بعنوان مثال، زمانی كه كالا تسلیم شده است اما خریدار معتقد است كیفیت نامرغوب دارند یا با كالای سفارش‌شده تطابق ندارند، {در این صورت} خریدار می‌تواند از قبول و تحویل كالا امتناع ورزیده یا آنها را تحویل گرفته ولی بهای آنرا پرداخت نكند؛ مگر اینكه عیب مزبور اصلاح شود. در اسرع وقت ممكن، خریدار باید فروشنده را از عمل مقصود خود و دلایل آن مطلع سازد.
ج. جبران خسارتهای موجود برای طرف بی‌تقصیر شامل موارد ذیل می‌شود:
•    خسارت گرفتن، بعنوان غرامت در قبال زیانهای وارده ناشی از نقض؛
•    فسخ؛
•    ایفای تعهد به نحو خاص.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. اگر قرارداد نقض شود، بعنوان مثال در قرارداد خرید، چرا طرف قرارداد باید به شخص دارای صلاحیت مراجعه كند نه شخصی كه به او كالا را در وهله‌ی نخست فروخته است؟
Because it avoids resistance for personal reasons, such as when an employee tried to avoid having his actions come under the notice of the employer.
2. چگونه ممكن است عدم پرداخت به خریدار كمك كند؟
Withholding payment helps the buyer simply to refuse to perform his side of the contract until the defect is remedied or the party in breach compensates damages for loss.
3. خریدار چقدر وقت دارد كه در صورت نقض قرارداد، دست به اقدام بزند؟
The buyer should as quickly as possible tell the seller of the intended action and of the reasons of his decision.
4. خریدار از میان چه جبران خسارت‌هایی می‌تواند دست به انتخاب بزند؟
The remedies available to the buyer include: damages, as compensation for loss caused by the breach; termination of the contract; and specific performance.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Resistance (4)        authority (2)        correct (10)    repair (8)
Reputable (3)        complaint (1)        refund (7)    refuse (9)
Employees (6)        employer (5)
1. افسر پلیس در مدتی كه شكایت مورد بررسی قرار می‌گرفت، از كار تعلیق شد.
2. او به پسر ارشدش اختیار داد تا اموالش را از جانب وی بفروشد.
3. خواهان كالاها را در اختیار یك كلاهبردار گذاشت به این اعقتاد كه وی آنگونه كه ادعا می‌كرده است، یك شركت معتبر است.
4. شهروندان حق مقاومت دارند در برابر هر كسی كه نظم دموكراتیك حقوق بشر و آزادی‌های اساسی را نادیده بگیرد.
5. كارمندی كه قبول كرده بود بمدت یكسال برای شركت كار كند، بی‌سبب پس از ده ماه كار را رها كرد.
6. ایفای تعهد بطور كامل وضعیتی است درخصوص هر گونه الزام كارفرمایان به پرداخت حقوق.
7. اگر شما از این محصول رضایت ندارید، می‌توانید كالا را ظرف 14 روز برای تعویض یا پس گرفتن پول، مسترد كنید.
8. فروشنده متعهد نیست كه كالا را به مدت نامحدود، تعویض یا تعمیر كند.
9. اگر فروشنده قبل از موعد مقرر كالاها را تسلیم نماید، خریدار می‌تواند آنها را قبض كرده و یا از قبض خودداری كند.
10. دادگاه تجدیدنظر از شفاف‌سازی ابهامات یا تصحیح اشتباهات مندرج در رای دادگاه امتناع ورزید.
درس سی و پنج
بررسی كلمه
1. هدف (aim): هدف؛ قصد؛ چیزی كه كسب آن مقصود و مطلوب است.
الف. هدف، افزایش فروش در اروپاست.
ب. هدف، بهبود راندمان كارخانه است.
ج. شركت نتوانست به هدفش نایل شود.
2. رای، پاداش، قرار (award): جایزه، جواز یا مبلغی پول كه به كسی اعطا می‌شود.
الف. {طی} حكمی، خواهان 50 هزار دلار بعنوان غرامت دریافت كرد.
ب. واضح است كه هم قرار ایفای تعهد و هم حكم به پرداخت خسارت را می‌توان توامان صادر كرد.
ج. حقوق قراردادها این قاعده‌ی سنتی را تایید می‌كند كه حكم به پرداخت خسارت برای كلیه‌ی نقض قراردادها امكان‌پذیر است.
3. خواهان، شاكی (claimant): كسی كه ادعایی را مطرح می‌كند؛ خواهان
الف. خواهان، توزیع‌كننده‌ی ایرانی است كه علیه بایع كانادایی اقامه دعوی می‌كند.
ب. شعبه {ی‌دادگاه} به خواهان دستور داد مبلغ 25هزار دلار نزد دادگاه بعنوان پیش‌پرداخت هزینه‌های {استفاده از} مشاروه‌ی كارشناس تودیع نماید.
ج. مدعی مسئولیت {در قبال تولید} كالا، می‌تواند هر گونه اقدام قراردادی از سوی خوانده را جهت محدود كردن یا انكار مسئولیتش، نادیده بگیرد.
4. تشكیل دادن (constitute): شكل دادن؛ ساختن؛ جزئی از چیزی بودن
الف. غیبت او تنها بخشی از مشكل را تشكیل می‌دهد.
ب. زنان بیش از 60 درصد نیروی كار شركت را تشكیل می‌دهند.
ج. تصور بر این است كه در برخی موارد، جرایم گزارش شده كمتر از 10 درصد جرایم ارتكابی واقعی را تشكیل می‌دهند.
5. برآورد، تخمین (estimate): شمارش یا ارزیابی غیر دقیق؛ رایی كه الزاما مشروح یا دقیق نیست.
الف. من فقط می‌توانم برآورد تقریبی خسارات به بار آمده در نتیجه‌ی نقض {قرارداد} را به شما ارایه كنم.
ب. خسارات {ناشی از} نقض {قرارداد} عبارتند از خسارات واقعی از پیش برآورد شده.
ج. شخص برای مطالبه‌ی خسارت، باید برآوردی از خسارات را با درجه‌ای از قطعیت بعمل آورد.
6. دقیق (exact): دقیق؛ مسلم؛ كاملا درست در تمام اجزا
الف. علت دقیق تصادف، هنوز مورد اختلاف است.
ب. تعیین موعد دقیق برای ایفای تعهد غیرممكن است.
ج. گاهی، اثبات میزان دقیق خسارات وارده به متضرر غیرممكن است.
7. سود، نفع (profit): منفعت؛ پولی كه از تجارت بدست آید.
الف. توزیع‌كننده از هر فروشی 10 درصد سود می‌برد.
ب. حسابهای شركت 9هزار دلار سود را نشان می‌دهند.
ج. عوض الزام‌آور،  _از منظر قانون_ ممكن است متشكل از برخی حقوق، منفعت، سودی یا بهره‌ای باشد كه عاید طرف قرارداد می‌شود.
8. دلیل، اثبات (proof): مدركی كه چیزی را اثبات و مدلل می‌سازد؛ اثبات حقیقت با استفاده از مدرك
الف. قرارداد كتبی بعنوان مدرك می‌تواند موثرتر باشد.
ب. چك در صورت اثبات هویت، نقد خواهد شد.
ج. اصولا، بار اثبات بر عهده‌ی خواهان است.
9. به نحو مقتضی، به خوبی (properly): بطور شایسته؛ صحیحا؛ به شیوه‌ای مناسب و معتبر
الف. ماشین لباسشویی كه من خریدم، خوب كار نمی‌كند.
ب. هیاتی به لندن اعزام شد تا بررسی كند آیا دستگاه‌های سفارش شده خوب كار می‌كنند یا نه.
ج. قبل از خرید ماشین، اطمینان حاصل كنید كه اسناد مالكیت را به خوبی بررسی كرده‌اید.
10. مشخص كردن، تعیین كردن (specify): بیان یا ذكر كردن بطور شفاف و معین
الف. قرارداد ممكن است مشخص نسازد كه كدام طرف ابتدا باید ایفای تعهد نماید.
ب. طرفین باید در قرارداد،‌ قانون قابل اعمال را مشخص نمایند.
ج. متعاهدین می‌توانند شرایط دقیقی را كه برای معذوریت ایفای تعهد كفایت می‌كند، تعیین كنند.
حق جبران خسارات (1)            Right to Recover Damages (1)
الف. به طرف ناقض قرارداد می‌توان دستور پرداخت غرامت برای خسارات وارده به طرف بی‌تقصیر داد؛ به این معنا كه به طرف خطاكار می‌توان دستور داد كه خسارت بپردازد. طرفی كه ادعای خسارت می‌كند معمولا باید اثبات كند كه زیانهای مورد ادعا، واقعا به دلیل عدم وفای به قرارداد به بار آمده است. هرچند طرف بی‌تقصیر الزاما نمی‌تواند برای هر خسارتی كه به دلیل نقض طرف دیگر به بار آمده است، جبران خسارت كند، اما هدف كلی حكم به پرداخت خسارت این است كه طرف بی‌تقصیر را، در همان موقعیتی قرار دهد كه اگر قرارداد به نحو مقتضی اجرا می‌شد، در آن موقعیت قرار می‌گرفت. بنابراین، معمولا به طرف مقصر دستور داده می‌شود بخاطر پولی كه خواهان در نتیجه‌ی نقض باید می‌پرداخته و منافعی كه در صورت اجرای صحیح قرارداد بدست می‌آمد، غرامت بپردازد.
ب. خسارات قابل جبران، در وهله‌ی نخست بستگی به این دارد كه طرفین در قرارداد خود مقرره‌ای برای مبلغ قابل پرداخت پس از نقص قرارداد، در نظر گرفته باشند یا نه. غالبا طرفین در خصوص میزان قابل پرداخت به هنگام نقض قرارداد از سوی طرف دیگر، به توافق می‌رسند بویژه جایی كه اثبات میزان دقیق خسارات مشكل باشد. مقررات مزبور قطعی هستند مگر اینكه دادگاه به این نتیجه برسد كه آن مقرره واقعا جریمه‌ای برای نقض قرارداد می‌باشد. جریمه در حقوق قراردادها، مبلغی است كه در قرارداد بعنوان مبلغ قابل پرداخت به هنگام نقض تعیین می‌شود نه اینكه برآورد حقیقی زیانهای احتمالی باشد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. چه كسی در نقض یك قرارداد، خسارت می‌پردازد؟
The guilty party can be ordered to pay damages.
2. خواهان چه چیز را باید به اثبات برساند؟
The party claiming damages (claimant) have to establish that the losses claimed were really caused by the failure to perform the contract.
3. پرداخت خسارات چه اثری دارد؟
Payment of damages put the innocent party in the same position as he would have been in if the contract had been properly performed.
4. اگر طرفین قرارداد مقرره‌ای برای خسارات وضع كنند، در چه صورت مقرره‌ی مزبور قطعی نخواهد بود؟
If the court considers that a provision on amount of damages is really a penalty for breach of contract, it will not be decisive.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Constitute (10)    properly (3)    proof (6)        exact (7)
Specified (8)        profits (5)    award (2)    aim (1)
Claimant (4)        estimate (9)
1. وقتی كسی از قصد، هدف یا هدف تجاری سخن به میان می‌آورد، سخن از چیزی است كه اشخاص عادی دارای {همان} موقعیت طرفین قرارداد، در ذهن خود دارند.
2. جاییكه یك طرف، قرارداد را نقض كرده است، طرف دیگر مستحق حكم خسارت در قبال زیان‌های ناشی از نقض می‌باشد.
3. شرط استثنا، اگر بطور صحیح تدوین شده باشد، می‌تواند مسئولیت ناشی از غفلت و همچنین مسئولیت ناشی از نقض قرارداد را مستثنی نماید.
4. مقدار معمول خسارات ناشی از قرارداد، مبلغی است كه مدعی را حتی‌الامكان در همان موقعیتی قرار می‌دهد كه اگر قرارداد به مرحله‌ی اجرا می‌رسید.
5. دادگاه مقرر داشت كه ارتباط بین طرفین، تشكیل شركت نمی‌دهد؛ زیرا آنها در منافع و زیان‌ها سهیم نشده‌اند.
6. بار اثبات بر عهده‌ی طرفی است كه ادعای وجود شروط ضمنی می‌نماید.
7. ماده‌ی 7 كنوانسیون بیع وین در صدد است لحظه‌ی دقیقی را كه قبول، در آن لحظه لازم‌الاجرا می‌شود پیدا كند.
8. انعقاد قرارداد بیع، بلافاصله مالكیت كالا را انتقال می‌دهد مشروط بر اینكه كالا مشخص، موجود و متعلق به بایع باشد.
9. قیدهای خسارات ناشی از نقض قرارداد قوت قانونی دارند؛ زیرا آنها حقیقا هزینه‌های اقتصادی ناشی از نقض قرارداد را برآورد می‌كنند.
10. سكوت و عدم اقدام، قبول محسوب نمی‌شود.
درس سی و شش
بررسی كلمه
1. مطرح شدن، رخ دادن، بوجود آمدن (arise): بوجود آمدن؛ ظاهر گشتن؛ واقع شدن
الف. طی مرحله‌ی اجرا ممكن است مشكلات عدیده‌ای بوجود آید.
ب. پیش از قبول، هیچ تعهد حقوقی ایجاد نمی‌شود.
ج. قرارداد زمانی منعقد می‌شود كه طرفین قصد ایجاد تعهدات حقوقی داشته باشند.
2. سبب شدن، علت (cause): چیزی كه باعث وقوع چیز دیگر شود؛ چیزی كه اثر یا علت را ایجاد می‌كند.
الف. تعیین علل انفجار مشكل است.
ب. غفلت راننده یكی از علل اصلی تصادف است.
ج. پلیس در حال بررسی علل اصلی شورش است.
3. فرصت، امكان (chance): امكان؛ فرصت؛ احتمال
الف. او فرصت مناسبی دارد كه در رقابت اخیر بتواند برنده‌ی بورسیه شود.
ب. من تعهد می‌كنم كه به شما فرصت بدهم شش ماه دیگر اجاره را تجدید كنید.
ج. خواهان شانس كمی دارد كه موفق شود.
4. به حساب آوردن، ملاحظه كردن، بررسی كردن (consider): تفكر راجع به چیزی جهت تصمیم‌گیری؛ ملاحظه كردن؛ مد نظر قراردادن؛
الف. دادگاه استدلالات خوانده را مد نظر قرار داده است.
ب. قبل از امضای قرارداد، باید پیامدهای حقوقی آن را ملاحظه كنید.
ج. ما در حال بررسی انعقاد یك قرارداد با این شركت هستیم.
5. متقاعد كردن (convince): سبب اعتقاد شدن؛ ترغیب كردن؛ مطمئن ساختن
الف. پلیس در تلاش است مردم را متقاعد كند كه پلیس و مردم برای تلاش جهت حفظ جامعه‌ی مدنی در یك جبهه هستند.
ب. اعتقاد دادگاه بر این شد كه خواهان بدجوری صدمه دیده است.
ج. فروشنده دادگاه را متقاعد ساخت كه خریدار مقصر بوده است.
6. انتظار داشتن (expect): به آینده نظر افكندن؛ تصور یا اعتقاد به تحقق چیزی داشتن
الف. انتظار نداشته باشید كه یك زبان خارجی را ظرف یك هفته بیاموزید.
ب. انتظار می‌رود قیمت گوشت در زمستان افزایش یابد.
ج. انتظار می‌رود در بودجه‌ی امسال، دولت كاهش مالیات را اعلام كند.
7. احتمالی (likely): محتمل و مورد انتظار؛ ظاهرا مناسب
الف. یكی از علل احتمالی تصادف، سرعت بالای ماشین است.
ب. اگر شما به یك ایجاب، با مطرح كردن یك پیشنهاد دیگر پاسخ دهید، احتمالا پاسخ شما بعنوان ایجاب متقابل تلقی خواهد شد.
ج. تغییرات پیشنهادی مالیات، احتمالا به نفع تولیدكنندگان می‌باشد.
8. درك كردن، مطلع شدن (realize): بطور شفاف فهمیدن؛ از چیزی مطلع شدن؛ بعنوان یك حقیقت پذیرفتن
الف. او از میزان خسارات به بارآمده ناشی از اقداماتش آگاه نشد.
ب. شما باید درك كنید كه عدم موفقیت در آزمون تحصیلات تكمیلی، آخر دنیا نیست.
ج. هدف اصلی این دوره، توانمند ساختن شركت‌كنندگان برای درك پیامدهای حقوقی معاملاتشان است.
9. بطور منطقی، بطور متعارف (reasonably): به شیوه‌ای منطقی و عاقلانه؛ بطور مناسب؛ بطور شایسته؛ در حد متعارف
الف. او مساله را با آرامش و بطور منطقی مورد بحث قرار داد.
ب. طرفی كه حق اجرای {قرارداد} دارد، بطور متعارف می‌تواند از منبع دیگری اجرای قرارداد را اخذ نماید.
10. دور، فاصله‌ی زیاد (remote): دور؛ ارتباط دور
الف. خواهان باید اثبات كند كه خسارت نتیجه‌ی نقض خواهان بوده و خیلی {از آن} فاصله نداشته است.
ب. دورنمای بهبود اقتصادی، بطور روزافزون در حال دور شدن است.
ج. تصمیم راجع به تهدید به آسیب شدید باید مبتنی بر حقایق باشد و نه صرفا مبتنی بر ادعا یا احتمال بعید.
حق جبران خسارات (2)            Right to Recover Damages (2)
الف. در اكثر موارد هیچ مقرره‌ی صریحی در قراردادها برای جبران خسارت وجود ندارد، لذا در این صورت طرف مدعی خسارت باید اثبات كند كه زیان‌های ادعایی واقعا ایجاد شده و اینكه عدم ایفای قرارداد، سبب واقعی زیان‌های مزبور بوده است. قبل از اینكه به طرف ناقض قرارداد، دستور پرداخت غرامت به جهت زیان‌های وارده به خواهان صادر شود، دادگاه باید متقاعد شود كه _در زمانی كه طرفین قرارداد را منعقد كرده‌اند_ طرفین امكان تحقق چنین زیان‌هایی را خیلی بعید تلقی نمی‌كرده‌اند.
ب. دادگاه برای اینكه ببیند آیا زیان‌ها خیلی بعید هستند یا نه، چند معیار را اعمال می‌كند. دادگاه به شرط نقض شده و در حقیقت به زیانی كه وارد شده، نگاه می‌كند. سپس دادگاه می‌پرسد كه آیا طرف ناقض، در زمان انعقاد می‌دانسته كه عرفا در صورت نقض شرط مزبور،‌ چنین زیانی احتمال وقوع داشته است یا نه. بطور كل، دادگاه‌ها بر این عقیده‌اند كه، نوع زیانهایی كه انتظار می‌رود طرف ناقض باعث آنها شود عبارتند از:
1. زیان‌هایی كه معمولا در صورت نقض چنین شروطی، به چنین وضعیت‌هایی می‌انجامند؛
2. هرگونه زیان خاصی كه طرف ناقض باید می‌دانسته كه احتمالا به چنین وضعیت خاصی بیانجامد. البته اگر در زمان انعقاد، وقوع زیان خاصی در چنین اوضاع و احوال خاصی، روشن بوده است، شخص ناقض، مسئول پرداخت غرامت برای زیان‌هایی است كه معمولا در چنین مواردی واقع نمی‌شود.‌
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. زمانی كه هیچ مقرره‌ای برای {پرداخت} خسارت وجود ندارد، خواهان چه چیزی را باید اثبات كند؟
In this case the party claiming damages must establish that the losses claimed were in fact suffered and that the failure to perform the contract was the real cause of those losses.
2. اگر طرف ناقض تصور می‌كرده كه امكان نقض به شدت غیرمحتمل است، آیا {باز هم} دادگاه اجبار به پرداخت خسارت خواهد كرد؟
If the court be convinced that at the time the parties entered into the contract, they did not consider the chances of such a loss occurring too remote, it will order to pay compensation for a loss suffered by the claimant; otherwise it will not make them pay.
3. چگونه تصمیم‌گیری می‌شود كه آیا امكان زیان بسیار بعید بوده است یا خیر؟
The court applies some tests to see if the loss is too remote. It looks at the term breached and at the loss that has, in fact, been caused. The court then asks whether the party in breach should have realized at the time of contracting that such king of loss was reasonably likely to result if that particular term were breached.
4. چه زمانی طرف ناقض حتی در شرایط غیرعادی نیز، مسئول خسارات قلمداد می‌شود؟
The person in breach becomes liable to pay compensation for losses that might not normally occur in cases of this kind if, at the time of contracting, it was made clear that the special loss might occur in the circumstances of this particular case.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Considered (3)    expected (7)    chance (4)    cause (1)
Reasonably (9)    likely (5)        remote (8)    arise (10)
Convince (2)        realize (6)
1. اینها ارقام فروش خیلی خوبی هستند و هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
2. شرط استثنا لازم‌الاجرا نخواهد شد مگر شخصی كه تمایل به استناد به آن دارد بتواند دادگاه را متقاعد كند كه آن با توجه به اوضاع وا حوال منطقی است.
3. یك پیشنهاد، به جز پیشنهادی كه خطاب به یك یا چند نفر معین می‌باشد‌، باید صرفا بعنوان دعوت به تحقق ایجاب تلقی شود.
4. شروع مذاكره، دعوتی است برای برقراری یك ارتباط و اعطای فرصتی به طرف دیگر برای خرید یا فروش.
5. خریدار نمی‌تواند علیه فروشنده‌ی احتمالی، به خاطر زیان‌های مالی وارده ناشی از كالای معیوب، اقامه‌ی دعوای مسئولیت مدنی نماید.
6. وقتی شما محصولی را می‌خرید،‌ ممكن است متوجه نباشید كه كالا را در حقیقت از شخص دیگری دارید می‌خرید.
7. هر یك از طرفین قرارداد باید با طرف دیگر همكاری نماید، البته زمانی كه این همكاری بطور متعارف برای ایفای تعهدات طرف مزبور مورد انتظار باشد.
8. طرف ناقض، چنانچه ناشی شدن نقض از عدم ایفای تعهد وی بعید باشد، مسئول صدماتی است كه بطور متعارف در زمان انعقاد قرارداد پیش‌بینی می‌شده است.
9. وكیل موظف است هم صادقانه و هم منطقی عمل كند.
10. قبل از اینكه ایجاب، مورد پذیرش واقع شود، امكان ایجاد هیچ تعهد قراردادی وجود ندارد.
درس سی و هفت
بررسی كلمه
1. مناسب، كافی (adequate): بسنده؛ رضایت‌بخش از لحاظ كمیت یا كیفیت؛ كافی
الف. كالاها باید به شیوه‌ای بسته‌بندی شوند كه جهت نگهداری و حفظ كالا مناسب باشد.
ب. وقتی تعویض {كالا} مشكل است، {پرداخت} خسارت كافی است.
ج. دادگاه معمولا فقط زمانی اجبار به ایفای تعهد {به نحو} خاص می‌كند كه {پرداخت} خسارت، شیوه‌ی مناسبی نباشد.
2. میسر، فراهم، موجود (available): آماده؛ چیزی كه قابل كسب یا استفاده باشد؛ در دسترس
الف. وقتی كالا آماده شود به شما اطلاع داده خواهد شد.
ب. قانون مدنی ایران این قاعده‌ی كلی را می‌پذیرد كه دستور به ایفای تعهد در كلیه‌ی دعاوی مربوط به نقض قرارداد میسر است.
ج. {دریافت} خسارت برای هر گونه نقض قرارداد میسر است.
3. رفتار كردن (behave): عمل یا عكس‌العمل به شیوه‌ای خاص؛ خوب عمل كردن
الف. اغلب مردم اصلا نمی‌دانند هنگام راندن موتور سیكلت چگونه باید رفتار كنند.
ب. خسارات باید به عهده‌ی طرفی گذاشته شود كه نامناسب رفتار كرده است.
ج. یك شركت تجاری باید صادقانه و منطقی عمل كند.
4. خوانده (defendant): كسی كه علیه او دعوای حقوقی اقامه شده است؛ شخصی كه متهم به یك جرم است.
الف. تفاوتهای مهمی بین خوانده‌ی یك دعوای حقوقی بودن و خوانده‌ی یك دعوای كیفری بودن وجود دارد.
ب. خواهان اصرار داشت كه دادگاه باید به خوانده‌ی ناقض {قرارداد} دستور اجرای قرارداد را بدهد.
ج. خوانده از اتمام معامله سر باز زده و خواهان برای نقض قرارداد، اقامه‌ی دعوی كرد.
5. استخدام (employment): عمل بكار گرفتن؛ حالت استخدام بودن؛ كار؛ شغل؛ حرفه؛ خدمات
الف. توسعه‌ی كارخانه به معنای استخدام 60 كارگر دیگر می‌باشد.
ب. این قراردادِ استخدام، ناعادلانه است.
ج. بین طرفین قرارداد استخدام وجود دارد.
6. اجرا كردن (execute): به انجام رساندن؛ انجام دادن؛ اجرا كردن
الف. قرارداد باید با حسن نیت اجرا شود.
ب. رییس جمهور توسط مردم انتخاب شده است تا قوانین كشور را اجرا و عملی كند.
ج. دولت ممكن است به منظور اجرای قوانین در مرزهای خود، احكامی صادر كند.
7. خواهان (plaintiff): كسی كه علیه شخص دیگر در یك دادگاه اقامه‌ی دعوی می‌كند.
الف. در دعاوی مدنی، بار اثبات به عهده‌ی خواهان است.
ب. دادگاه به نفع خواهان حكم صادر كرد.
ج. خواهان یا خوانده ممكن است تبعه‌ی خارجی باشد.
8. ایفای تعهد به نحو خاص (specific performance): دستور دادگاه به یك شخص برای ایفای تعهد به موجب قرارداد
الف. ایفای تعهد به نحو خاص، برای قرادادهای مربوط به خدمات فردی مورد دستور قرار نمی‌گیرد.
ب. وقتی پرداخت خسارت، جبران مناسبی باشد، حكم ایفای تعهد به نحو خاص صادر نمی‌شود.
ج. وقتی ایفای تعهد غیرقانونی یا غیرممكن باشد، نمی‌توان {حكم} ایفای تعهد به نحو خاص اخذ كرد.
9. جایگزین كردن (substitute): چیزی كه جایگزین می‌شود؛ چیزی كه در مكان چیز دیگر استفاده می‌شود یا قرار می‌گیرد؛ جانشینی
الف. اگر كالا مطابق قرارداد نباشد، خریدار می‌تواند دریافت كالای جایگزین را مطالبه كند.
ب. خریدار متضرر ممكن است مستحق مطالبه‌ی دریافت كالای جایگزین باشد.
ج. خریدار حق الزام فروشنده به تسلیم كالای جایگزین را از دست خواهد داد اگر امكان اعاده‌ی وضعیت برای او {(خریدار)} وجود نداشته باشد.
10. منحصر به فرد، یگانه (unique): یگانه؛ بدون همتا و مشابه؛ قایم به شخص؛ تنها بودن در نوع خود.
الف. اثر انگشت هر كسی منحصر به فرد است.
ب. انسان در میان حیوانات بخاطر رشد قدرت تكلم، بی‌نظیر است.
ج. قانون متحدالشكل تجاری ایالات متحده، زمانی كه كالاها منحصر به فرد باشند، قایل به ایفای تعهد به نحو خاص توسط فروشنده می‌باشد.
ایفای تعهد به نحو خاص                Specific Performance
الف. دادگاه می‌تواند به جای پرداخت خسارت نقض، به طرف ناقض قرارداد دستور به ایفای سهمش از قرارداد را بدهد. ایفای تعهد به نحو خاص تنها در صورتی مورد دستور قرار می‌گیرد كه پرداخت خسارت مناسب نباشد. چنانچه خواهان به منظور خاصی، نیاز به ملك خود داشته باشد و نتواند به نحو شایسته از طریق دریافت خسارت در قبال زیان‌های ناشی از معامله غرامت بگیرد، دستور ایفای تعهد به نحو خاص، در خصوص قراداد بیع ملك صادر خواهد شد. به همین دلیل كمتر احتمال دارد كه ایفای تعهد به نحو خاص راجع به قرارداد بیع كالا مورد دستور قرار گیرد، مگر اینكه كالا منحصر به فرد بوده و لذا هیچ جایگزینی قابل اخذ نباشد.
ب. در صورتی كه دادگاه الزام به ایفای تعهد در زمان معینی بنماید و از اتیان كاملِ دستور توسط خوانده مطمئن نباشد، دستور صادر نخواهد كرد. بنابراین، در خصوص قراردادهای مربوط به استخدام، خدمات فردی، و قرارداد ساختمان، ایفای تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار نخواهد گرفت. در مقابل، قرارداد فروش زمین تنها مستلزم این است كه فروشنده قرارداد را اجرای كرده و اقدام به انتقال ملك و سایر مدارك بنماید؛ بنابراین چنین دستوری بلافاصله قابل اجراست. ایفای تعهد به نحو خاص پذیرفته نخواهد شد مگر اینكه خواهان به سهم خود منصفانه عمل كرده و اصل تقابل رعایت گردد. اصل مزبور دو جنبه‌ی مثبت و منفی دارد كه عبارتند از: (1) همانگونه كه خریدار زمین می‌تواند دستور ایفای تعهد به نحو خاص دریافت كند، همین شیوه برای فروشنده نیز میسر خواهد بود؛ هرچند برای او، دریافت خسارت ممكن است شیوه‌ی مناسبی باشد؛ (2) اگر به خواهان نتوان دستور اجرای قرارداد را صادر كرد، به خوانده نیز دستور چنین كاری داده نخواهد شد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. ایفای تعهد به نحو خاص یعنی چه؟
It is an order by a court to a party in breach to perform his part of the contract instead of paying damages for breach.
2. چه موقع ایفای تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار می‌گیرد؟
It will only be ordered in a case where the payment of damages is not adequate.
3. چه موقع ایفای تعهد به نحو خاص مورد دستور قرار نمی‌گیرد؟
It will not be ordered if it requires performance over a period of time and the court could not ensure that the defendant did comply fully with the order.
4. چه موقع ایفای تعهد به نحو خاص رد می‌شود؟
It will be refused if the plaintiff on his side does not behave fairly and the principle of mutuality is not satisfied.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Plaintiff (3)        adequate (2)    defendant (7)        behaves (9)
Substitute (5)        executed (8)    available (10)        unique (4)
Specific performance (1)    employment (6)
1. جاییكه خسارات ناكافی باشد، به طرف قرارداد ممكن است از طریق صدور حكم ایفای تعهد به نحو خاص، دستور داده شود به ایفای آنچه توافق كرده بپردازد.
2. تقلب به تنهایی دلیل كافی برای صدور حكم خسارات تنبیهی در دعوای نقض قرارداد می‌باشد.
3. خواهان هم باید میزان خسارات وارده را اثبات كند و هم اینكه آنها توسط نقض قرارداد از سوی خوانده به بار آمده‌اند.
4. معمولا ایفای تعهد به نحو خاص در قراردادهای مرتبط با زمین پذیرفته می‌شود؛ زیرا هر قطعه زمین در موقعیت جغرافیایی خود منحصر به فرد است.
5. اگر فروشنده ریسك خسارات را تقبل نماید و در برابر آنها بیمه نشده باشد، ممكن است مجبور به پرداخت خسارات ناشی از عدم تسلیم یا تهیه‌ی كالای جایگزین شود.
6. مهمترین شیوه‌ی جبران نقض قرارداد‌، صدور دستورِ اجرای قرارداد است، مگر در مورد قرارداد استخدام.
7. دادگاه می‌تواند به شخص ثالث اجازه دهد به هزینه‌ی خوانده، اقدام به انجام عمل خاصی نماید؛ البته اگر انجام آن از سوی خوانده الزامی نباشد.
8. قانون محل انعقاد قرارداد  به این معناست كه قانون قابل اعمال نسبت به یك قرارداد باید قانونی باشد كه قرارداد از آنجا به اجرا در می‌آید.
9. رفتار طرف قرارداد متقلبانه می‌باشد اگر هدف از تدلیس این باشد كه طرف دیگر را به اشتباه انداخته و بدین وسیله امتیازی به ضرر طرف دیگر بدست آورد.
10. فسخ تنها در صورتی میسر است كه اعاده‌ی منافع دریافتی بموجب قرارداد امكان‌پذیر و منصفانه باشد.
درس سی و هشت
بررسی كلمه
1. خطای مدنی (civil wrong): نقض حقوق شخص كه زیان‌دیده می‌تواند بخاطر آن مطالبه‌ی خسارت یا ادعای جبران نماید.
الف. هرگونه عمل متخلفانه‌ای كه به لحاظ كیفری قابل مجازات نباشد، یك خطای مدنی تلقی می‌شود.
ب. از لحاظ حقوقی، شبه‌جرم  یك خطای مدنی است.
ج. خطای مدنی مستقل از نقض تعهدات قراردادی، در د ادگاه‌ها قابل تعقیب است.
2. مرتكب شدن (commit): انجام كاری بطور غیرقانونی یا خطا
الف. توافق برای ارتكاب جرم یا شبه‌جرم، باطل است.
ب. او مرتكب خودكشی شد وقتی شركت ورشكسته شد.
ج. فروشنده با تسلیم كالای معیوب، مرتكب نقض قرارداد شده است.
3. كیفری، مجرم (criminal): دارای ماهیت جرم یا مشتمل بر جرم؛ شخصی كه مرتكب جرمی می‌شود.
الف. شیوه‌ی او مجرمانه است كه برای نیل به خواسته‌ها دروغ می‌گوید و گول می‌زند.
ب. مجازات‌های جرایم به منظور بازداشتن مجرمان وضع می‌شوند.
ج. قتل كیفری، با مرگ قابل مجازات است.
4. بازداشتن (deter): منصرف كردن و مانع شدن بویژه با ترس؛ وادار كردن كسی به عدم تصمیم‌گیری برای انجام چیزی
الف. برای بازداشتن مجرمان، مجازات‌های سنگین‌تری لازم است.
ب. بهترین شیوه برای بازداشتن جوانان از مصرف مواد مخدر چیست؟
ج. قانون باید تولیدكنندگان را از فروش محصولات مضر باز بدارد، حتی به مصرف‌كنندگانی كه از خطرات آنها آگاهی دارند.
5. غیرقانونی (illegal): برخلاف قانون؛ غیرقانونی
الف. تعداد زیادی مهاجر غیرقانونی در ایالات متحده زندگی می‌كنند.
ب. پارلمان قانونی گذرانده كه استفاده از دیش ماهواره را غیر قانونی {اعلام} كرده است.
ج. بعضی شركت‌ها به فعالیت‌های غیرقانونی مشغول هستند.
6. صاحب‌ملك (landlord): شخصی كه در ازای پول، از او ملك، خانه، اتاق و... اجاره می‌شود؛ موجر
الف. او باید پانصد دلار به حساب صاحب‌خانه واریز كند.
ب. صاحب ملك می‌تواند یك شخص، یك مرجع داخلی یا یك شركت باشد.
ج. رابطه‌ی موجر و مستاجر بستگی به قرارداد دارد.
7. مجوز دادن، تجویز كردن (license): اجازه دادن؛ اجازه‌ی انجام كاری را دادن؛ مجوز دادن
الف. این شركت، یك سازنده‌ی دارای مجوز است.
ب. اگر می‌خواهید خانه‌ای اجاره كنید، باید با یك بنگاه املاك دارای مجوز تماس بگیرید.
ج. اگر وكیل در یك ایالت دارای مجوز باشد، این اجازه را دارد كه خدماتش را در سایر ایالت‌ها ارایه دهد.
8. قتل عمد (murder): كشتنِ غیرقانونی و عمدی كسی
الف. احتمالا این چاقو، سلاح قاتل بوده است.
ب. جامعه چگونه باید مردی را بخاطر قتل همسرش مجازات كند؟
ج. او متهم به معاونت در قتل عمد شد.
9. جرم، تخلف (offence): عمل غیرقانونی؛ جرم؛ قانون‌شكنی
الف. در معنای وسیع، همه تخلفات، جرایم كیفری هستند.
ب. این اولین تخلفش بود، لذا مجازات خیلی شدید نبود.
ج. رسیدگی به جرم در صلاحیت دادگاه‌های دادگستری كه طبق قانون اساسی ایجاد شده‌اند می‌باشد.
10. تدارك كردن، فراهم كردن (procure): سبب انجام چیزی شدن؛ برانگیختن؛ ترغیب كردن؛ موجب شدن؛ ببار آوردن به شیوه‌های غیرمستقیم
الف. تدارك كردن به معنای با تلاش فراهم كردن است.
ب. شما یك واقعه را تدارك كرده‌اید اگر برای پی بردن به تحقق آن و اتخاذ اقدامات لازم برای تحققش، برنامه‌ریزی كنید.
ج. اكراه مشتمل بر تهدید جسمی یا فشار اقتصادی غیرقابل قبول برای تدارك یك موافقت‌نامه می‌شود.
قراردادهای غیرقانونی (1)            Illegal Contracts (1)
الف. قرارداد غیرقانونی می‌باشد اگر مشتمل بر انجام كاری باشد كه مجرمانه، خطای مدنی، لطمه به جامعه یا علیه كالاهای عمومی باشد. بعنوان مثال، فروش اسلحه‌ی گرم به شخصی كه مجاز به داشتن آن نیست، جرم است. قرارداد فروش اسلحه گرم در چنین شرایطی، غیرقانونی می‌باشد. قراردادی كه هدفش وادار كردن طرف قرارداد باشد، به نقض قرارداد دیگری كه قانونا لازم‌الاجرا بوده و طرف مزبور قبلا آنرا منعقد كرده است، غیرقانونی است؛ زیرا فراهم كردن {زمینه‌ی} نقض قراردادی كه الزام‌آور است، خطای مدنی محسوب می‌شود.
ب. قرارداد غیرقانونی می‌باشد اگر موضوع آن در هدفی غیرقانونی بكار رود، اگر چنین نباشد قانونی محسوب می‌شود. اگر فروشنده‌ی اسلحه‌ی گرم با فروش سلاح به شخص دارای مجوز اسلحه موافقت كند، با علم به اینكه خریدار قصد ارتكاب قتل عمد دارد، چنین قراردادی غیرقانونی خواهد بود. دادگاه‌ها قرارداد غیرقانونی را به موقع اجرا نخواهند گذاشت. قاعده‌ی كلی این است كه پول بدست آمده و مال انتقال یافته بموجب یك قرارداد غیرقانونی قابل استرداد نیست. گفته شده، امتناع از ارایه‌ی معاضدت، اثر بازدارندگی از انعقاد قرادادهای غیرقانونی دارد.
ج. به قاعده‌ی مربوط به اجرای {قراردادها}، استثنائاتی وارد است. مثلا وقتی قراردادی توسط قانونی كه به منظور حمایت از طبقه‌ی {خاصی} از اشخاص تصویب شده، غیرقانونی اعلام گردد، {هر} عضو آن طبقه‌ی خاص می‌تواند پول پرداخت شده یا مال انتقال یافته توسط خودش بموجب قرارداد مزبور را مسترد دارد. بنابراین مستاجر قادر خواهد بود پول پرداخت شده به موجری را كه بموجب قانون از گرفتن اجاره از مستاجر ممنوع بوده است، بازپس بگیرد. بطور كل، دادگاه طرفی را كه برای اثبات ادعایش به قراداد غیرقانونی استناد می‌كند، معاضدت نخواهد كرد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. دو شیوه كه در آن قرارداد غیرقانونی می‌باشد را توضیح دهید.
A contract is illegal if it involves doing something that is criminal or a civil wrong or injurious to the public or against public good. For example, it is an offence to sell a firearm to a person not licensed to hold one. A contract to sell a firearm in these circumstances would be illegal.
2. آیا قرارداد قانونی می‌باشد اگر موضوع آن غیرقانونی باشد؟
No, if the subject matter of a contract is illegal or its subject matter is to be used for an unlawful purpose, such a contract will be illegal.
3. آیا طرف قرارداد می‌تواند در صورتیكه یك قرارداد غیرقانونی به موقع اجرا گذاشته نشده باشد، ادعایی داشته باشد؟
No, the general rule is that money paid or property transferred under an illegal contract cannot be recovered back.
4. چه هنگام طرف قرارداد می‌تواند در خصوص یك قرارداد غیرقانونی ادعا داشته باشد؟
Where a contract is made illegal by a statute passed for the protection of a call of persons, a member of that class can recover money paid or property transferred by him under the contract.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Civil wrong (2)    criminal (3)    illegal (1)    commit (7)
Landlord s (10)    offence (4)    murder (8)    deter (9)
Licensed (5)        procure (6)
1. چنانچه قرارداد غیرقانونی باشد، دادگاه‌ها به طرف قرارداد جهت استرداد پول یا مالش همكاری نخواهند كرد.
2. توافق برای ارتكاب خطای مدنی، از سوی دادگاه مغایر منافع عمومی قلمداد شد.
3. هیچ كس در تحقیقات كیفری ملزم به اثبات بی‌گناهی خویش نیست.
4. از آنجا كه این ماده بطور خاص ممنوع نیست، پلیس نمی‌تواند هیچ اقدامی علیه استفاده‌كنندگان انجام دهد، مگر اینكه جرم دیگری ارتكاب یابد.
5. اگر نیاز به مشاوره‌ی حقوقی دارید، باید با یك مشاور حقوقی كه مجاز به مشاوره می‌باشد، مشورت كنید.
6. ما باید قاعده‌ی اكراه را در ارتباط با تهدیدات فیزیكی و شخصی جهتِ ایجاد توافق یا هبه، مورد بررسی قرار دهیم.
7. قرارداد جهت ارتكاب جرم، در دادگاه قابل اجرا نیست؛ زیرا مغایر نظم عمومی می‌باشد.
8. خوانده مجرم به {ارتكاب} قتل عمد شناخته شد.
9. هدف از خسارت‌های تنبیهی بازدارندگی از رفتارهای شدیدا قابل سرزنش از سوی خوانده و سایر طرف‌های قرارداد است.
10. در نتیجه‌ی سهل‌انگاری صاحب‌خانه در تعمیر پله‌های خانه‌ی مورد اجاره، خواهان سقوط كرد و مصدوم شد.
درس سی و نه
بررسی كلمه
1. مضروب ساختن، تجاوز كردن (assault): حمله بطور فیزیكی و خشونت‌بار؛ مورد ضرب و شتم قرار دادن.
الف. او بخاطر مضروب ساختن افسر پلیس، دو سال حبس شد.
ب. اخیرا در این منطقه، به یك زن تجاوز جنسی صورت گرفته است.
ج. مضروب ساختن اشخاص، جرم است.
2. شغل، تجارت (business): سوداگری؛ تجارت؛ عملِ ساخت، خرید، فروش یا عرضه‌ی چیزی برای پول
الف. ما داد و ستدهای زیادی با شركت‌های خارجی نداریم.
ب. در دوران بیماری‌اش، وكیلش امور تجاری او را انجام می‌داده است.
ج. او از شغلش پول زیادی كسب كرده است.
3. فساد، رشوه (corruption): رفتار غیرصادقانه یا شرارت‌بار بویژه با استفاده از رشوه؛ غیراخلاقی
الف. بعضی مقامات مایل به دریافت رشوه  و قبول پیشنهاد پول، هستند.
ب. علیه او اتهام فساد اخلاقی مطرح شده است.
ج. بسیاری از مردم از شورای جدید انتظار مبارزه با فساد دارند.
4. افراطی، بیش از حد (excessive): بسیار زیاد یا بسیار بزرگ؛ بیش از حد معمول یا لازم؛ مفرط
الف. بعضی كالاها در طول بارگیری از گرمای بیش از حد، آسیب دیدند.
ب. تعسر بیش از حد، طرف قرارداد را از تعهداتش مبری می‌سازد.
ج. اگر قرارداد در زمان انعقاد، برای یكی از طرفین امتیازات بیش از حد قایل شود، طرف {دیگر} می‌تواند از قرارداد كناره‌گیری كند.
5. ارتقا بخشیدن، شناساندن (promote): تشویق و حمایت كردن؛ كمك به پیشرفت چیزی؛ تبلیغ و فروش یك محصول
الف. قانون جدید بیشتر مانع اصلاحات قضایی است تا ارتقای آن.
ب. این شركت برای علامت تجاری محصول جدید خود، رقابت تبلیغاتی موفقی به اجرا گذاشت.
ج. دولت در توسعه‌ی صادرات موفق بوده است.
6. نظم عمومی (public policy): منافع جامعه؛ نظم عمومی
الف. برخی قراردادها به علت مغایرت با نظم عمومی، باطل هستند.
ب. به علت نظم عمومی ممكن است از برخی اسناد و مدارك صرفنظر شود.
ج. اگر قرارداد مغایر نظم عمومی باشد، معمولا قراردادی غیرقانونی محسوب می‌شود.
7. اعطا كردن، سبب شدن (render):  سبب شدن اینكه چیزی در یك شرایط خاص قرار بگیرد؛ اعطا كردن
الف. درج چنین شرطی در قرارداد ممكن است آن را بی‌اعتبار سازد.
ب. اثر اكراه این است كه قرارداد قابل ابطال می‌گردد.
ج. تفسیری كه شروط قرارداد را معتبر و قانونی می‌سازد باید بر تفسیری كه چنین نیست، ترجیح داده شود.
8. مانع شدن، محدودیت (restrain): چیزی كه محدود می‌سازد و كنترل می‌كند؛ محدودیت
الف. قراردادهایی كه مانع تجارت باشند، باطل هستند.
ب. قرادادهای مانع تجارت، معمولا قابل اجرا نیستند.
ج. {ایجاد} محدودیت بر سر راه تجارت، شدیدا اثر نامطلوب بر اجتماع دارد.
9. دامنه، قلمرو (scope): حوزه؛ چارچوب؛ گستره؛ فضا؛ فرصت انجام یا نیل به چیزی
الف. وقتی وكیل خارج از حدود اختیاراتش عمل می‌كند، اقداماتش برای اصیل لازم‌الاجرا نیست.
ب. كارگزار، خارج از حدود صلاحیتی كه به وی اعطا شده، به تجارت پرداخته است.
ج. حقوق قراردادها به طرفین اجازه می‌دهد تا در مورد دامنه‌ی حوادث غیرمترقبه توافق كنند.
10. مسئولیت مدنی (tort): تخلفی مدنی كه شخص ممكن است بخاطر آن مجبور به پرداخت غرامت گردد.
الف. حقوق مسئولیت مدنی در صدد است متضرر را در موقعیتی قرار دهد كه اگر تخلف حقوقی مزبور رخ نمی‌داد، در آن موقعیت می‌بود.
ب. یك نظریه‌ی آمریكایی زمانی كه طرف قرارداد با سوء نیت از ایفای تعهداتش استنكاف كند، دریافت خسارت را تجویز می‌كند.
ج. خواهان در ارتباط با خسارات ناشی از مسئولیت مدنی باید اثبات كند كه چه میزان ضرر در نتیجه‌ی خطای مدنی مزبور متحمل شده است.
قرادادهای غیرقانونی (2)            Illegal Contracts (2)
الف. برخی انواع قراردادها وجود دارد كه به علت اینكه فی‌نفسه غیرقانونی بوده یا بخاطر مغایرت با نظم عمومی مورد تایید قرار نگرفته‌اند، قابلیت اجرایی توسط دادگاه‌ها ندارند. قراردادهای ذیل باطل بوده و هیچیك از طرفین نمی‌تواند آنها را اجرا كند: ایجاد مانع در قراردادهای تجاری؛ قراردادهایی كه با نقض شرایط لازم جهت كسب مجوز، منعقد شده‌اند؛ قراردادهای راجع به نشر مسایل غیراخلاقی جنسی؛ قراردادهای مربوط به اختلال در حیات اجتماع؛ و توافقات مربوط به ارتكاب جرم یا شبه‌جرم مثل ضرب و جرح. اگر قسمت باطل یك قرارداد بدون اینكه توافق را بی‌محتوا كند، از سایر شروط قرارداد قابل تفكیك باشد، در این صورت باقیمانده‌ی معتبر خواهد بود. توافقات مرتبط {با موضوعات فوق} _حتی اگر فی‌نفسه قانونی هم باشند_ معمولا به علت ارتباطشان با قراردادهای غیرقانونی، باطل و غیرقانونی می‌باشند.
ب. منع تجارت مغایر نظم عمومی تلقی شده و از اینرو فاقد اعتبار است مگر اینكه بموجب اصول مشروحه‌ی زیر قابل توجیه باشد. اگر قید محدود كننده‌ی تجارت باطل باشد، معمولا باقیمانده‌ی قراردادی كه قید مزبور توسط آن وضع شده است معتبر و الزام‌آور خواهد بود و تنها قیدی كه حذف شده است غیرمعتبر تلقی می‌شود.
ج. منع تجاری در صورتی قابل توجیه و قابل اجرا می‌باشد كه:
•    شخص وضع‌كننده‌، منفعت مشروع قابل حمایت داشته باشد؛
•    محدودیت بین طرفین، برای حفظ آن منفعت منطقی باشد؛
•    از نقطه‌نظر اجتماع نیز منطقی باشد.
د. موانع باید به نحو مقتضی محدود به حوزه‌ی جغرافیایی و مدت زمان {معین} باشد. موانع راجع به فروشنده كالا باید در جهت حمایت از شغل بوده و بیش از حد نباشد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. قراردادهایی مثال بزنید كه به علت ضدیت با نظم عمومی باطل می‌باشند.
These are some examples: restraint of trade contracts; contracts made in breach of license requirements; contracts of promote sexual immorality; contracts to promote corruption in public life and agreements to commit a crime or tort such as assault.
2. چگونه ممكن است بخشی از یك قرارداد غیرقانونی، همچنان معتبر و الزام‌آور باقی بماند؟
If the void part of a contract can be separated from the other terms without rendering the agreement meaningless, then the remainder may be valid.
3. دو مورد از شرایطی كه محدودیت بر تجارت را توجیه می‌كند بیان كنید.
A restraint of trade may be justified if:
1.    The person who imposes it had a legitimate interest to protect;
2.    The restrain is reasonable between the parties as a protection of that interest and reasonable from standpoint of the community.
4. چه حد و مرزی باید در خصوص محدودیت‌ها {ی تجاری} وجود داشته باشد؟
They must be appropriately limited in the geographical scope and in duration.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Public policy (1)    excessive (10)    promote (3)    scope (9)
Corruption (4)    business (8)    render (7)    tort (5)
Restraint (2)        assault (6)
1. توافقی كه شوهر را از تكلیف حمایت از همسر مبری می‌كند، خلاف نظم عمومی بوده و لذا باطل و بی‌اعتبار است.
2. هدف اولیه از محدودیت‌های وارد بر آزادی قراردادی، حمایت از مردم است از طریق محدود سازی اهلیت آنها برای انعقاد توافقات قابل اجرا.
3. اگر شما كالاهای ما را تبلیغ كنید، ما به شما بعنوان بخشی از معامله، تخفیف خوبی خواهیم داد.
4. دادگاه اگر به این نتیجه برسد كه رای داوری از طریق رشوه، تقلب، یا دیگر طرق ناروا صادر شده است، باید آن را ملغی كند.
5. حقوق مسئولیت مدنی عمدتا به پرداخت غرامت برای صدمات فردی و خسارات مالی ناشی از بی‌مبالاتی مربوط می‌شود.
6. شبه‌جرم‌های ضرب و جرح، تهدید به حمله و تجاوز به حریم خصوصی، همه از آزادی و حیثیت اشخاص حمایت می‌كنند.
7. تهدید از ناحیه‌ی طلبكار به مطالبه‌ی قرض یا اقامه‌ی دعوی حقوقی جهت بازپرداخت آن، به دلیل اكراه قابل ابطال نیست.
8. پرداخت می‌تواند به هر شكلی كه روال عادی تجارت در مكان پرداخت می‌باشد، صورت بگیرد.
9. وكیل، در خصوص موضوعات داخل در حوزه‌ی وكالتش، امین محسوب شده و در برابر اصیل خود مكلف است صرفا به اقدام به نفع اصیل خود وفادار باشد.
10. طرف قرارداد، اگر در زمان انعقاد آن، امتیاز بیش از حد غیر قابل توجیهی به طرف دیگر اعطا شود، می‌تواند از قرارداد كناره‌گیری كند.
درس چهل
بررسی كلمه
1. تغییر دادن (alter): عوض كردن؛ ایجاد تفاوت كردن؛ تغییر دادن
الف. پارلمان هیچ ندارد قوانین بنیادین كشور مندرج در قانون اساسی را تغییر دهد.
ب. تغییر اسناد دولتی ممنوع است.
ج. وقتی معاهده امضا شد، هیچیك از طرفین حق تغییر شروط آنرا ندارد.
2. بطور خودكار، خودبخود (automatically): وقوع یا تحقق به شیوه‌ای طبیعی یا بدون كنترل مستقیم
الف. فرایند بطور خودكار كنترل شد.
ب. سكونت در این منطقه، خودبخود شما را واجد شرایط عضویت می‌سازد.
ج. از داوران خودبخود بواسطه‌ی ارتباط شغلی با طرفین {اختلاف} سلب صلاحیت نمی‌شود.
3. انعقاد (conclusion): توافق یا حل و فصل رسمی و نهایی
الف. مخاصمات با انعقاد موفقیت‌آمیز معاهده‌ی صلح به پایان رسید.
ب. ریسك حمل و نقل مبیع از زمان انعقاد قرارداد به خریدار منتقل می‌شود.
ج. اگر كالا در زمان انعقاد قرارداد موجود نباشد، قرارداد باطل می‌باشد.
4. ادامه دادن (continue): ادامه دادن؛ پیش رفتن؛ متوقف نشدن؛ حفظ كردن؛ جلوتر رفتن
الف. كارگران پذیرش دستمزد پایین را ادامه دادند.
ب. ارزش ملك به سرعت ادامه می‌یابد.
ج. تجربه‌ی مشكلات مالی برای شركت بی‌وقفه بود.
5. نابود كردن (destroy): آنقدر ناجور خسارت دیدن كه دیگر نتوان موجود بود یا كاركرد؛ خراب شدن؛ منهدم كردن
الف. آنها تمام مدارك را از بین بردند.
ب. قبل از اینكه خریدار شكر را تصرف كند، شكر در آتش نابود شد و فروشنده برای ثمن اقامه‌ی دعوی كرد.
ج. زیان‌ها بر عهده‌ی طرفی قرار می‌گیرد كه در زمان خسارت یا تلف كالا، مالكیت داشته است.
6. تعذر، عدم امكان اجرای قرارداد (frustration): قوه‌ی قاهره؛ حالت ناكارایی
الف. قوه‌ی قاهره، قرارداد و كلیه‌ی الزامات مربوط به ایفای بعدی تعهدات را بلااثر می‌كند.
ب. ارزیابی عدم امكان اجرای قرارداد باید در زمان وقوع حادثه‌ی قهریه صورت گیرد.
ج. اگر عدم امكان اجرای قرارداد مربوط به یك تعهد خاص باشد، قرارداد تنها در خصوص همان تعهد بلااثر می‌شود.
7. ایفا كردن (fulfill):  به انجام رساندن؛ ایفا كردن؛ شرایط لازم برای چیزی را برآورده كردن
الف. همه‌ی بازدید‌كنندگان خارجی شرایط قانونی لازم برای ورود را ندارند.
ب. شما باید شروط قراردادتان را ایفا كنید.
ج. او از ایفای تعهد اولیه‌ی خود امتناع ورزید.
8. ایجاد كردن، تولید كردن (generate): بوجود آوردن؛ تولید كردن؛ چیزی را موجود یا محقق ساختن
الف. نامه‌ی تسلیت تعهد حقوقی ایجاد نمی‌كند.
ب. فروش، سود بی‌سابقه‌ای فراهم آورد.
ج. خواهان قادر به ارایه‌ی دلیل مبنی بر نقض قرارداد از سوی خوانده نخواهد بود.
9. لازم‌الاجرا (in force): قابل اجرا؛ قانونی؛ عملی؛ معتبر
الف. قانون جدید مالیات از ژانویه لازم‌الاجرا گشت.
ب. دولت معاهدات دوجانبه و چندجانبه‌ی لازم‌الاجرا را منتشر ساخت.
ج. كنوانسیون بیع وین در بسیاری از كشورها در حال اجراست.
10. حمایت كردن (support): تقویت كردن؛ تشویق كردن؛ كمك یا تایید كردن؛ نگهداری كردن
الف. دولت برای حمایت از صادرات محصولات لبنی، كمك‌های مالی ارایه می‌كند.
ب. هیچ متخصصی، رای اخیر دیوان عالی را تایید نمی‌كند.
ج. تعهد اخلاقی كه با عوض {معتبر} پشتیبانی نشود، قابلیت اجرا ندارد.
چه موقع قرارداد خاتمه می‌یابد؟        When Does a Contract End?
الف. قرارداد زمانی خاتمه می‌یابد كه طرفین تمامی تعهدات خود بموجب قرارداد را ایفا نموده باشند. قرارداد همچنین با نقض یكی از شروط از سوی یكی از طرفین، با توافق دوجانبه،‌یا بواسطه‌ی عدم امكان اجرای قرارداد اصلی، خاتمه می‌یابد.
ب. پس از {بروز} موارد خاصی از نقض شدید قرارداد، طرف بی‌تقصیر حق دارد بین كناره‌گیری از قرارداد و حفظ اعتبار آن دست به انتخاب بزند. اگر تصمیم بر اختتام آن شد، چه شفاها و چه كتبا باید به طرف ناقض اطلاع داده شود. قرارداد از همان لحظه خاتمه یافته و هیچیك از طرفین از آن تاریخ {به بعد} ملتزم {به آن} نمی‌باشند.
ج. طرفین قرارداد می‌توانند در هر زمان توافق كنند كه قرارداد از ملتزم ساختن خود باز بدارند، هرچند چنین توافقی، خود یك قرارداد است كه باید با وجه‌الضمان حمایت گردد. اگر هر دو طرف بموجب قراردادی كه هنوز به مرحله‌ی اجرا در نیامده است، تعهداتی داشته باشند، توافق برای خاتمه دادن قرارداد وجه التزام مخصوص خود ایجاد می‌كند؛ بدین نحو كه هر طرف قرارداد، تعهد می‌كند تعهدات باقیمانده‌ی طرف دیگر را به موقع اجرا نگذارد.
د. گاهی پس از انعقاد قرارداد، حادثه‌ای رخ می‌دهد كه وضعیتی كاملا متفاوت از وضعیت موجود در زمان قرارداد پدید می‌آورد؛ بعنوان مثال، جاییكه آتش موضوع قرارداد را از بین می‌برد. اگر شرایط تغییریافته، در اثر تقصیر هیچیك از طرفین نباشد، دادگاه ممكن است به این نتیجه برسد كه قرارداد بطور خودكار پایان یافته است كه در این صورت هیچیك از طرفین ملتزم به آن نخواهند بود. دادگاه باید مجاب شود كه هیچ مقرره‌ای در قرارداد وجود ندارد كه مستلزم تداوم قرارداد حتی پس از وقوع چنین حادثه‌ای باشد.
تمرین‌های درك مطلب
الف. پاسخ سوالات زیر را بنویسید.
1. دو شیوه را بیان كنید كه بتوان گفت قرارداد با آنها خاتمه می‌یابد.
A contract is ended when the parties have fulfilled all their obligations under the contract. A contract can also be ended through the breach of one of its terms by one party, by mutual agreement or by the frustration of the original contract.
2. در چه نقطه‌ای می‌توان گفت قراردادی كه دچار نقض شدید شده است، خاتمه یافته است؟
In the point that the party which have decided to end the contract, either orally or in writing, tell the party in breach of his decision. The contract comes to an end from that moment and neither party is bound form that date.
3. اگر دو طرف قرارداد توافق به ختم قرارداد كنند، آیا چنین توافقی همچنان قرارداد می‌باشد؟
Yes, the parties to a contract can agree at any time that the contract should cease to bind them, although such an agreement is itself a contract which must also be supported by consideration.
4. چگونه برای دادگاه ممكن است كه اگر هیچیك از طرفین در عدم اجرای قرارداد مشاركت نداشته باشند، قراردادی را پایان ببخشد؟
If the circumstances change and this change is not caused by the fault of either party, a court may find that the contract has automatically ceased in which case neither party will be bound. The court must be satisfied that there is no provision in the contract that the contract should continue to bind even if such an event should occur.
ب. جاهای خالی را با كلمات زیر پر كنید.
Automatically (10)    fulfilled (1)    destroyed (8)    in force (3)
Frustration (2)    supported (5)    continue (9)    alter (6)
Conclusion (7)        generate (4)
1. شرط لاحق در قرارداد، اجازه می‌دهد كه اگر قرارداد اجرا نشد، خاتمه یابد.
2. در حقوق عرفی، اثر تعذر این است كه بطور خودكار هر دو طرف از ایفای دیگر تعهدات قرارداد مبری می‌شوند.
3. كنوانسیون ملل متحد راجع به قراردادهای بیع بین‌المللی كالا، بین ملل متحد از سال 1988 لازم‌الاجرا شده است.
4. تعهد شوهر برای پرداخت مقرری به همسرش الزام‌آور نیست؛ زیرا هیچیك از طرفین قصد نداشته‌اند چنین تعهدی، مسئولیت حقوقی ایجاد كند.
5. خسارات بطور خیلی دقیق، نیازی به اثبات ندارند اما باید با ارایه‌ی مدرك، مقدار تلف‌شده، تایید شود.
6. پاسخ به ایجاب اگر مشتمل بر شروط اضافی یا متفاوت باشد ولی شروط {موجود در} ایجاب را بطور اساسی تغییر ندهد، قبول تلقی می‌شود.
7. قرارداد بیع، بین‌المللی تلقی می‌شود اگر در زمان انعقاد قرارداد خریدار و فروشنده در محل‌های تجاری خود در كشورهای مختلف باشند.
8. مقداری از پنبه‌ها تسلیم شد اما بقیه بطور تصادفی در آتش از بین رفت.
9. خلاف حسن نیت است كه طرف قرارداد وارد مذاكره شده یا مذاكرات را ادامه دهد بدون اینكه قصد واقعی برای رسیدن به توافق با طرف دیگر داشته باشد.
10. ممكن است در قرارداد مقرر شود اگر طرف قرارداد ظرف مدت معینی تعهدات خود را ایفا نكند، قرارداد بطور خودكار خاتمه خواهد یافت. 

کلید واژه ها : جزوه متوق حقوقی 1(درس 31تا40)