قانون راجع به طرز تنظيم وصيتنامه
مصوب 23 بهمن ماه 1317
ماده اول - وصيتنامه اعم از اينكه راجع باشد به وصيت عهدي يا تمليكي منقول يا غير منقول ممكن است به طور رسمي يا خودنوشت يا سريتنظيم شود.
ماده دوم - ترتيب تنظيم وصيتنامه رسمي و اعتبار آن به طوري است كه براي اسناد تنظيم شده در دفاتر اسناد رسمي مقرر است.
ماده سوم - وصيتنامه خودنوشت در صورتي معتبر است كه تمام آن به خط موصي نوشته شده و داراي تاريخ روز و ماه و سال به خط موصي بودهو به امضاء او رسيده باشد.
ماده چهارم - وصيتنامه سري ممكن است به خط موصي يا به خط ديگري باشد ولي در هر صورت بايد به امضاء موصي برسد و به ترتيبي كهبراي امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گرديده در اداره ثبت اقامتگاه موصي يا محل ديگري كه در آييننامه وزارت دادگستري معين ميگردد امانتگذارده ميشود.
ماده پنجم - كسي كه سواد ندارد نميتواند به ترتيب سري وصيت نمايد.
ماده ششم - كسي كه نميتواند حرف بزند هر گاه بخواهد وصيتنامه سري تنظيم كند بايد تمام وصيتنامه را به خط خود نوشته و امضاء نمايد ونيز در حضور مسئول دفتر رسمي در وصيتنامه بنويسد كه اين ورقه وصيتنامه او است و در اين صورت مسئول دفتر بايد روي پاكت يا لفافي كهوصيتنامه در او است بنويسد كه عبارت مزبور را موصي در حضور او نوشته است.
ماده هفتم - وصيتنامه سري را موصي همه وقت ميتواند به ترتيبي كه براي استرداد اسناد امانتي مقرر است استرداد نمايد.
ماده هشتم - در موارد فوقالعاده از قبيل جنگ و امراض ساريه و مسافرت در دريا كه مراوده نوعاً مقطوع و به اين جهت موصي نميتواند به يكي ازطرق مذكور وصيت كند ممكن است وصيت به طريقي كه در مواد بعد ذكر ميشود واقع شود.
ماده نهم - افراد و افسران نظامي و كساني كه در ارتش اشتغال به كاري دارند ميتوانند نزد يك نفر افسر يا همرديف او با حضور دو شاهد وصيتخود را شفاهاً اظهار نمايند.
ماده دهم - در صورتي كه نظامي يا كسي كه در ارتش اشتغال به كاري دارد مريض يا مجروح باشد ممكن است وصيت خود را در حضور رييسبهداري ارتش و مدير بيمارستان كه موصي آنجا است اظهار نمايد.
ماده يازدهم - اشخاصي ميتوانند به ترتيب مذكور در دو ماده قبل وصيت نمايند كه در جنگ يا مأمور عمليات جنگي باشند و يا در محلي زنداني يامحصور باشند كه مراودهاي با خارج نباشد.
ماده دوازدهم - در ساير موارد مذكور در ماده 8 موصي ميتواند در حضور دو نفر شاهد وصيت خود را اظهار نمايد و يكي از آن دو شاهد اظهاراتاو را با تعيين تاريخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصيت نوشته و موصي و شهود آن را امضاء مينمايند و اگر موصي نتواند امضاء كند شهود اين نكتهرا در وصيتنامه قيد ميكنند.
ماده سيزدهم - اشخاصي كه مطابق ماده 9 و 10 وصيت نزد آنها شده و همچنين شهود مذكور در ماده قبل در اول زمان امكان بايد در اداره ثبت اسناديا محلي كه در آييننامه وزارت دادگستري تعيين ميشود حاضر شده وصيتنامه را مطابق مقررات راجع به امانت گذاردن اسناد امانت بگذارند و ضمناًاعلام كنند كه اين آخرين وصيت موصي است كه با داشتن اهليت اظهار داشته.
ماده چهاردهم - در صورتي كه اشخاص مذكور در ماده 9 و 10 اظهارات موصي را ننوشته باشند در اول زمان امكان نزد حاكم صلحي كه به اودسترس دارند حاضر شده و اظهارات موصي را با تاريخ و محل وقوع وصيت و اهليت موصي شفاهاً اظهار ميدارند اظهارات مزبور در صورتمجلسنوشته شده و به امضاء حاكم صلح و شهود ميرسد.
ماده پانزدهم - وصيتي كه مطابق مواد قبل (در موارد غير عادي) واقع ميشود بعد از گذشتن يك ماه از تاريخ مراجعت و رسيدن موصي به محلي كهبتواند به يكي از طرق مذكور در ماده اول وصيت كند يا گذشتن يك ماه از تاريخ باز شدن راه و مرتفع شدن مانعي كه به واسطه آن موصي نتوانسته استبه يكي از طرق مذكور وصيت نمايد بياعتبار ميشود مشروط به اينكه موصي در مدت مزبور متمكن از وصيت باشد.
ماده شانزدهم - هر وصيتي كه به ترتيب مذكور در اين قانون واقع نشده باشد در مراجع رسمي پذيرفته نميشود مگر اينكه اشخاص ذينفع در تركه بهصحت وصيت اقرار نمايند.
ماده هفدهم - هر دادگاه يا اداره يا بنگاه يا شخصي كه وصيتنامه به او سپرده شده و نيز دادگاهي كه در موارد فوقالعاده وصيت در آنجا اظهارگرديده مكلف است بعد از اطلاع به فوت موصي وصيتنامه يا صورتمجلس راجع به وصيت را به دادگاه اقامتگاه موصي و اگر در ايران اقامتگاه نداردبه دادگاه صلح تهران بفرستد اعم از اينكه وصيتنامه مزبور به حسب قانون قابل ترتيب اثر باشد يا نباشد و هر گاه وصيتنامه متعدد باشد بايد تمام آنهافرستاده شود.
ماده هيجدهم - كسي كه وصيتنامه نزد او است اگر خارج از مقر دادگاه صلح مذكور فوق باشد ميتواند وصيتنامه را به دادگاه محل خود تسليمنمايد و آن دادگاه مكلف است فوراً وصيتنامه را به دادگاه صلح مزبور بفرستد.
ماده نوزدهم - حاكم صلح در آگهي كه راجع به تقاضاي تصديق انحصار وراثت ميشود قيد ميكند كه هر كس وصيتنامهاي از متوفي نزد او است وتا آن تاريخ رسماً ابراز و افتتاح نشده در مدت سه ماه به دادگاهي كه آگهي نموده بفرستد و پس از گذشتن اين مدت هر وصيتنامهاي (غير از وصيتنامهرسمي و سري) ابراز شود از درجه اعتبار ساقط است.
ماده بيستم - پس از گذشتن مدت مذكور فوق دادگاه صلح وقتي را براي باز كردن وصيتنامه تعيين و به اشخاصي كه وراثت آنها معلوم است اطلاعميدهد كه در وقت مزبور حاضر شوند.
ماده بيست و يكم - هنگام ابراز وصيتنامه اعم از خودنوشت يا سري حاكم صلح بايد با حضور نماينده مدعيالعموم يا مدير دفتر صورتمجلسيمشتمل بر خلاصه وصيت و اينكه وصيتنامه در حضور او باز شده و خصوصيات وصيتنامه از قبيل مهر و موم و غير تنظيم و به امضاء حضار برساند.
وصيتنامههاي سري را حاكم صلح با حضور اشخاصي باز مينمايد كه لفاف آن را امضاء يا مهر كرده و در تاريخ باز كردن در مقر دادگاه صلح حاضرهستند.
اصل وصيتنامه كه مطابق اين ماده نزد حاكم صلح باز ميشود به دفتر امانات ثبت فرستاده ميشود و رونوشت آن در دفتر دادگاه ميماند و اشخاصذينفع ميتوانند از آن رونوشت بگيرند.
ماده بيست و دوم - بعد از باز شدن وصيتنامه حاكم صلح به اشخاصي كه وصيت به نفع آنها شده يا كساني كه وصي معين شدهاند مراتب را اطلاعميدهد.
ماده بيست و سوم - وصيتنامه وقتي معتبر است كه تمام آن موجود باشد و ادعاي فقدان وصيتنامه اعم از اينكه اين دعوي نسبت به تماموصيتنامه يا قسمتي از آن باشد مسموع نيست.
ماده بيست و چهارم - ترتيب صدور سند مالكيت به نام ورثه يا موصيله نسبت به اموال غير منقول كه به نام مورث ثبت شده است در آييننامهوزارت دادگستري معين ميشود.
اين قانون كه مشتمل بر بيست و چهار ماده است در جلسه بيست و سوم بهمن ماه يك هزار و سيصد و هفده به تصويب مجلس شوراي ملي رسيد.
دانلود به صورت PDF