قانون خط مشي كلي و اصول برنامههاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران
بسماللهالرحمنالرحيم
" يا ايهاالنبي انا ارسلناك شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الي الله باذنه و سراجاً منيرا" اي پيامبر به تحقيق ما ترا فرستاديم تا گواه، بشارت بخش، هشداردهنده، دعوتكننده بسوي خدا و چراغي پر فروغ و روشني بخش باشي.
مقدمه:
انقلاب اسلامي ايران حلقهاي تعيينكننده از زنجير قيامها و نهضتهاي الهي است كه در طول تاريخ، تداوم خويش را در صحنه نبرد حق و باطل حفظكرده است. قدرتهاي خودكامه با بهرهگيري از كليه امكانات، كابوس سياه خود را بر پهنه جهان گسترده و به خاطر تداوم سلطه اهريمني خويش بهاستعمار فرهنگي و استثمار فكري و اقتصادي مستضعفين پرداخته و در راه مسخ ارزشها و خالي نمودن انسان از هويت خدايي و بيگانگي او ازخويشتن، جديدترين وسائل تبليغاتي را به خدمت خويش درآوردهاند، جامعه ما ساليان دراز زير سلطه ابرقدرتها و مزدوران وابسته آنان قرار داشت و درطي اين مدت، ارزشهاي شركآلود در تمامي ابعاد فرهنگي، سياسي، هنري، اجتماعي و اقتصادي آن به مردم ما تحميل گرديد. به گونهاي كه زدودنتمامي اين مظاهر شرك و آثار تبعي آن از بطن جامعه و افكار و اذهان عمومي به تلاش و كوشش گسترده نيازمند است. بازشناسي آثار و عواقب اينارزشهاي شركآلود در همه زمينهها و نمايش و مطرح كردن آنها موجب خواهد شد تا قيد و بندهايي كه مانع آزادي و كرامت انساني در راه رشد و تكاملاست از هم بگسلد و راه براي جايگزيني ارزشهاي اصيل و نوين اسلامي بازگردد.
انقلاب اسلامي ما كه با اتكاء به خداي يكتا و وحدت كلمه و به بركت رهبري انديشمندانه حضرت آيتاللهالعظمي امام خميني در 22 بهمن 1357 بهپيروزي رسيد، اصول پايهاي نظام خويش را در اصل دوم قانون اساسي بيان مينمايد كه در آن، "قسط و عدل" "استقلال" و "همبستگي ملت" درچارچوب ارزشهاي مكتبي اسلام مورد تأكيد قرار گرفته است.
يكي از ارگانهاي حساس كه نقش تعيينكننده براي رسيدن به اهداف بالا را دارد. راديو و تلويزيون است كه به خاطر سطح پوشش و قدرت تأثيربخشاش از اهميت ويژهاي برخوردار است. همين دستگاه بود كه در نظام وابسته و استعماري گذشته اين سرزمين، مبلغ فرهنگ استعماري و نظاممنحط غربي بود و با حيطه نفوذ وسيع خويش ميرفت تا جامعهاي خودباخته و مصرفي را پايهگذاري نمايد.
راديو تلويزيون در نظام جمهوري اسلامي ميتواند و ميبايد و با طرد ارزشهاي منحط و پوسيده طاغوتي و طرح ارزشهاي متعالي اسلامي در جهترهانيدن انسان از بندهاي شيطاني همت گمارد و به گفته امام به دانشگاهي بزرگ تبديل شود. در ايفاي اين نقش حساس مصوبه قانون اساسي چنينرهنمود ميدهد.
" وسائل ارتباط جمعي (راديو تلويزيون) بايد در جهت روند تكاملي انقلاب اسلامي و در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامي قرار گيرد و در اين زمينه ازبرخورد سالم انديشههاي متفاوت بهره جويد و از اشاعه و ترويج خصلتهاي تخريبي و ضد اسلامي جداً پرهيز كند".
صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ميبايد از طريق دادن آگاهيهاي مكتبي، سياسي و اجتماعي و ايجاد احساس مسئوليت در مردم و افشايتوطئهها و نقشههاي دشمنان داخلي و خارجي انقلاب در جهت حفظ و تداوم انقلاب تلاش نمايد و زمينه را براي رشد و شكوفايي استعدادها وباروري خلاقيتهاي انسان تا مرز خليفهاللهي آماده نمايد. رسالت ارشادي و پيامبرگونه اين رسانه عمومي، حضور فعال در كليه جريانات اجتماعي وايجاد روحيه اميد و اعتماد در جامعه است. همچنانكه بايد واقعيتهاي تلخ و خطراتي كه امت را تهديد ميكند پيشگويي كرده و به موقع هشدار دهدمردم را به سوي خير و كمال مطلق دعوت نموده و در تنگناها و مشكلات راهگشاي روشني بخش باشند. بديهي است كه صدا و سيما هرگز نبايد خودرا مرجع حل مشكلات قلمداد نمايد، بلكه تنها با ايفاي نقش ارشادي و آگاهي دهنده، زمينه ساز حركتي شتابگير و انقلابي در متن جامعه اسلاميباشد. در اين راه بايد كليه رويدادها و وقايع را آنگونه كه هست به اطلاع مردم رساند و با بهرهگيري از خلاقيتهاي هنري و انديشههاي پربار به آموزشفرهنگي، سياسي، اجتماعي، علمي، فني و هنري و بالا بردن سطح آگاهي و دانش جامعه بپردازد. همچنين با ارائه
انديشه و فرهنگ اسلامي در سطحجهاني صدور انقلاب را عينيت بخشد.
رسالت ديگر اين رسانه پاسخگويي به نيازهاي تفريحي جامعه و بارور ساختن اوقات فراغت عمومي از طريق اجراي برنامههاي سالم تفريحي است. تادر سايه شادابي تن و روان سلامت و آرامش فكري جامعه تأمين گردد.
براي حركت در جهت اهداف ياد شده صدا و سيماي جمهوري اسلامي ميبايد اصول پايهاي زير را بپذيرد و آن را سرلوحه كليه برنامههاي خود قراردهد.
فصل اول - اصول كلي
نظر به اين كه خط حاكم بر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بايد با توجه به اهداف نظام جمهوري اسلامي ايران و نقش اين رسانه همگاني تعيينشود، مواد زير به عنوان اصول عام و كلي خط مشي اين سازمان اعلام ميگردد.
ماده 1 - حاكميت اسلام بر كليه برنامهها و پرهيز از پخش برنامههايي كه مخالف معيارهاي اسلامي باشد.
ماده 2 - حاكميت روح انقلاب و قانون اساسي بر كليه برنامهها كه در شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي متبلور است.
ماده 3 - تحقق بخشيدن به بينش مقام رهبري به عنوان ولي فقيه در تمامي ابعاد آن در برنامههاي راديو و تلويزيون در جهت اجراي اصول ياد شده.
ماده 4 - زمينهسازي براي رسيدن به خودكفايي و تحقق كامل سياست مستقل نه شرقي، نه غربي در همه ابعاد سياسي، اقتصادي، نظامي و فرهنگيآن در چهارچوب قوانين جمهوري اسلامي.
ماده 5 - صدا و سيما بايد به مثابه يك دانشگاه عمومي به گسترش آگاهي و رشد جامعه در زمينههاي گوناگون مكتبي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي،اقتصادي و نظامي كمك نمايد.
ماده 6 - ارج نهادن به حيثيت انساني افراد و پرهيز از هتك حرمت آنان طبق ضوابط اسلامي.
ماده 7 - صدا و سيماي جمهوري اسلامي متعلق به تمامي ملت است و بايد منعكسكننده زندگي و احوال تمامي اقوام و اقشار مختلف كشور باشد.بديهي است كه در اين ميان تكيه اصلي بايد بر اكثريتهاي اعتقادي ( مسلمانان)، اقتصادي (مستضعفان) و سني (كودكان و نوجوانان) باشد.
ماده 8 - به موجب آيه شريفه "واعتصموا بحبلالله جميعاً و لاتفرقوا" حركت كلي صدا و سيما بايد در جهت وحدت، الفت، و انسجام هر چه بيشترجامعه و برحذر داشتن مردم از پراكندگي و تفرقه باشد.
ماده 9 - پذيرش انتقادات و نظرات سازنده مردم و ايجاد رابطه متقابل با جامعه و منظور داشتن اين وسيله به صورت جزيي از كل نظام اجتماعيجهت غني كردن برنامهها و نفي تأثير يك جانبه.
ماده 10 - سازمان موظف است به منظور نفوذ در انديشه و احساس جامعه، پيام خود را حتيالامكان با استفاده از بيان غير مستقيم و در قالبهايجذاب و هنري، متناسب با احوال و روحيات اقشار مختلف جامعه عرضه نمايد.
ماده 11 - تلاش در جهت رشد و شكوفايي استعدادهاي انساني و بارور ساختن خلاقيتهاي فكري و هنري.
ماده 12 - تقويت روحيه اميد، اعتماد، تلاش، ايثار و استقامت در جامعه و توجه به نيازهاي معنوي و روحي مردم.
ماده 13 - گسترش و توزيع عادلانه پوشش صدا و تصوير با توجه به اولويتهاي فرهنگي، سياسي و جغرافيايي.
ماده 14 - زمينهسازي براي سرعت بخشيدن به اجراي برنامههاي قواي سهگانه كشور.
ماده 15 - صدا و سيماي جمهوري اسلامي زبان گوياي ملت و چشم و گوش حساس كشور است از اين رو وظيفه دارد خواستها، نيازها و مشكلاتمردم را به اطلاع مسئولين برساند و مردم را در جريان كامل فعاليتها، برنامهها، پيشرفتها و مشكلات نهادهاي قانوني كشور قرار دهد و در جهت برقراريتفاهم و ارتباط هر چه عميقتر مسئولين و اقشار مختلف مردم تلاش نمايد.
فصل دوم - مسائل خبري
ماده 16 - صدا و سيما با حضور دائمي خود در جامعه بايد همواره منعكسكننده صديق وقايع و رويدادهاي مهم اجتماعي باشد و واقعيتها را بهاطلاع مردم برساند.
ماده 17 - صدا و سيما بايد رويدادها، فعاليتها و مسائل سراسر كشور را با توجه به اولويتهاي منطقهاي به طور عادلانه در برنامه سراسري منعكسنمايد.
ماده 18 - صدا و سيما موظف است آخرين اخبار و اطلاعات صحيح و مهم كشور و جهان را كه مفيد و مورد نظر اكثريت مردم باشد، به صورتيكوتاه و گويا منتشر نمايد.
ماده 19 - در كليه برنامهها به ويژه اخبار، مسائلي كه حاوي نكات زير باشد، قابل پخش نيست.
الف - جزء اسرار نظامي، سياسي، اقتصادي كشور محسوب شود و يا بر اثر انتشار مورد سوء استفاده دشمن قرار گيرد.
ب - تهمت به نهادها و ارگانهاي رسمي كشور و گروهها و جمعيتها و احزابي باشد كه طبق قانون احزاب فعاليت آنها قانوني است.
ج - پخش آن موجب فساد اخلاق و هتك حرمت جامعه گردد "انالذين يحبون ان تشيع الفاحشه فيالذين آمنوا..."
د - انتشار آن موجب لطمه زدن به احساسات ديني، وحدت ملي و ايجاد تشنج در جامعه گردد.
ه - براي گروههاي منحرف و ضد انقلاب جنبه تبليغي داشته باشد.
و - به روابط دوستانه با كشورهاي برادر و دوست لطمه وارد كند يا موجب اخلال در روابط خارجي ايران گردد.
ماده 20 - تلاش در جهت كسب اخبار و اطلاعات صحيح جهاني و رهايي از انحصار خبري خبرگزاريهاي صهيونيستي و امپرياليستي جهاني.
فصل سوم - مسائل عقيدتي
ماده 21 - بالا بردن سطح بينش اسلامي مردم و آشنا ساختن اقشار مختلف جامعه با اصول مباني و احكام اسلام به شيوهاي رسا و بدون ابهام.
ماده 22 - تبليغ و اشاعه فرهنگ اصيل اسلامي با بهرهگيري از ديدگاههاي روحانيت آگاه دانشمندان حوزههاي علميه و اسلامشناسان وارسته.
ماده 23 - كوشش در جهت گسترش فرهنگ غني اسلام و انقلاب اسلامي در منطقه و جهان از طريق توليد برنامههاي مفيد و عرضه آن در سطحجهاني.
ماده 24 - معرفي فلسفه، عرفان و حقوق اسلامي و نقد و بررسي مكاتب مشابه در جهان.
ماده 25 - تشكيل جلسات مناظره و احتجاج و برخورد سازنده با صاحبان مكاتب و انديشههاي غير اسلامي و انحرافي بر اساس آيه شريفه "ادع اليسبيل ربك بالحكمه و الموعظهالحسنه و جادلهم بالتي هي احسن".
ماده 26 - روشن كردن اذهان عمومي نسبت به بدعتها و انحرافات عقيدتي به موجب روايت "اذا ظهرت البدع فصليالعالم ان يظهر علمه والافعليه لعنه الله".
فصل چهارم - برنامههاي فرهنگي
ماده 27 - تلاش براي جايگزيني نظام ارزشي اسلام به جاي نظام ارزشي شرق و غرب و مبارزه با عوارض و آثار باقيمانده فرهنگ طاغوتي.
ماده 28 - تلاش در جهت تسريع انقلاب فرهنگي و بازگشت به هويت اسلامي خويش.
ماده 29 - كوشش در ايجاد محيط مساعد براي تعالي انسان و رشد فضائل اخلاقي تزكيه نفس و بسط معنويت در جامعه.
ماده 30 - شناخت و معرفي ادبيات و هنر پويا و خلاق در فرهنگ اسلامي و ساير فرهنگها و نقش مؤثر آنها در تحولات و دگرگونيها و رشد انسان وجامعه.
ماده 31 - برقراري مناسبات فرهنگي دو جانبه برنامههاي راديو تلويزيوني با كشورهاي ديگر بر پايه حفظ استقلال.
ماده 32 - تلاش براي اشاعه و معرفي هنر متعهد و مردمي و تغيير هنر مبتذل به هنر متعهد و انقلابي كه پاسخگوي نياز فطري انسان باشد.
ماده 33 - بالا بردن سطح دانش عمومي و تشويق و ترغيب به علوم و تكنولوژي متناسب با رشد جامعه و معرفي آنها به ويژه سيستمهاي سادهعلمي در كشور.
ماده 34 - تقويت انگيزههاي ابتكار و خلاقيت در مردم از طريق تشويق محققان و مخترعين و نمايش ابتكارات و اختراعات آنان.
ماده 35 - اجراي برنامههاي تفريحي سالم و شادي آفرين به منظور بارور ساختن اوقات فراغت مردم و تأمين شادابي و سلامت تن و روان.
ماده 36 - اولويت دادن به ورزشهايي كه علاوه بر سلامتي جسم نقش مقدماتي براي تمرينهاي رزمي و آمادگيهاي دفاعي دارد.
ماده 37 - پرهيز از ترويج ورزشها و سرگرميهايي كه با معيارهاي اسلامي مخالفت دارد.
ماده 38 - تلاش در برحذر داشتن نسل جوان از سرگرميهاي زيانبخش و اعتيادهاي مضر و خطرناك.
فصل پنجم - برنامههاي اجتماعي
ماده 39 - با توجه به نقش اساسي تودههاي مردم در انقلاب، سازمان بايد به طور فعال و گسترده مردم را در صحنه مسائل اجتماعي و سياسي كشورنگهدارد تا سازندگان انقلاب خود تداوم بخش آن باشند.
ماده 40 - در جهت تحقق رسالت "امر به معروف و نهي از منكر" در جامعه صدا و سيما بايد روحيه انتقاد سالم و سازنده و انتقاد پذيري متواضعانهرا در مردم، مسئولين و دستاندركاران ايجاد كند، انتقادات مردم از مسئولين و توقعات آنها از مردم را بازگو نمايد و با نفي روشهاي تخريبي و ضداسلامي زمينه مناسبي براي جلسات بحث و گفتگوي آزاد و برخورد سالم انديشهها فراهم آورد تا مردم خود به انتخاب "احسن" بپردازند.
ماده 41 - تلاش در جهت توسعه و تحكيم برادري اسلامي بين همه مذاهب و فرق اسلامي و همبستگي با اقليتهاي ديني كه در قانون اساسي بهرسميت شناخته شدهاند.
ماده 42 - ايجاد زمينههاي رشد فكري و به وجود آوردن امكان تحليل و نقد، ريشهيابي، پيگيري و واقع بيني در مسائل اجتماعي.
ماده 43 - ايجاد زمينه جهت جايگزيني روابط انسان ساز اسلامي در جامعه و تصحيح روابط اجتماعي.
ماده 44 - آموزش عمومي جهت آشنايي مردم با حقوق فردي و اجتماعي، قانون اساسي و قوانين مدني و جزايي كشور.
ماده 45 - بيان و تشريح مقام والاي زن از ديدگاه اسلام و شناساندن ارزش واقعي وي به منظور بازگشت به اصالت اسلامي خويش و همچنينزمينهسازي براي از بين بردن ارزشهاي كاذب و جايگزيني فضيلتهاي اخلاقي در خانوادهها و كمك به تحكيم و انسجام روابط خانوادگي.
ماده 46 - ارج نهادن به فضيلتها و فداكاريها و زنده نگاهداشتن خاطره غرور آفرين شهيدان اسلام و جانبازان انقلاب كه سازنده و تداوم بخشانقلاب اسلامي بوده و بر تارك افتخارات اسلامي و ايران ميدرخشند.
ماده 47 - تأكيد بر آموزش عمومي مردم نسبت به اصول بهداشت و شيوههاي پيشگيري درماني.
فصل ششم - برنامههاي سياسي
ماده 48 - سازمان موظف است در جهت ايجاد و تقويت زمينههاي فكري و اخلاقي براي اجراي كامل قانون اساسي كه ترسيمكننده خطوط اساسينظام جمهوري اسلامي است تلاش نمايد.
ماده 49 - تلاش در جهت ايجاد زمينههاي استقرار هر چه بيشتر نظم در سايه حاكميت قانون و نفي هر گونه حركت غير قانوني در كشور.
ماده 50 - سعي در جهت ارائه بينش سياسي مكتبي به مردم، شناساندن اوضاع سياسي بينالمللي و موقعيت استكبار جهاني و ملل مستضعف.
ماده 51 - تأكيد بر هويت اسلامي انقلاب و خصيصه ضد استكباري آن و افشاي تلاشهاي دشمن در تغيير اين هويت.
ماده 52 - آگاه ساختن مردم نسبت به نقشههاي شيطاني استعمارگران جهاني و عوامل داخلي آنان در جهت تضعيف يا به انحراف كشاندن انقلاب.
ماده 53 - بررسي مقايسهاي انقلابهاي جهان و معرفي ماهيت و عملكرد جنبشهاي آزاديبخش جهاني.
ماده 54 - كليه فعاليتهاي سازمان در مورد مواد 49 تا 53 بايد در چهار چوب اصول و خط مشي سياسي اتخاذ شده از طرف قواي سهگانه جمهورياسلامي ايران انجام بگيرد.
ماده 55 - وظايف سازمان در رابطه با احزاب و جمعيتهاي سياسي.
الف - تلاش جهت برگزاري بحثهاي آزاد و آموزنده ميان احزاب و سازمانهاي سياسي قانوني كشور كه در درجه اول به روشن شدن بينشهاياصيل سياسي اسلامي و در درجه بعد به تفاهم سياسي ميان اين گروهها و برخورد سالم آنها با يكديگر كمك كند.
ب - افشاي فعاليتها، توطئهها و شيوه عملكرد گروههاي ضد انقلاب و ستون پنجم دشمن و آشنا ساختن مردم با ماهيت فكري و عملي آنان.
ماده 56 - سياست تبليغاتي خارجي.
الف - جهانخواران و دولتهاي متخاصم. صدا و سيما بايد ماهيت و موضع خصمانه اين دولتها و سياستهاي سلطهگرانه و بلوكبنديهاي اقتصادي ونظامي را كه سازنده اين سياستها هستند به شيوهاي منطقي و سازشپذير افشا نمايد.
ب - دولتهاي چند چهره. در قبال اين گونه دولتها كه به ظاهر اظهار دوستي كرده و در باطن به دشمنان انقلاب كمك ميكنند بايد برخورد اخطاردهنده و هشدارآميز توأم با جذب نمود تا به تدريج در موضع انفعالي قرار گرفته و از گسترش جبهه دشمن جلوگيري به عمل آيد.
ج - دولتهاي بيتفاوت نسبت به انقلاب، در قبال آن گونه رژيمها بايد موضع روشنگرانه داشت و با تشريح و معرفي ويژگيهاي انقلاب بايد آنان رادر موضع حمايت از انقلاب قرار داد.
د - دولتهاي دوست. در قبال آن گونه دولتها كه عمدتاً از پايگاه مردمي برخوردارند بايد با ايجاد زمينه همبستگي بيشتر به تحكيم روابط دو كشوردر جهت تحقق هدفهاي مشترك حركت نمود.
ه - دولتهاي اسلامي. در رابطه با دولتهاي اسلامي حركت تبليغاتي سازمان در جهت ايجاد وحدت در زمينه تحقق جبهه جهاني اسلامي خواهدبود.
و - جنبشهاي آزاديبخش. صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بايد در جهت معرفي و حمايت از كليه جنبشهاي ضد استكباري و مستقل كهداراي پايگاه مردمي باشند بكوشند. بديهي است كه نهضتهاي اصيل اسلامي از اولويت برخوردارند.
ز - ملتها. ملتها بايد به صورت عام جدا از سياست دولتهاي حاكم مورد توجه قرار گيرند. با توجه به ماهيت انقلاب اسلامي ايران كه تحوليبنيادي در زمينههاي فكري و فرهنگي جامعه است، اشاعه آن نيز از طريق تسخير انديشهها و تحول فكري و فرهنگي ملتها امكانپذير است.
سازمان به منظور نشر دعوت رهايي بخش اسلام و زمينهسازي براي آزادي همه مستضعفان جهان از سلطه مستكبران بايد با معرفي اسلام به مثابه تنهامكتب اصيل انقلابي و رهايي بخش در جهت ايجاد وحدت فرهنگي و صدور انقلاب اسلامي به مسلمانان و مردم جهان بكوشد و متقابلاً مردم ايران رابا فرهنگ و مبارزات آنان آشنا سازد.
تبصره - كليه فعاليتهاي سازمان درباره ماده 55 بايد در چهارچوب ضوابط و اصول سياست خارجي كه از طرف جمهوري اسلامي ايران تعيينميشود انجام گيرد.
فصل هفتم - خطوط كلي در زمينههاي اقتصادي
ماده 57 - زمينهسازي براي از بين بردن روابط ظالمانه و استثماري و تحكيم روابط عادلانه اقتصادي در كشور طبق سياست اقتصادي جمهورياسلامي ايران.
ماده 58 - جلب مشاركت عمومي مردم جهت همكاري در گسترش برنامههاي توليدي و برحذر داشتن آنان از زندگي مصرفي و تجملي.
ماده 59 - زمينهسازي براي توسعه توليدات كشاورزي، دامي و صنعتي در جهت رسيدن به خودكفايي.
ماده 60 - توجه خاص به آموزش حرفهاي كارگران و كشاورزان كه سنگ زيربناي توليد كشور محسوب ميشوند.
فصل هشتم - امور اداري
ماده 61 - زمينهسازي براي تغيير نظام پيچيده قرطاس بازي اداري در سطح كشور و ايجاد نظام اداري ساده و منسجم، متناسب با روند حركتانقلاب اسلامي ايران.
ماده 62 - زمينهسازي براي ايجاد روابط اخلاقي بين مسئولين اداري و مردم و آموزش مردم در نحوه مراجعه صحيح به ادارات و سازمانهاي دولتي.
فصل نهم - امور نظامي
ماده 63 - كمك به آمادگي رزمي عمومي از طريق آموزش نظامي و تقويت ارتش بيست ميليوني.
ماده 64 - توجه به آموزش مكتبي و تقويت روحيه نيروهاي مسلح.
ماده 65 - تلاش در جهت حفظ وحدت و هماهنگي كليه نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران.
قانون فوق مشتمل بر مقدمه و شصت و پنج ماده و يك تبصره در جلسه روز پنجشنبه هفدهم تير ماه يك هزار و سيصد و شصت و يك مجلس شوراياسلامي تصويب و به تأييد شوراي نگهبان رسيده است.
دانلود به صورت PDF