اصل 1
1 - جمهوري عربي سوريه يك دولت دموكراتيك، مردمي، سوسياليست و داراي حاكميت با سرزمين غير قابل تجزيه است. جمهوري سوريه عضو دولت جمهوريهاي متحد عرب است. 2 - كشور عربي سوريه بخشي از وطن عربي است. 3 - ملت سوريه جزيي از امت عرب است و در تحقق وحدت كامل آن كوشش مي نمايد.
اصل2
1 - نظام حكومتي كشور عربي سوريه، جمهوري است. 2 - حاكميت متعلق به ملت است كه آن را بر طبق قانون اساسي اعمال نمايند.
اصل3
1 - رييس جمهور متدين به دين اسلام است. 2 - فقه اسلامي منبع اساسي قانونگذاري در كشور مي باشد.
اصل4
زبان رسمي كشور، زبان عربي است.
اصل5
شهر دمشق، پايتخت كشور مي باشد.
اصل6
پرچم، علامت و سرود كشور و مقررات مربوط به آنها را، قانون تعييين خواهد كرد.
اصل7
سوگند در قانون اساسي به شرح ذيل است : "به خداوند متعال سوگند ياد مي كنم كه صميمانه حافظ نظام جمهوري دموكراتيك خلق باشم و قانون اساسي و ساير قوانين را محترم بشمارم و مصالح ملي و امنيت كشور را مراعات نمايم و در راه تحقق اهداف امت عرب جهت نيل به وحدت، آزادي و سوسياليسم، سعي و تلاش نمايم. "
اصل8
حزب سوسياليست بعث عرب، رهبري جامعه و كشور را بر عهده دارد و جبهه ملي پيشرو را نيز كه در راستاي هماهنگ كردن نيروي ملت براي خدمت به آرمانهاي امت عرب تلاش مي كند، رهبري مي نمايد.
اصل9
سازمان مردمي و تعاونيها تشكيلاتي هستند كه نيروهاي فعال كشور را در راه توسعه و رشد جامعه و خدمت به اعضاي آن سازماندهي مي كنند.
اصل10
شوراهاي مردمي، نهادهايي هستند كه از طريق انتخابات آزاد برگزيده مي شوند و اتباع كشور به وسيله آنها حقوق خود را در اداره كشور و هدايت جامعه، اعمال مي كنند.
اصل11
نيروهاي مسلح و ساير سازمانهاي دفاعي موظف به دفاع از تماميت ارضي كشور و حمايت از آرمانهاي انقلاب در راستاي وحدت، آزادي و سوسياليسم مي باشند.
اصل12
دولت در خدمت ملت است و سازمان هاي وابسته به آن حامي حقوق اساسي اتباع كشور مي باشند و براي رشد و اعتلاي سطح زندگي مردم تلاش خواهند نمود. دولت همچنين سازمانهاي مردمي، را حمايت مي كند تا خود موجبات توسعه و پيشرفت خود را فراهم آورند.
اصل13
1 - اقتصاد كشور، بر پايه اقتصاد برنامه اي سوسياليستي استوار و هدف آن نفي هر گونه استثمار در جامعه است. 2 - هدف برنامه ريزي اقتصادي در سوريه، تحقق توسعه و پيشرفت اقتصادي در كشور مي باشد.
اصل14
مالكيت سه نوع مي باشد و حدود آن را قانون تعيين مي كند: 1 - مالكيت ملي: شامل منابع طبيعي و اموال عمومي و تاسيسات و سازمان هاي ملي شده يا سازمانهايي است كه توسط دولت ايجاد مي شود و بهره برداري و مديريت آنها در جهت مصالح عمومي به عهده دولت است. آحاد ملت موظف به حراست از آنها مي باشد. 2 - مالكيت عمومي: شامل اموال سازمانهاي عمومي و حرفه اي، واحدهاي توليدي و جمعيت هاي تعاوني و ساير سازمان هاي اجتماعي مي باشد. حفظ و حمايت از اين اموال را قانون تضمين مي كند. 3 - مالكيت خصوصي: شامل اموال خصوصي افراد مي باشد و نقش آن در اقتصاد كشور و در چارچوب برنامه توسعه اقتصادي توسط قانون تعيين مي گردد. نحوه استفاده از اين اموال نبايد بر خلاف مصالح جامعه باشد.
اصل15
1 - سلب مالكيت خصوصي جز در مورد تامين منافع عمومي، ممنوع است و در اين صورت نيز بايد غرامت به طور عادله و طبق قانون پرداخت شود. 2 - مصادره عمومي اموال ممنوع است. 3 - مصادره اختصاصي اموال تنها به موجب حكم مقامات قضايي ممكن خواهد بود. 4 - مصادره اختصاصي به حكم قانون و با پرداخت غرامت عادلانه جايز است.
اصل16
بالاترين ميزان مالكيت در بخش كشاورزي به موجب قانون تعيين مي شود. به نحوي كه از دهقانان و كارگران بخش كشاورزي در برابر استتهمار و افزايش سطح توليد حمايت گردد.
اصل17
حق وارثت مطابق قانون تضمين مي گردد.
اصل18
پس انداز يك وظيفه همگاني است و دولت آن را حمايت، تشويق و سازماندهي مي نمايد.
اصل19
مالياتها بر اساس عدالت و به صورت تصاعدي و در جهت تحقق اصول برابري و عدالت اجتماعي وضع مي گردد.
اصل20
هدف از بهره برداري از مئسسات اقتصادي در بخش خصوصي و عمومي، رفع نيازمنديهاي جامعه و افزايش درآمد ملي و تامين رفاه مردم است.
اصل21
هدف نظام آموزشي و فرهنگي، پرورش يك نسل عرب متحد سوسياليستي است كه داراي انديشه علمي بوده، به سرزمين و تاريخ خود وابستگي داشته و به ميراث خود افتخار نمايد و همچنين داراي روحيه عالي مبارزه براي تحقق اهداف امت عرب در وحدت ملي، آزادي و سوسياليسم بوده و در راه خدمت به پيشرفت و ترقي بشريت مشاركت داشته باشد.
اصل22
نظام آموزشي كشور، پيشرفت مستمر ملت را تامين و همواره در صدد رفع نيازهاي آنان در زمينه توسعه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي خواهد بود.
اصل23
1 - فرهنگ ملي سوسياليستي، زيربناي ايجاد جامعه عربي متحد سوسياليست مي باشد و هدف آن تحكيم ارزشهاي اخلاقي، تحقق آرمانهاي عالي امت عرب، توسعه جامعه و خدمت به اهداف انساني است. وظيفه دولت تشويق و پشتيباني از اين فرهنگ است. 2 - پرورش استعدادها و قابليتهاي فني از پايه هاي پيشرفت و توسعه جامعه است. خلاقيتهاي فني نقش اساسي در حيات ملي دارد، دولت بايد زمينه پرورش آن را فراهم نمايد. 3 - تربيت بدني در ساختن جامعه يك عامل اساسي است و دولت براي پرورش نسلي كه از حيث تن و روان و انديشه نيرومند باشد، آن را تشويق خواهد كرد.
اصل24
1 - دانش و تحقيقات و دستاوردهاي علمي از اركان اصلي براي پيشرفت جامعه سوسياليست عرب مي باشد، و دولت موظف است به طور كامل از آنها حمايت نمايد. 2 - حقوق مئلفين و مخترعيني كه در جهت خدمت به مصالح ملي گام برمي دارند، مورد حمايت دولت مي باشد.
اصل25
1 - آزادي يك حق مقدس است. دولت، آزادي فردي اتباع را تضمين و حيثيت و امنيت آنان را حفظ مي نمايد. 2 - حاكميت قانون در جامعه و بر دولت يك اصل اساسي به شمار مي رود. 3 - اتباع كشور از حيث حقوق و تكاليف در برابر قانون برابرند. 4 - دولت اصل امكانات مساوي را براي كليه اتباع كشور تضمين خواهد كرد.
اصل26
هر يك از اتباع كشور حق مشاركت در زندگي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را دارد. قانون نحوه اين مشاركت را تعيين خواهد نمود.
اصل27
آحاد ملت از حقوق و آزاديها مطابق قانون بهره مند خواهند بود. اصل28
1 - هر شخص متهم، تا زماني كه به موجب حكم قطعي مقامات قضايي مجرم شناخته نشده است، بي گناه محسوب مي گردد. 2 - سلب آزادي و بازداشت افراد مجاز نيست مگر به موجب قانون. 3 - هيچ كس نبايد مورد شكنجه جسمي و يا رواني قرار گيرد و يا اين كه با او رفتار توهين آميز شود. مجازات متخلفين را قانون معين مي كند. 4 - حق دادخواهي و طي تشريفات اقامه دعوي و دفاع در محاكم به موجب قانون تضمين مي شود.
اصل29
جرايم و مجازاتها به موجب قانون تعيين خواهد شد.
اصل30
احكام و قوانين ناظر به آينده است و عطف به ماسبق نمي شود. مگر آن كه قانون در امور غير كيفري، ترتيب ديگري مقرر دارد.
اصل31
محل سكومت اشخاص از تعرض مصون است. ورود به منازل اشخاص و بازرسي آن مجاز نيست، مگر در مواردي كه قانون مقرر كرده است. اصل32
محرمانه بودن مراسلات پستي و ارتباطات تلفني به موجب قانون تضمين مي گردد.
اصل33
1 - تبعيد افراد ملت از كشور ممنوع است. 2 - همه افراد ملت حق عبور و مرور در سراسر كشور را دارند، مگر آن كه به موجب احكام مقامات قضايي، يا در اجراي قوانين بهداشت و سلامت عمومي محدود شده باشند.
اصل34
پناهندگان سياسي به دليل عقايد سياسي و دفاع از آزادي به كشورشان مسترد نخواهند شد.
اصل35
1 - آزادي عقيده تضمين مي گردد و تمامي مذاهب مورد احترام دولت مي باشند. 2 - دولت آزادي انجام شعاير مذهبي را در صورتي كه مخل به نظم عمومي نباشد، تضمين مي كند.
اصل36
1 - شغل، حق و تكليف كليه اتباع كشور است. دولت زمينه اشتغال آحاد ملت را فراهم مي نمايد. 2 - هر كس حق دارد در مقابل كارآيي و نوع شغل كه انجام مي دهد، دستمزد متناسبي مطالبه نمايد. دولت استفاده از اين حق را براي افراد تضمين مي نمايد. 3 - دولت ساعات كار را تعيين مي كند و تامين اجتماعي كارگران را بر عهده دارد، حق استراحت و برخورداري از مرخصي و پاداش و جبران خسارت آنان را تنظيم مي نمايد.
اصل37
آموزش و پرورش برعهده دولت و در تمام مراحل رايگان مي باشد. آموزش مرحله ابتدايي الزامي است و دولت تلاش مي كند آن را در ساير مراحل نيز اجباري نموده و با نظارت بر اجراي برنامه هاي آموزشي آن را در جهت رفع نيازهاي جامعه و توليد رهبري نمايد.
اصل38
كليه اتباع كشور از حق آزادي بيان به وسايل مختلف و نظارت بر امور و انتقاد سازنده كه موجب سلامت زندگي ملي و قومي و تحكيم نظام سوسياليستي باشد، برخوردارند. آزادي مطبوعات و چاپ و انتشارات طبق قانون مورد حمايت دولت است.
اصل39
تشكيل اجتماعات و تظاهرات مسالمت آميز در چارچوب قانون اساسي آزاد است. نحوه اعمال اين حق به موجب قانون معين خواهد شد. اصل40
1 - كليه آحاد ملت موظف به دفاع از امنيت كشور و احترام به قانون اساسي و نظام وحدتگراي سوسياليستي آن مي باشند. 2 - انجام خدمت سربازي اجباري است و چگونگي آن را قانون تعيين مي كند.
اصل41
پرداخت ماليات و ساير عوارض عمومي به موجب قانون الزامي است. اصل42
حفظ وحدت ملي و حراست از اسرار دولت وظيفه همگاني و الزامي مي باشد.
اصل43
شرايط تابعيت كشور عربي سوريه به موجب قانون معين مي شود. در مورد مهاجران سوري عرب و فرزندانشان و نيز اتباع ساير كشورهاي عربي تسهيلات ويژه اي برقرار خواهد شد.
اصل44
1 - خانواده، كانون اساسي جامعه است و دولت از آن حمايت مي نمايد. 2 - دولت، ازدواج را مورد تشويق و حمايت قرار داده و مي كوشد هر گونه موانع مادي و اجتماعي را كه بر سر راه آن قرار گيرد برطرف سازد و از مادران و نوزادان كشور حمايت نموده و شرايط مناسب را جهت رشد استعدادهاي كودكان و جوانان فراهم سازد. اصل45
دولت همه گونه تسهيلات لازم را جهت شركت فعال زنان در امور سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي فراهم و موانع مشاركت فعال آنان را در ايجاد جامعه سوسياليست عرب، مرتفع مي نمايد.
اصل46
1 - دولت بايد در موارد سوانح، بيماري، ازكارافتادگي، فقدان سرپرست و پيري، اتباع كشور و خانواده هاي آنان را تامين نمايد. 2 - بهداشت هموطنان و تهيه امكانات لازم جهت پيشگيري از بيماري، درمان و مداواي آنان مورد حمايت دولت است.
اصل47
تامين خدمات فرهنگي، اجتماعي و بهداشتي مخصوصا براي روستاها به منظور بالا بردن سطح زندگي آنان از وظايف دولت است.
اصل48
كاركنان بخش هاي عمومي از حق تشكيل اتحاديه كارگري، مئسسات اجتماعي و حرفه اي و انجمن هاي تعاوني توليدي و يا خدماتي برخوردار مي باشند. چارچوب مئسسات مربوطه، روابط آنها با يكديگر و حدود فعاليت آنها را قانون معين خواهد كرد.
اصل49
سازمانهاي عمومي، براي تحقق اهداف زير، طبق قانون به طور فعال مشاركت مي نمايند: 1 - ساختن جامعه سوسياليست عرب و حمايت از نظام مزبور. 2 - برنامه ريزي و هدايت اقتصاد سوسياليستي كشور. 3 - بهبود شرايط كار و بهداشت و فرهنگ و امور ديگري كه به زندگي افراد مربوط باشد. 4 - پيشبرد فعاليتهاي علمي و فني و تحول در روش هاي توليد. 5 - نظارت عمومي بر مئسسات دولتي.
اصل50
1 - مجلس خلق به موجب قانون اساسي عهده دار امر قانونگذاري است. 2 - انتخابات نمايندگان مجلس خلق به صورت عمومي، مخفي، مستقيم و با تساوي افراد و طبق قانون مربوطه صورت مي گيرد.
اصل51
دوره نمايندگي مجلس خلق چهار سال ميلادي بوده و از تاريخ نخستين اجلاس آن آغاز مي گردد و تمديد دوره نمايندگي مگر در حالت جنگ و به موجب قانون، مجاز نمي باشد.
اصل52
هر يك از نمايندگان مجلس خلق عهده دار نمايندگي همه مردم است و نمي توان تحت هيچگونه قيد و شرطي اين حق را محدود نمود. نمايندگان بر اساس وجدان و شرافت خويش به وظيفه نمايندگي مي پردازند.
اصل53
حوزه هاي انتخابيه و تعداد نمايندگان مجلس خلق به موجب قانون معين مي گردد، به شرط آن كه حداقل نيمي از نمايندگان مجلس را كارگران و كشاورزان تشكيل دهند. منظور از اصطلاحات كارگر و كشاورز را قانون بيان خواهد كرد.
اصل54
راي دهندگان بايد هجده سال تمام داشته و نام آنان در دفتر ثبت احوال كشور ثبت شده باشد و واجد شرايط مقرر در قانون انتخابات باشند. اصل55
مقررات مربوط به انتخابات و مراجعه به آراي عمومي و شرايط لازم براي نمايندگي مجلس خلق را قانون تعيين مي كند.
اصل56
كاركنان دولت و بخشهاي عمومي مي توانند نامزد عضويت در مجلس خلق شوند و كاركنان منتخب بجز مواردي كه قانون معين مي كند، به طور كامل عهده دار وظايف نمايندگي خواهند بود. شغل قبلي آنان محفوظ و مدت نمايندگي جز ايام خدمت به حساب مي آيد.
اصل57
قانون انتخابات بايد شامل موارد زير باشد: 1 - آزادي راي دهندگان در انتخاب نماينده و امنيت انتخابات. 2 - حق نظارت نامزدها بر جريان انتخابات. 3 - مجازات كساني كه در اراده راي دهندگان ايجاد اختلال نمايند.
اصل58
1 - انتخابات دوره جديد ظرف نود روز از تاريخ انقضاي دوره قبلي مجلس خلق صورت مي گيرد. 2 - چنانچه بعد از انقضاي نود روز، انتخابات جديد انجام نگيرد، مجلس قبلي مجددا تشكيل مي شود و تا انتخابات مجلس جديد به كار خود ادامه خواهد داد.
اصل59
اگر به هر دليلي يكي از كرسي هاي مجلس خلق خالي شود و مدت باقيمانده از دوره مجلس كمتر از شش ماه نباشد، يك عضو جديد ظرف 90 روز از تاريخي كه كرسي مزبور خالي شده، انتخاب مي گردد. عضويت نماينده جديد نيز با انقضاي دوره مربوطه خاتمه مي يابد. قانون، مواردي را كه كرسي مجلس بدون نماينده مي شود، تعيين خواهد كرد.
اصل60
1 - مجلس خلق با فرمان رييس جمهور ظرف پانزده روز از تاريخ اعلام نتايج انتخابات، تشكيل مي گردد اما چنانچه در مدت مذكور فرمان صادر نشود، مجلس حتما در روز شانزدهم تشكيل جلسه خواهد داد. 2 - در اولين جلسه مجلس، رييس و اعضاي دبيرخانه مجلس انتخاب مي شوند.
اصل61
مجلس خلق داراي سه اجلاسيه منظم سالانه خواهد بود. تاريخ و مدت اجلاسيه ها را آيين نامه داخلي تعيين خواهد كرد. و نيز مي تواند اجلاسيه هاي فوقالعاده تشكيل دهد. اجلاسيه هاي فوق العاده به تصميم رييس مجلس يا به درخواست كتبي رييس جمهور و يا يك سوم اعضاي مجلس تشكيل مي شود.
اصل62
در صورتي كه طبق تحقيق و گزارش دادگاه عالي قانون اساسي، صحت انتخابات مربوط به نماينده اي مخدوش باشد، مراتب ظرف يك ماه به وي ابلاغ و از كار بركنار مي شود. به هر حال، ابطال نمايندگي مجلس موكول به راي اكثريت مي باشد.
اصل63
نمايندگان، قبل از آغاز نمايندگي بايد سوگند مذكور در اصل هفتم قانون اساسي را به صورت علني در برابر مجلس خلق ياد كنند.
اصل64
پرداخت حقوق و مزاياي اعضاي مجلس خلق به موجب قانون تعيين مي گردد.
اصل65
مجلس آيين نامه داخلي خود را در مورد نحوه انجام كار و وظايف مجلس به تصويب خواهد رساند.
اصل66
اعضاي مجلس خلق را به سبب انتقاد از امور و نظراتي كه اظهار مي نمايند و يا آرايي كه در جلسات علني يا محرمانه مجلس و كميسيونهاي آن مي دهند، نمي توان مورد بازخواست جزايي يا مدني قرار داد. اصل67
اعضاي مجلس خلق در طول مدت نمايندگي از مصونيت برخوردارند و بجز در موارد ارتكاب جرم مشهود، هيچ گونه اقدام كيفري عليه آنان بدون موافقت قبلي مجلس مجاز نمي باشد. در صورت عدم انعقاد جلسات مجلس، موافقت رييس مجلس لازم است و اين امر نيز در نخستين جلسه مجلس به اطلاع نمايندگان خواهد رسيد.
اصل68
1 - نماينده مجلس از مقام نمايندگي خود براي انجام فعاليتهاي ديگر نبايد سو استفاده نمايد. 2 - فعاليتهايي كه با عضويت در مجلس منافات دارند، به موجب قانون تعيين مي گردند.
اصل69
1 - رييس مجلس خلق، نمايندگي مجلس ( قوه مقننه ) را به عهده داشته و به نيابت از طرف مجلس امضا و صحبت مي كند. 2 - مجلس داراي گارد ويژه اي مي باشد كه تحت فرمان رييس مجلس عمل مي كند. هيچ يك از نيروهاي مسلح ديگر حق ورود به مجلس را بدون اجازه رييس مجلس ندارند.
اصل70
اعضاي مجلس خلق، طبق آيين نامه داخلي مي توانند طرح قانوني پيشنهاد و هيات وزيران و يا يك وزير را مورد سئال و استيضاح قرار دهند.
اصل71
مجلس خلق عهده دار وظايف زير مي باشد: 1 - اعلام نامزدي رياست جمهوري. 2 - تصويب قوانين. 3 - بحث پيرامون سياستهاي دولت. 4 - تصويب بودجه عمومي و برنامه هاي توسعه كشور. 5 - تصويب معاهدات و قراردادهاي بين المللي در زمينه امنيت كشور كه مشتمل بر معاهدات مربوط به صلح و پيمانها و كليه معاهدات مربوط به حق حاكميت است. همينين قراردادهايي كه به شركتها و مئسسات خارجي اجازه كسب امتيازاتي را در داخل كشور مي دهد و نيز معاهدات و قراردادهايي كه موجب هزينه هاي پيش بيني نشده در بودجه كشور مي گردد، يا اين كه با قوانين موضوع، تعارض داشته و نياز به قانون جديد باشد، از وظايف مجلس مي باشد. 6 - تصويب عفو عمومي . 7 - قبول يا رد استعفاي يكي از نمايندگان مجلس. 8 - اعلام راي عدم اعتماد نسبت به هيات وزيران يا يكي از وزيران.
اصل72
صدور راي عدم اعتماد نسبت به كابينه يا يك وزير موكول به استيضاح قبلي كابينه يا آن وزير مي باشد. تقاضاي راي عدم اعتماد با پيشنهاد حداقل يك پنجم اعضاي مجلس خلق صورت مي گيرد و صدور آن منوط به تصويب اكثريت اعضاي مجلس است. اگر راي عدم اعتماد نسبت به كابينه باشد، رييس هيات وزيران، استعفاي خود را تقديم رييس جمهور مي نمايد و چنانچه در مورد وزير معيني باشد، وزير مربوطه استعفا مي دهد.
اصل73
به منظور جمع آوري اطلاعات و پژوهش و تحقيق درمسايل مربوط به وظايف خود مجلس مي تواند كميسيونهايي تشكيل دهد.
اصل74
لايحه بودجه، حداقل دو ماه قبل از آغاز سال مالي آينده به مجلس خلق تسليم خواهد شد. بودجه قبل از تصويب مجلس، معتبر، و لازم الاجرا نمي باشد. اصل75
تصويب اقلام بودجه، فصل به فصل صورت مي گيرد. طريقه تنظيم بودجه را قانون تعيين مي كند.
اصل76
براي هر سال مالي فقط يك بودجه تنظيم مي گردد. آغاز سال مالي را قانون تعيين مي كند.
اصل77
چنانچه مجلس خلق نتواند تا شروع سال مالي جديد لايحه بودجه را به تصويب برساند، تا تصويب لايحه مذكور، بر اساس بودجه سال گذشته عمل و درآمدها نيز به موجب قوانين موجود دريافت مي گردد.
اصل78
تغيير محل اقلام بودجه از يك فصل به فصول ديگر مجاز نيست مگر طبق قانون.
اصل79
مجلس، ارقام پيش بيني شده درآمدها و هزينه هاي مذكور در لايحه بودجه را نمي تواند افزايش دهد.
اصل80
مجلس مي تواند پس از تصويب بودجه، با وضع قانون، هزينه هاي جديدي را پيش بيني و طريق تامين آن را تعيين نمايد.
اصل81
وضع، اصلاح، يا لغو ماليات مجاز نمي باشد، مگر به موجب قانون. اصل82
تفريغ حسابهاي سال مالي حداكثر ظرف دو سال پس از پايان سال مزبور، تقديم مجلس خلق خواهد شد. بستن حسابها به موجب قانون صورت خواهد گرفت. مقرراتي كه براي تصويب بودجه لازم است، در مورد بستن حسابها نيز رعايت خواهد شد.
اصل83
نامزد مقام رياست جمهوري بايد عرب تبعه سوريه، داراي چهل سال تمام و اهليت تمتع از حقوق مدني و سياسي باشد.
اصل84
1 - نامزدي براي مقام رياست جمهوري به پيشنهاد رهبري حزب سوسياليست عرب در سوريه و به وسيله مجلس خلق به عمل خواهد آمد و سپس به آراي عمومي مردم ارجاع خواهد شد. 2 - مراجعه به آراي عمومي به درخواست رييس مجلس خلق صورت مي گيرد. 3 - انتخاب رييس جمهور جديد حداقل سي روز و حداكثر شصت روز پيش از پايان دوره رياست جمهور قبلي انجام مي شود. 4 - نامزد معرفي شده با اكثريت مطلق آراي انتخاب كنندگان، به مقام رياست جمهوري برگزيده مي شود و چنانچه اكثريت لازم به دست نيايد، مجلس شخص ديگري را با همان روش قبلي معرفي مي نمايد. اين امر بايد در ظرف مدت يك ماه پس از تاريخ اعلام نتايج مرحله اول انتخابات صورت گيرد.
اصل85
رييس جمهور براي يك دوره هفت ساله ميلادي انتخاب مي شود. دوره مزبور از روز انقضاي دوره ماموريت رييس جمهور قبلي آغاز مي گردد. اصل86
چنانچه رييس جمهور نتواند به طور موقت وظايف خود را انجام دهد، معاون رييس جمهور اداره امور را به عهده مي گيرد.
اصل87
در صورت استعفا، رييس جمهور بايد مراتب را طي نامه اي خطاب به مجلس خلق اعلام نمايد.
اصل88
در صورت عدم توانايي رييس جمهور در انجام وظايف محوله، معاون اول يا معاوني كه توسط رييس جمهور معرفي مي شود، تصدي امور را به عهده مي گيرد و چنانچه موانع دايمي از قبيل فوت يا استعفاي رييس جمهور پيش آيد، رييس جمهور جديد بر طبق تشريفات مقرر در اصل 84 قانون اساسي طي يك همه پرسي انتخاب خواهد شد. اين امر ظرف مدت حداكثر نود روز بايد انجام گيرد. در صورتي كه مجلس منحل و يا كمتر از نود روز به پايان دوره آن باقي مانده باشد، معاون اول رييس جمهور تا تشكيل مجلس جديد عهده دار وظايف رييس جمهور خواهد شد.
اصل89
در صورتي كه مقام رياست جمهوري بدون متصدي بوده و جانشيني نيز نداشته باشد، رييس هيات وزيران وظايف و اختيارات رييس جمهور را تا زمان برگزاري همه پرسي براي انتخاب رياست جمهور جديد كه طي 90 روز بايد انجام شود، به عهده خواهد گرفت.
اصل90
رييس جمهور قبل از آن كه كار خود را شروع كند، سوگند مذكور در اصل هفتم قانون اساسي را در برابر مجلس خلق ياد خواهد كرد.
اصل91
رييس جمهور به سبب اقدماتي كه در اجراي وظايف خود انجام مي دهد، مسيوليت ندارد، مگر در صورت ارتكاب خيانت به ميهن. طرح موضوع اتهام رييس جمهور توسط يك سوم اعضاي مجلس خلق به عمل مي آيد و بايد به وسيله راي علني و اكثريت دو سوم اعضاي مجلس خلق در جلسه محرمانه به تصويب برسد، محاكمه رييس جمهور فقط در برابر ديوان عالي قانون اساسي صورت خواهد گرفت.
اصل92
تشريفات، امتيازات و حقوقي كه مختص مقام رياست جمهوري است، به موجب قانون تعيين مي گردد.
اصل93
1 - رييس جمهور بر حسن اجراي قانون اساسي و انجام منظم وظايف قواي سه گانه و بقاي دولت نظارت مي نمايد. 2 - رييس جمهور به نيابت از جانب مردم و در محدوده قانون اساسي عهده دار قوه مجريه است.
اصل94
رييس جمهور سياست عمومي دولت را با مشورت هيات وزيران تعيين و بر اجراي آن نظارت مي نمايد.
اصل95
رييس جمهور مي تواند براي انجام وظايف قانوني خود يك يا چند معاون داشته باشد و پاره اي از اختيارات خود را به آنان تفويض كند. نصب رييس هيات وزيران و معاونان وي و وزيران و معاونان آنها و قبول استعفا و عزل آنان با رييس جمهور است.
اصل96
معاونان رييس جمهور بايد قبل از تصدي مقام خود در برابر رييس جمهور سوگند مقرر در اصل هفتم قانون اساسي را ياد نمايند.
اصل97
رييس جمهور مي تواند از هيات وزيران دعوت نمايد كه تحت رياست وي تشكيل جلسه دهند. وي همچنين مي تواند از وزيران بخواهد كه به او گزارش كارها را تسليم نمايند.
اصل98
دستور اجراي قوانين مصوب از سوي مجلس خلق به وسيله رييس جمهور صادر مي شود. رييس جمهور مي تواند نسبت به قوانين مصوب ظرف يك ماه از تاريخ وصول، با ذكر دليل اعتراض نمايد و چنانچه قوانين مذكور توسط اكثريت دو سوم نمايندگان براي بار دوم مورد تصويب قرار گيرد، رييس جمهور بايد دستور اجراي آن را صادر كند. اصل99
رييس جمهور با رعايت قوانين، فرمانها، احكام و دستورالعملها را صادر مي نمايد.
اصل100
اعلان جنگ و بسيج عمومي و عقد صلح توسط رييس جمهور و با موافقت مجلس خلق، صورت خواهد گرفت.
اصل101
اعلام حالت فوق العاده در كشور و لغو آن به ترتيب مقرر در قانون، از اختيارات رييس جمهور است.
اصل102
رئساي هياتهاي سياسي از سوي رييس جمهور به كشورهاي خارجي اعزام مي شوند و استوارنامه رئساي هياتهاي سياسي خارجي به وي تقديم مي گردد.
اصل103
رييس جمهور فرمانده كل قوا و نيروهاي مسلح مي باشد و تمام فرمانها و دستورالعملهاي ضروري را در انجام آن صادر مي كند. رييس جمهور حق تفويض اين اختيارات را دارد.
اصل104
تنفيذ معاهدات و موافقت نامه هاي بين المللي و الغاي آنها طبق مقررات قانون اساسي با رييس جمهور است.
اصل105
صدور فرمان عفو خاص و رد اعتبارنامه ها با رييس جمهور است. اصل106
اعطاي مدالها و نشانها از اختيارات رييس جمهور است.
اصل107
1 - رييس جمهور مي تواند طي حكمي با ذكر دليل مجلس خلق را منحل كند. انتخابات جديد ظرف 90 روز از تاريخ انحلال مجلس به عمل خواهد آمد. 2 - منحل كردن مجلس خلق با دلايل واحد يك بار مجاز است.
اصل108
1 - رييس جمهور مي تواند مجلس خلق را براي تشكيل جلسه فو ق العاده دعوت كند. 2 - رييس جمهور مي تواند به مجلس پيام فرستاده و يا در جلسه مجلس بياناتي ايراد نمايد.
اصل109
رييس جمهور طبق قانون، مقامات كشوري و لشكري را منصوب و به خدمت آنان خاتمه مي دهد.
اصل110
رييس جمهور مي تواند لوايح قانوني را تهيه و جهت بررسي و تصويب به مجلس خلق ارسال نمايد.
اصل111
1 - در صورت عدم تشكيل مجلس خلق، وضع قانون به عهده رييس جمهور است. قوانين مزبور، در نخستين جلسه منعقده به مجلس تقديم خواهد شد. 2 - چنانچه ضرورت فوق العاده در ارتباط با مصالح و امنيت ملي اقتضا نمايد، رييس جمهور اختيار قانونگذاري را به عهده خواهد گرفت، مشروط بر اين كه كليه قوانيني كه بدين ترتيب وضع مي شوند در نخستين جلسه به مجلس تقديم گردد. 3 - مجلس خلق مي تواند قوانيني را كه به موجب دو بند ثيشين وضع شده است، نسخ يا اصلاح نمايد. اين امر بايد با راي اكثريت دو سوم اعضاي حاضر در جلسه صورت گيرد، مشروط بر اين كه اين تعداد كمتر از اكثريت مطلق اعضاي مجلس نباشد. نسخ و اصلاح مذكور، عطف به ماسبق نمي شود. چنانچه مجلس قوانيني را كه به آن ارجاع شده نسخ يا اصلاح ننمايد، آن قوانين تصويب شده تلقي خواهد شد و نيازي به راي گيري نيست. 4 - رييس جمهور در فاصله بين دو دوره مجلس، اختيار قانونگذاري را به عهده خواهد گرفت. قوانيني كه بدين ترتيب وضع مي شوند، به مجلس خلق ارجاع نخواهند شد. اصلاح و لغو اين قوانين طبق تشريفات مقرر براي اصلاح و نسخ قوانين موجود مي باشد.
اصل112
رييس جمهور مي تواند امور مهمي را كه با مصالح و منافع عاليه كشور بستگي دارد، به آراي عمومي ارجاع كند. نتيجه آراي عمومي از سوي رييس جمهور منتشر خواهد شد و از تاريخ انتشار لازم الاجرا و نافذ خواهد بود.
اصل113
در صورت بروز حوادث بسيار خطرناك كه وحدت ملي، امنيت و تماميت ارضي كشور را مورد تهديد قرار داده و يا اين كه انجام وظايف دولتي را طبق قانون اساسي غير ممكن سازد، رييس جمهور مي تواند براي مقابله با اين مخاطرات تدابير سريع اتخاذ نمايد.
اصل114
رييس جمهور مي تواند مجامع، شوراها و كميته هاي ويژه تشكيل دهد. صلاحيت و حدود اختيارات آنها در احكام مربوط به آنها، تعيين خواهد شد.
اصل115
1 - هيات وزيران بالاترين ركن اجرايي و اداري كشور است كه از رييس هيات وزيران، معاونان او و وزرا تشكيل مي شود، و بر اجراي قوانين و مقررات و سازمانهاي دولتي نظارت مي نمايد. 2 - رييس هيات وزيران بر اعمال وزرا نظارت دارد. 3 - حقوق و مزاياي رييس هيات وزيران و معاونان وي و وزيران به موجب قانون معين مي گردد. اصل116
رييس هيات وزيران، معاونان وي، وزيران و معاونان آنان هنگام تشكيل كابينه جديد و پيش از تصدي مشاغل خود، در برابر رييس جمهور سوگند مذكور در اصل هفتم قانون اساسي را ياد مي كنند. در صورت ترميم كابينه فقط وزيران جديد اين سوگند را ياد خواهند كرد. اصل117
رييس هيات وزيران و وزيران، در برابر رييس جمهور مسيول مي باشند. اصل118
1 - كابينه، پس از تشكيل، سياست كلي و برنامه كار خود را تقديم مجلس خلق خواهد كرد. 2 - كابينه هر سال درباره اجراي برنامه هاي توسعه و افزايش توليد به مجلس خلق گزارش مي دهد.
اصل119
وزير در راس امور اداري وزارتخانه خود قرار دارد و مجري سياست كلي دولت در رابطه با وزارتخانه مزبور مي باشد.
اصل120
وزيران در طول دوره وزارت نمي توانند عضو هيات مديره شركتهاي خصوصي يا نماينده آنها باشند. همچنين از اشتغال به فعاليتهاي تجاري يا صنعتي يا مشاغل آزاد ممنوع مي باشند. وزيران در طول دوره وزارت، به طور مستقيم يا غير مستقيم، حق شركت در پيمانكاريهاي دولتي يا مزايده و مناقصه را با وزارتخانه ها، سازمانها و دواير يا شركتهاي دولتي ندارند.
اصل121
حدود مسيوليتهاي كيفري و مدني وزيران را قانون تعيين خواهد كرد. اصل122
هنگامي كه دوره ماموريت رييس جمهور پايان يابد يا به طور دايم از انجام وظايف خويش ناتوان شود، هيات وزيران اداره امور كشور را تا زمان تعيين كابينه جديد توسط رييس جمهور جديد، به عهده خواهد گرفت.
اصل123
هر گاه وزيري در زمان تصدي وزارتخانه و در ارتباط با امور محوله، مرتكب جرمي شود. رييس جمهور مي تواند او را جهت محاكمه به مراجع صالح معرفي نمايد. محاكمه بر طبق قوانين عادي و قانون اساسي صورت خواهد گرفت.
اصل124
پس از صدور كيفرخواست، بي درنگ وزير مذكور از كار بركنار و تا رسيدگي محكمه به اتهام انتسابي، از انجام وظايف خويش معلق خواهد شد. استعفا و يا عزل وزير، مانع از محاكمه وي نخواهد شد. نحوه دادرسي و محاكمه وي به ترتيب مقرر در قانون صورت مي گيرد. اصل125
مقام وزارت و عضويت در مجلس خلق را مي توان همزمان عهده دار بود.
اصل126
مقررات مربوط به وزيران، نسبت به معاونان آنها نيز قابل اجرا مي باشد. اصل127
وظايف هيات وزيران به شرح زير است: 1 - مشاركت با رييس جمهور در تهيه و تنظيم سياست عمومي كشور و اجراي آن. 2 - هدايت، هماهنگي و پيگيري امور وزارتخانه ها و كليه ادارات و سازمانهاي عمومي تابع دولت. 3 - تنظيم بودجه عمومي كشور. 4 - تنظيم لوايح قانوني. 5 - تنظيم برنامه هاي اقتصادي و افزايش توليد و بهره برداري از ثروتهاي ملي و هرگونه فعاليتي كه موجبات كمك به توسعه اقتصادي و افزايش درآمد ملي چا فراهم نمايد. 6 - دريافت و اعطاي وام بر طبق مقررات قانون اساسي. 7 - انعقاد موافقتنامه ها و معاهدات، طبق مقررات قانون اساسي. 8 - پيگيري اجراي قوانين، حفظ امنيت كشور و حمايت از حقوق اتباع كشور و مصالح ملي. 9 - صدور تصويبنامه هاي اجرايي و اداري و نظارت بر اجراي آنها.
اصل128
رييس هيات وزيران و وزرا علاوه بر اختيارات مزبور، داراي اختياراتي كه به موجب قوانين ديگر معين شده است نيز مي باشند، مشروط بر اين كه با اختياراتي كه به موجب قانون اساسي به ساير مقامات دولتي اعطا شده است، مغاير نباشد.
اصل129
1 - شوراهاي خلقي محلي، مجامعي هستند كه اختيارات خود را در واحدهاي اداري بر طبق مقررات قانون اعمال مي كنند. 2 - واحدهاي اداري به موجب قانون تعيين مي گردند.
اصل130
شيوه انتخاب و تشكيل و حقوق اعضا و وظايف و ديگر مقررات مربوط به شوراهاي خلقي محلي، به موجب قانون معين مي گردد.
اصل131
قوه قضاييه مستقل است. رييس جمهور با كمك شوراي عالي قضايي اين استقلال را تضمين مي نمايد.
اصل132
رياست شوراي عالي قضايي را رييس جمهور بر عهده دارد. اختيارات، نحوه تشكيل و آيين دادرسي در اين شورا را قانون معين خواهد كرد. اصل 133
1 - قضات مستقل هستند و در امر قضاوت تابع هيچ مرجعي به جز قانون نيستند. 2 - شرافت، وجدان و بي طرفي قضات ضامن حقوق و آزاديهاي فردي خواهد بود.
اصل134
احكام قضايي، به نام خلق عرب در سوريه صادر مي گردد.
اصل135
سازمان قضايي از حيث تشكيلات و اقسام محاكم و حدود صلاحيت آنها، به موجب قانون تعيين خواهد شد.
اصل136
شرايط انتصاب، ارتقا، انتقال، مجازات و عزل قضات به موجب قانون تعيين خواهد شد.
اصل137
دادستاني كل يك سازمان قضايي است كه در راس آن وزير دادگستري قرار دارد. قانون وظايف و اختيارات آن را تعيين خواهد كرد.
اصل138
ديوان دولت مسإوليت رسيدگي به تخلفات اداري را بر عهده دارد. قانون شرايط انتصاب، ترفيع، مجازات و عزل قضات ديوان مزبور را تعيين مي كند.
اصل139
دادگاه عالي قانون اساسي از پنج عضو تشكيل مي شود كه يكي از آنان رياست دادگاه را به عهده دارد. اعضاي دادگاه مذكور به موجب فرمان رييس جمهور منصوب مي شوند.
اصل140
عضويت همزمان در دادگاه قانون اساسي و در مجلس خلق يا تصدي وزارت ممنوع است. قانون، ساير فعاليتهايي را كه با عضويت دادگاه مغاير است، تعيين خواهد كرد.
اصل141
دوره عضويت در دادگاه عالي قانون اساسي چهار سال و قابل تجديد مي باشد.
اصل142
اعضاي دادگاه عالي قانون اساسي را نمي توان بركنار نمود، مگر به موجب قانون.
اصل143
رييس دادگاه عالي قانون اساسي و ساير اعضاي آن قبل از تصدي مقام خود در برابر رييس جمهور و با حضور رييس مجلس خلق سوگند زير را ياد مي كنند: "به خداوند متعال سوگند ياد مي كنم كه قانون اساسي و ساير قوانين را محترم شمارم و وظايف خود را با امانت و صداقت انجام دهم. "
اصل144
دادگاه عالي قانون اساسي به اتهامات مربوط به صحت انتخابات نمايندگان مجلس خلق رسيدگي و نتيجه را به مجلس گزارش مي نمايد. اصل145
دادگاه عالي قانون اساسي در مورد انطباق قوانين عادي با قانون اساسي رسيدگي و به شرح زير عمل خواهد كرد: 1 - چنانچه رييس جمهور يا يك چهارم اعضاي مجلس خلق، قانوني را قبل از اعلام و انتشار، مغاير با قانون اساسي تشخيص دهند و نسبت به آن اعتراض نمايند، اعلام و انتشار آن قانون تا اعلام نظر دادگاه ظرف 15 روز از تاريخ ثبت اعتراض در دادگاه متوقف مي گردد. اگر قانون فوريت داشته باشد، دادگاه عالي قانون اساسي ظرف مدت هفت روز اعلام نظرخواهد نمود. 2 - چنانچه يك چهارم اعضاي مجلس خلق در مورد انطباق يك فرمان با قانون اساسي ظرف 15 روز از شروع جلسات مجلس خلق اعتراض نمايند، دادگاه عالي قانون اساسي بايد ظرف 15 روز از تاريخ ثبت اعتراض در دادگاه درباره موضوع اعلام نظر كند. 3 - اگر دادگاه عالي قانون اساسي قانون و يا فرماني را مغاير با قانون اساسي بداند، آن قسمت كه مغاير با قانون اساسي است، ملغي الاثر بوده و اين امر عطف به ماسبق مي گردد.
اصل146
دادگاه عالي قانون اساسي نمي تواند درباره مشروعيت قوانيني كه توسط رييس جمهور به مردم ارجاع شده و به وسيله آنان در يك نظرخواهي عمومي تصويب گرديده رسيدگي كند.
اصل147
دادگاه عالي قانون اساسي به درخواست رييس جمهور نظر خود را نسبت به مطابقت مقررات و لوايح قانوني با قانون اساسي اعلام خواهد نمود.
اصل148
آيين رسيدگي و نحوه تصميم گيري درباره اموري كه در صلاحيت دادگاه عالي قانون اساسي است و نيز شرايط عضويت در دادگاه، حقوق، مصونيتها و امتيازات و مسإوليتهاي اعضاي دادگاه به موجب قانون تعيين خواهد شد.
اصل149
1 - رييس جمهور يا يك سوم اعضاي مجلس خلق، حق پيشنهاد اصلاح قانون اساسي را دارند. 2 - پيشنهاد اصلاح بايد مشتمل بر متن اصلاحات پيشنهادي و علل و موجبات پيشنهاد مزبور باشد. 3 - مجلس خلق پس از دريافت پيشنهاد اصلاح قانون اساسي، فورا كميته ويژه اي براي بحته و بررسي آن تشكيل خواهد داد. 4 - مجلس خلق، پيشنهاد اصلاح را مورد شور و مذاكره قرار مي دهد و چنانچه با راي سه چهارم اعضا به تصويب برسد و رييس جمهور نيز موافقت نمايد، اصلاحيه قطعي شده و در قانون اساسي اعمال مي گردد.
اصل150
مقدمه اين قانون اساسي جز جدايي ناپذير آن محسوب مي گردد. اصل151
اصلاحي اين قانون اساسي قبل از انقضاي 18 ماه از تاريخ لازم الاجرا شدن آن ممنوع است.
اصل152
پس از تشكيل دادگاه عالي قانون اساسي، رييس مجلس خلق از دادگاه مزبور تقاضاي رسيدگي به صحت انتخابات نمايندگان را مي نمايد و هيات عمومي دادگاه نتيجه تحقيق و رسيدگي را به رييس مجلس گزارش مي كند.
اصل153
قوانين و مقررات پيش از تصويب اين قانون اساسي تا زماني كه اصلاح آن به موجب احكام قانون اساسي صورت نگرفته است، نافذ و معتبر مي باشد.
اصل154
دوره رياست جمهوي فعلي 7 سال ميلادي از تاريخ انتخاب وي به رياست جمهوري عربي سوريه است.
اصل155
انتخابات نخستين دوره مجلس بر طبق مقررات اين قانون اساسي ظرف نود روز از تاريخ اعلام تصويب آن از طريق همه پرسي صورت مي گيرد.
اصل156
اين قانون اساسي به وسيله رييس جمهور از طريق روزنامه رسمي منتشر مي شود و از تاريخ تصويب آن در همه پرسي، لازم الاجرا مي گردد.