خاطرات دکتر کاتوزیان ازدوران قضاوت و توصیه هایی به وکلا
تاریخ : 19/6/94
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21

 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
قبل از اینکه وارد سالن افتتاحیه همایش شوم احساس می کردم که اوضاع آرام شده و آتش بس اعلام شده است به همین دلیل از من خواسته اند خاطراتی را که در اراک داشتم عنوان نمایم ولی زمانی که اینجا آمدم نظرم تغییر کرد.مقدمه ای را عرض می نمایم و متعاقب آن به نقل خاطره می پردازم:
 
با پس گرفتن لايحه جامع وکالت رسمي و تجدیدنظر در آن و به خصوص انتخاب جناب آقای روحاني به عنوان رئیس جمهور که ايشان نيز وکیل دادگستری هستند اوضاع کمی آرامتر شده است خطر عدم استقلال کمرنگ تر شده است ولی این را باید بدانیم که این دوران موقتی است.همین موقعيت فعلي هم نتیجه مجاهدت ها،همدلی ها و هم زبانی های شما بوده است.خواهش می کنم این موقعیت را از دست ندهید اکنون موقعیت شما مانند موقعیت کسانی است که در یک جنگ بین آنها آتش بس موقت اعلام شده است باید به قوت خودتان بيفزاييد و اين امر شرایط دارد:
 
اختلافات را کنار بگذارید اگر واقعا قصد خدمت به کانون و وکلا را دارید به يکدیگر پرخاش نکنید باید از شما تقاضا نمایند که سمت هاي کانون را بر عهده بگيريد نه اینکه خودتان داوطلب شويد.
 
شما احتیاج به یک خودسازی دارید تا انتقادات برطرف شود و برای اين امر به عقیده بنده تدوين یک منشور اخلاقی وکالت ضرورت دارد که اين منشور مي تواند شامل تکالیف وکیل در مقابل دادگاه،موکل و نظام حقوقی کشور باشد.در تدوين این منشور اخلاقی توصیه می نمايم که اسکودا پیش قدم شود.
 
دادگستری و کانونهاي وکلاي دادگستري دو بال فرشته عدالت مي باشند.هر کدام به يکدیگر اهانت نمايند به نظر بنده ظلم به نظام قضایی کشور نموده اند در این منشور از وکیل بخواهید عواقب کار را به موکل گوشزد نمايد و وعده هاي واهي ندهد از وکیل بخواهید زاید بر آیین نامه،حق الوکاله طلب ننمايد،از وکیل بخواهید نزاکت لازم را در دادگاه رعایت نمايد،به هیچ کسی هم بر نمی خورد من هم جزء شما هستم و وکیل دادگستری مي باشم.
 
امروز دانش ها به اندازه ای توسعه پیدا کرده است که هیچ کس همه چیز را نمی داند این که یک وکیل ادعا نمايد در همه شاخه های حقوق تخصص دارد وضعیت خوبی را برای وکلا به وجود نمی آورد.از وکلا تقاضا نمایید گرایش خودشان را مشخص نمايند چه عیب دارد که وکلا هم رتبه بگیرند و کنترل شوند.
 
وکیل باید دادخواست را به گونه اي بنویسد که قاضی بتواند با مطالعه آن ارشاد شود و همان را با تغیيرات کوچکی تبديل به دادنامه نمايد همانطور که اين امر در فرانسه متداول است در حالی که در اینجا مشاهده نموده ام که برخی از وکلا در راهروهاي دادگستري دادخواست را تنظیم مي نمايند.
 
اینها اخلاقیاتی است که قوت شما را در مقابل کسانی که نمی توانند استقلال کانون وکلا و قضات و عدالت قضایی را تحمل کنند و دائم دنبال تجاوز هستند مضاعف مي نمايد.
 
از اراک خاطرات زیادی دارم که همه آنها را نمی توان گفت ولی برخی از آنها که جنبه قضایی دارد را عرض می نمایم.علت اینکه بنده اراک آمده بودم این بود که پدر من وکیل دادگستری بود و ایشان موکلی به نام آقای صدوق در اراک داشتند که با يکديگر روابط خانوادگی داشتیم.آن زمان که بنده به اراک آمدم 23 سال داشتم و در منزل موکل پدرم در اراک مستقر شدم.
 
یک روز صبح به دادگستری اراک رفتم و دیدم که آنجا مثل قهوه خانه است و وکیلی نشسته سیگار می کشد و پاهای خود را دراز کرده است بنده به این وضعیت اعتراض کردم و به آن آقا گفتم سیگار خود را خاموش و در دادگاه مودب باش تا ببینم چه می گویی؟و این واکنش من،به مذاق آنها خوش نیامد.
 
بنده به آنها گفتم آنچه عرض مي نمايم به این معنا نیست که من انسان خیلی مهمی هستم بلکه جوانی مي باشم که تازه سرکار آمده ام ولی بايد بدانيد این جايگاه احترام دارد.
 
به قضات توصیه می کنم اگر حتی دوستتان به شما در هنگام قضاوت مراجعه نمود قضاوت را رها ننمایید ادامه دادن آن جلسه دادرسی خیلی واجب تر از ادای دوستی است.
 
زمانی که در اراک بودم یک روز دیدم که پسر آقای صدوق(موکل پدرم) را به دلیل تخلفی که انجام داده بود به دادگاه آوردند حالا بین دو راهی گیر کرده بودم که با این همه سخت گیری که در منصب قضا داشتم ایشان را تبرئه يا جریمه نمایم؟در نهایت تصمیم گرفتم که ایشان را جریمه و خود آن را پرداخت نمایم.
 
از پرونده های دیگری که در اراک داشتم و خیلی هم سر و صدا کرد پرونده سناتور پر نفوذی به نام سناتور حجازی بود.جریان از این قرار بود که به بنده گزارش دادند که در قنات شهر که محل تامین آب شرب مردم شهر است رخت می شویند و استحمام می کنند بلافاصله به پلیس دستور دادم که گزارشی از این قضیه تهیه نماید و در نهایت وی را به حداکثر مجازات مقرر محکوم نمودم .همین چند رای خوب و مناسب باعث شد که ما بتوانیم دادگاه را به نحو احسن اداره نماییم.
 
بنده شنیده ام که آقایان قضات در دادگستری اراک،تعدادی از آرایی که بنده در سال 1333 در اینجا صادر نموده بوده ام را پیدا کرده اند که اگر به همین صورت باشد مي تواند خاطرات خوب دوران قضاوت را براي من تداعي نمايد.
 
به هر حال خاطرات زیادی از اراک داشتم و زمانی که از بنده جهت حضور در همايش اسکود در اراک دعوت نمودند با کمال میل پذيرفتم و مايل بودم که يک بار ديگر اينجا را ببینم.