حساسیت کیهان به امیرکبیر و قاتلانش/ سردار نقدی: معلمان را به خیابان نیاورید/ فرمانداران بهاری سر سفره تدبیر!/ حافظ‌خوانی برای پاسخ به روحانی
تاریخ : 16 اردیبهشت 1394

تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن       سایز متن
   21

با کم رنگ یا تکراری شدن مسائل سیاست خارجی در روزنامه‌ها، مرزبندی روزنامه‌ها بر سر مسائل سیاست داخلی به خوبی در روزنامه‌های دوشنبه روشن است. در مقابل استقبال روزنامه‌های اصلاح‌طلبان از سخنان رئیس‌جمهور و وزیر اطلاعات در باره آزادی بیان و امنیت سیاسی، روزنامه‌های اصولگرا اعتراضات متنوعی به رویکردها و اظهارات مقامات دولتی دارند.

در ادامه می‌توانید روایت تابناک از مهم‌ترین مطالب روزنامه‌های چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت را مرور کنید.

جمهوری اسلامی برای شماره امروز خود، تیتر اغراق‌آمیز «حمله موشکی یمن، شهر نجران عربستان را به تعطیلی کشاند» را انتخاب کرده است. سرمقاله این روزنامه «چگونه وارد کننده سوخت نشویم؟» عنوان دارد و در آن پس از اشاره به پیش‌بینی برخی مقامات مبنی بر این که امکان دارد کشور تا ده سال دیگر به واردکننده انرژی تبدیل شود، به برخی راه‌حل‌ها اشاره شده و در پایان آمده: برای جلوگیری از تحقق این پیش‌بینی چاره‌ای جز بازنگری جدی و فوری در رویکردها و روش‌ها نیست. شاید اولین گام نیز دست برداشتن از تعارفات معمول و مواجه کردن جامعه با واقعیت‌ها باشد، اتفاقی که خوشبختانه نشانه‌هایی از آن را طی ماه‌های اخیر در سخنان مسئولان مشاهده می‌کنیم.

اطلاعات تصویر اصلی و تیتر اول خود یعنی «فضای نشر باید امن باشد» را به سخنان دیروز رئیس‌جمهور در افتتاحیه نمایشگاه کتاب اختصاص داده است. در بین دیگر مطالب این روزنامه، یادداشتی با عنوان «آفت‌هاي مباني فكري خوارج امروز» به قلم ابوالقاسم قاسم زاده قابل توجه است که در آن با اشاره به سخنان رئیس مجلس در رونمایی از پنج اثر شهید مطهری، آمده: معادله آزادي و تحجر، معادله‌اي يك‌سويه نيست، دو سوي متضاد است. حكومتي كه بر آزادي قيد تحجر مي‌زند، لاجرم مباني فكري خوارج را بسط مي‌دهد كه خوراك عمده «اسلام هراسي» از آن سرچشمه مي‌گيرد. آنچه امروز درجامعه ما نيز بسياري از انديشمندان در مورد آن هشدار مي‌دهند گريز از دين‌باوري‌يي است كه اشاعه تحجرش آفت آزادي و عقل‌گرايي شده است. ميوه تحجرش، جزميت‌هاي غيرعقلاني است و عقل جمعي جامعه همواره از آن گريزان است. اين هشدار رئيس مجلس را كه «مباني فكري خوارج امروز هم وجود دارد» بايد جدي گرفت، به خصوص كه شعار اصلي انقلاب اسلامي، آزادي و استقلال است. هر جا آزادي نباشد لاجرم جزميت طلبي براساس تحجر حاكميت پيدا مي‌كند.

کیهان اگر چه تیتر اصلی خود یعنی «یک قبیله مرزنشین ارتش آل‌سعود را گوشمالی داد» را به مسائل یمن اختصاص داده ولی مطالب قابل توجه آن به انتقاد و اعتراض به دولت و هاشمی رفسنجانی اختصاص دارد. حسین شمسیان در سرمقاله کیهان با عنوان «دغدغه‌های فانتزی» مقامات دولتی را متهم کرده است که به جای پرداختن به مسائلی مانند خشکسالی، مبارزه با قاچاق و مشکلات زیست محیطی سرگرم حرف زدن در باره جایگاه شیراز در ادبیات فارسی و یا حضور در اعتراض به کشته شدن یک سگ هستند.

پنج خبر ویژه کیهان نیز به اعتراض و انتقاد به دولت، هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی و نیز روزنامه‌های اصلاح‌طلب اختصاص دارد.

در بخشی از یکی از این اخبار با عنوان «قاتلان امیرکبیر امروز از چه کسی حمایت می‌کنند؟!»، آمده: نکته مهمی که درباره مصادره حیثیت و آبروی امیرکبیر(ره) به نفع آقای هاشمی مطرح می‌شود این است که امیرکبیر را عوامل و سرسپردگان رژیم انگلیس و به دستور انگلیس به شهادت رساندند. با این وصف باید پرسید رژیم منفور انگلیس و همتایان آمریکایی صهیونیستی آنان امروز از چه کسانی در ایران و در مقابل نظام اسلامی حمایت می‌کنند؟ و در فتنه و آشوب سال 88 علناً و رسماً پای کدام جریان سیاسی آلوده ایستادند؟ آیا شهید والامقام امیر کبیر چنین ننگی را امضا می‌کرد؟ اگر قائل به چنین ننگی بود که انگلیس خبیث تشنه خون او نمی‌شد و امیرکبیر هم امیرکبیر بزرگ نمی‌شد. با این وصف اتفاقاً می‌توان گفت اگر ملاک امیرکبیر یا آقاخان نوری و ناصرالدین شدن، حب و بغض انگلیس - و بعدها آمریکایی‌ها- باشد، آنگاه درباره هم افقی و هم مسیری فتنه‌گران با این حامیان استبداد و استعمار چه باید گفت؟! به راستی آیا جز این است که حامیان میرزاآقاخان نوری و ناصرالدین شاه (قاتلان امیرکبیر) اکنون دشمنان خونی جمهوری اسلامی و پشتیبان معارضان نظام هستند؟!

انتقادات و اعتراضات روزنامه جوان نسبت به دولت، متنوع‌تر از هر روزی است. انتقاد رئیس‌جمهور از رسانه‌‌ها در گشایش نمایشگاه کتاب تهران دستمایه تیتر مربوط به تصویر صفحه اول جوان یعنی «مشكلات كتاب و كتابخواني هم به‌گردن رسانه‌ها افتاد!» شده است. جوان که تیتر اصلی خود را به طرح آمریکا برای تغییر مرزها در خاورمیانه اختصاص داده، علاوه بر اعتراض به سخنان ابتکار در باره موضوع ریزگردها، در دو مطلب به استقبال روحانی و هاشمی ار حضور و اعتراض معلمان در خیابان اشاره کرده است.

یکی از این مطالب به سخنان فرمانده بسیج اختصاص دارد و تیتر آن، « به‌جاي آوردن معلمان به خيابان‌ها مشكلاتشان را حل كنيد» است. عباس حاجی نجاری در پایان سرمقاله این روزنامه با عنوان « جاي خالي منافع ملي!» نوشته: سخن آخر اينكه برخي از فعالان سياسي تلاش دارند خلأ پايگاه اجتماعي خود و تبديل شدن شعارها به يك گفتمان مقبول در جامعه را از طريق ميانبر و از اين مسير دنبال كنند. به اين دوستان توصيه مي‌شود يك بار نتيجه عملكرد طراحان شعارهاي «فشار از پايين، چانه‌زني از بالا» و نافرماني مدني و... را در گذشته كه حوادث تلخي را هم به دنبال داشت مرور كنند. با راه‌اندازي اينگونه تحركات، ممكن است اهداف مشخصي در آغاز مطرح باشد ولي تجربه نشان داده است كه از ثمره آن مخالفان و معاندان بهره مي‌برند.

جوان همچنین یادداشت جالبی با عنوان « یک «در حاشیه» واقعی در خیابان ولیعصر!» در باره مسائل بخش درمان دارد.

وطن امروز دیگر روزنامه مخالف دولت، سخنان ابتکار و موضوع خصوصی سازی در آموزش و پرورش را مهم‌تر دانسته است. این روزنامه این سخن ابتکار که « مردم باید با ریزگردها کنار بیایند!» را با روتیتر « رئیس سازمان محیط‌زیست برای حل مشکل گرد و غبار ابتکار به‌ خرج داد» به شوخی گرفته است. حسین قدیانی نیز در سرمقاله این روزنامه با عنوان «لااقل مدرسه را نفروشید!» از جمله نوشته: ناظر بر سخن رئیس قوه مجریه مبنی بر آنکه «آموزش‌و‌پرورش باید از دولتی بودن خارج شود» حرف‌ها می‌توان زد. هم الان مدارس فراوانی هست که با سرمایه بخش خصوصی توسط همین بخش اداره می‌شود و هیچ‌کس هم متعرض ایشان نیست مگر آنکه حداقلی از صلاحیت را هم نداشته باشند. مع‌الاسف سخن فوق‌الذکر، حرف دیگری دارد می‌زند، یعنی استفاده از امکان دولت و سرمایه ملت به نفع بخش خصوصی! آیا مدرسه‌ای را که «سرمایه ملی» است و در آن، آموزش‌و‌پرورش به تاکید قانون اساسی ‌باید به صورت رایگان باشد، می‌توان به بخش خصوصی واگذار کرد؟! همان قانون اساسی که اصل 44 را در میان اصول خود دارد، دولت را مکلف کرده بر آموزش‌و‌پرورش رایگان! آقایان گمان کنم معنای خصوصی‌سازی را اشتباه گرفته‌اند! خصوصی‌سازی هرگز به این معنا نیست که هر جا قانون، تکلیفی روی دوش دولت گذاشت، دولت هم لطف(!) کند و این تکلیف قانونی را بگذارد روی دوش این و آن.

وطن امروز علاوه بر این در مطلبی به بهانه نمایشگاه کتاب از بحران در نشر سخن گفته و گزارشی نیز با عنوان « بالتیمور و بحران اندام‌وار در جامعه آمریکا» منتشر کرده است.

روزنامه ابتکار، موافقت رهبر انقلاب با عفو گسترده محکومین را در مطلبی با عنوان «آزادی در اردیبهشت» مورد توجه قرار داده و به انتقال مذاکرات هسته‌ای به وین نیز پرداخته است.

ابتکار سخنان دیروز رئیس‌جمهور را در مطلبی با عنوان «مجاز، ممنوع، مستحب» پوشش داده و در سرمقاله خود با عنوان «تمرین آزادی بیان در عرصه فرهنگ» به قلم رضا دهکی از جمله نوشته: هرچند شاید آزادی بیان در لفظ موضوعی سیاسی به نظر بیاید، اما دامنه این بحث وسیع‌تر از آن است که به مقوله سیاست محدود شود؛ گاه می‌توان برخورد با یک فیلم سینمایی، لغو مجوز چاپ یک کتاب، جلوگیری از اجرای یک تاتر یا لغو یک کنسرت را نیز در این قالب جای داد. این در حالی است که مسائلی مثل حادثه شیراز برای علی مطهری یا تهدیدهایی که نسبت به حضور برخی چهره‌های سیاسی در جلسات و شهرهای مختلف کشور مطرح می‌شود نیز در ویترین توجه به اصل آزادی بیان به چشم ناظران می‌آیند.


مطلب قابل توجه در رسالت، سرمقاله این روزنامه با عنوان «دفاع از حيثيت سياسي حافظ» به قلم سید مسعود شهیدی است که در بخشی از آن آمده: واژه «مدارا» كه در شعر حافظ آمده در سخن رئيس جمهور محترم به عنوان راهبرد اصلي در قبال دشمنان ايران معرفي شده، در لغت‌نامه دهخدا به معناي مهرباني كردن، نرمي كردن، شفقت و سازش است. شفقت و سازش نيز به معناي دلسوزي، رأفت، رحمت، مهر، صلح، پيوستگي، انفاق، رفق، سازگاري و همدستي آمده است. اكنون اين سئوال مطرح است كه وقتي در زمان ما مصداق‌هاي دشمن در درجه اول آمريكا و اسرائيل هستند كه تا امروز از هيچ جنايتي فروگذار نكرده و از هيچ گزينه‌اي دريغ نورزيده‌اند چگونه مي‌توان راهبرد سياست خارجي كشور در قبال آنها را با واژه‌هايي مثل سازش، سازگاري، دلسوزي، مهرورزي، پيوستگي، انفاق، همدستي و رفاقت ترسيم كرد؟ اين واژه‌ها بسيار فراتر از روابط سياسي دو كشور و گوياي نوعي رابطه دلدادگي است.

نویسنده سپس طیف گسترده‌ای از اشعار حافظ را مرور کرده تا اثبات کند که «شايد مهمترين درس مكتب حافظ براي همه انسان‌ها و همه دوران‌ها، درس آزادگي و حريت و عزت و پرهيز دادن از ذلت و حقارت است»

قانون علاوه بر گفت و گویی با مسعود پزشکیان با عنوان «به كچل می‌گويند زلفعلی به کثیف هم بايد بگويندپاکدست!» در مطلبی با عنوان «فرمانداران بهاری سر سفر ه تدبیر» به ماجرای حضور احمدی‌نژاد در بابل پرداخته و از جمله نوشته: آن چه غیرقابل انکار است این مسئله مهم است که رای ملت در 24 خرداد 1392 رای به تغییر بود؛ تغییری که ملت پس از 8 سال اعمال تفکرات اقتصادی وسیاسی تیم احمدی نژاداکنون آن را می خواست و رای به این تغییر رابه خوبی در انتخابات ریاست جمهوری به رخ کشید.این که رئیس جمهورسابق همچنان علاقه مند به حضور درصدراخبار است چندان برکسی پوشیده نیست. احمدی نژاد در سال های نشستن بر مصدرریاست جمهوری نشان داد که بیش از اینها تشنه دیده شدن است و حقوق شهروندی نیز این حق را برای وی قائل است که به سفر برود و سخنرانی کنداما دراین میان استفاده ازامکانات دولتی برای سخنرانی علیه دولت چه جایگاهی می تواند داشته باشد؟درروزهای منتهی به روزسخنرانی احمدی نژاد دربابل ،تقریبا سرتاسر شهر بابل بنرهای تبلیغاتی این سخنرانی را چنان لباسی برتن خود می دید. فرمانداردولت تدبیروامید گویا ندای بلند رای به تغییر ملت برای برآمدن دولتی که اکنون فرماندار آن است را به درستی نشنیده است ودر حالی از امکانات دولت و فرمانداری برای این سخنرانی استفاده می شد که سخنرانش تقریبا در این مراسم از سیاست خارجی و رویکرددولتمردان به صراحت انتقاد مي‌کرد.




منبع : تابناک‌

نظرات :



نظر خود را در مورد این خبر بیان کنید.

نام :

ایمیل :

نظر:
آدمک :