تفاوت دعوی حقوقی و کیفری
تنظیمات متن :
      رنگ پشت متن
      سایز متن
   21
 
  • دعوی حقوقی چیست ؟
  • دعوی کیفری چیست ؟
  • فرق دعوی حقوقی و کیفری چیست ؟
  • فرآیند رسیدگی به دعوی کیفری چگونه است ؟
حکم جلب به دادرسی از فرآیندهای رسیدگی به دعوی کیفری می باشد و شروع دعوا در دادسرا طرح و ادامه
می یابد پس برای آشنایی به این حکم لازم است دعوی کیفری و دعوی حقوقی و تفاوت آن ها را بشناسیم و بعد با دادسرا و مقامات دادسرا ساختار و وظایف آن آشنا شویم.
تفاوت دعوی حقوقی و کیفری :
1- در دعوی حقوقی جرمی واقع نشده بلکه مشکلی بین طرفین دعوا بر سر مسائل مالی و روابط اقتصادی یا اجتماعی اشخاص به وجود آمده در واقع شخصی که خود را محق می داند با مراجعه به دادگاه حق تضییع شده را مطالبه نماید اما در دعوی کیفری زمانی مطرح می شود که به موجب قانون جرمی واقع شود و شخص که به مرجع قضایی مراجعه می کند مدعی است که از وقوع جرمی زیان دیده است و خواستار مجازات مرتکب به جرم به حکم قانون است.
(( هر رفتاری اعم از فعل و یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده جرم محسوب می شود.)) (1)
2- تفاوت از لحاظ مرجع رسیدگی:
دادگاه های کیفری برای موضوعات کیفری و دادگاه های حقوقی برای موضوعات حقوقی رسیدگی می کنند.(2)
3- تفاوت در اصحاب دعوا
دعوی حقوقی متعلق به اصحاب دعوی است به این دلیل طرح – تعقیب- انصراف از آن به آنان سپرده شده است اما در دعوای کیفری دادسرا یا نماینده جامعه طرف مقابل دعوا محسوب می شود.(3)
با توجه به مراتب فوق برخی از تفاوت های شکلی و ماهوی دعاوی کیفری و حقوقی عبارتند از :
الف): دعوی کیفری مربوط به عملی است که برای مرتکب آن دادگاه مجازات تعیین می کند.
ب): طرح شکایت کیفری را می توان در یک کاغذ معمولی انجام داد ولی در دعاوی حقوقی ادعا و شرح آن حتماً باید در ورقه مخصوصی به نام دادخواست نوشته شود در غیر این صورت پذیرفته نخواهد شد.(4)
ج) شکایت کیفری ابتدا در مرجعی به نام دادسرا و بعد از انجام تحقیقات در کلانتری و دادسرا در دادگاه کیفری صورت می پذیرد ولی ادعا در دعوای حقوقی بر حسب مورد در دادگاه های حقوقی یا شورای حل اختلاف  مطرح
 می شود.
د): شکایت کیفری به شکایت کننده شاکی و به ظرف شکایت متشاکی عنه یا متهم و موضوع پرونده را اتهام
می گویند اما در دعوی حقوقی به مدعی خواهان و به طرف او خوانده یا مدعی الیه می گویند.
ذ): در شکایت کیفری اگر متهم به احضاریه توجه نکند و در وقت تعیین شده به مرجع قضایی مراجعه نکند او را جلب و به اجبار به دادگستری می برند ولی در شکایت های حقوقی اگر خوانده به موقع حاضر نشود منتظر نمی مانند و ممکن است حق را به خواهان بدهند.
ه): در اکثریت دعواهای کیفری با پس گرفتن شکایت و رضایت شاکی رسیدگی متوقف نخواهد شد ولی در دعواهای حقوقی با استرداد شکایت و ادعا رسیدگی به پرونده متوقف خواهد شد.
قبلاً اشاره شد دعوای کیفری بدواً در دادسرا مطرح می شود
دعوی کیفری دو جنبه دارد : جنبه خصوصی و جنبه عمومی
جنبه عمومی موضوع اصلی و جنبه خصوصی موضوع فرعی آیین کیفری است.(5)
به دعوایی که دادسرا یا نهاد مشابه نمایندگی از سوی جامعه علیه متهم طرح و تعقیب می شود دعوای عمومی
 می گویند.(6)
در حال حاضر مرجع رسیدگی به دعوای عمومی دادسرا است.(7)
دادسرا بخشی از دادگستری است
مقامات دادسرا عبارتند از :
دادستان، معاون دادستان، دادیاران، بازپرسان
دادستان ریاست دادسرا را به عهده دارد.
بین دادستان – معاونین دادستان- دادیاران رابطه ی رئیس مرئوسی برقرار است اما بازپرسان به جز موارد خاص و محدودی مکلف به پیروی از دادستان نمی باشند.
مهم ترین وظایف دادسرا (8)
1- کشف جرم
2- تعقیب متهم
3- انجام تحقیقات
4- حفظ حقوق عمومی و اقامه دعوی لازم در این مورد
5- اجرای احکام کیفری
6- انجام امور حسبی و سایر وظایف قانونی
جهات قانونی برای شروع تعقیب (9)
الف- شکایت شاکی یا مدعی خصوصی
ب- اعلام و اخبار ضابطان دادگستری مقامات رسمی یا اشخاص موثق و مطمئن
پ- وقوع جرم مشهود در برابر دادستان یا بازپرس
ت- اظهار و اقرار متهم
ث- اطلاع دادستان از وقوع جرم به طرق قانونی دیگر
 
برای شروع رسیدگی به جرم در دادسرا یکی از موارد فوق الذکر لازم است
شکایت برای شروع رسیدگی کافی است. (10) اما در جرایم قابل گذشت شکایت برای شروع رسیدگی لازم است چون تا شکایت نباشد دادسرا حق تعقیب ندارد شکایت می تواند شفاهی یا کتبی باشد (11) شاکی می تواند خود شکایت کند یا وکیل بگیرد. (12) پس از شروع چه هریک از موارد فوق الذکر با شکایت پرونده توسط دادستان بر حسب مورد یا به یکی از شعبه های دادیاری یا با یکی از شعبه های بازپرسی ارجاع می دهد بازپرس پس از اتمام تحقیقات نظر نهائی خود را در قالب قرار صادر می نماید یکی از موارد زیر می باشد :
1) قرار جلب به دادرسی (قرار مجرمیت):
بازپرس درصورت جرم بودن عمل ارتکابی و وجود دلایل کافی برای انتساب جرم برای انتساب جرم به متهم قرار جلب به دادرسی ... صادر و پرونده را فوری نزد دادستان ارسال می کند .(13)
1- در صورت موافقت دادستان با قرار جلب به دادرسی کیفرخواست صادر می گردد چنانچه عقیده بازپرس و دادستان بر جلب متهم به دادرسی باشد دادستان ظرف 2 روزه از طریق شعبه بازپرسی بلافاصله پرونده را به دادگاه صالح ارسال می نماید.(14)
2- قرار منع تعقیب- در صورتی که بازپرس عمل انتسابی را جرم نداند دلایل کافی بر مجرم بودن وجود نداشته باشد بازپرس قرار منع تعقیب صادر می نماید.
در صورت موافقت دادستان با قرار منع تعقیب بازپرس مراتب را به طرفین ابلاغ می کند- در این صورت قرار تأمین و قرار قضائی ملغی می گردد و چنانچه متهم بازداشت باشد بلافاصله آزاد می شود .(15)
3- قرارداد موقوفی تعقیب
این قرارداد یک قرارداد شکلی است به این معنی که از نظر مرجع تحقیق به دلایل شکلی غیرمرتبط با عمل غیرقابل تعقیب کیفری است. (16)
در صورتیکه دادستان با قرار منع تعقیب یا قرار موقوفی موافقت موافقت نکنند و بازپرس بر این قرار مصر باشد پرونده برای حل اختلاف به دادگاه صالح ارسال و طبق تصمیم دادگاه عمل می شود. (17)
اگر شاکی به قرار منع تعقیب یا موقوفی تعقیب را اعتراض کند و درخواست تجدیدنظر نماید پرونده برای رسیدگی به دادگاه می رود و دادگاه در صورتی که اعتراض شاکی را به قرار منع یا موقوفی تعقیب موجه بداند قرار را نقض و قرار جلب به دادرسی صادر می کند.
 
 
 
 
فهرست منابع
1-     ماده 2 قانون مجازات اسلامی
2-     آیین دادرسی کیفری دکتر علی خالقی صفحه 12
3-     آیین دادرسی کیفری دکتر علی خالقی صفحه 14
4-     ماده ی 48 آیین دادرسی مدنی
5-     آیین دادرسی کیفری دکتر گلدوست صفحه 9
6-      آیین دادرسی کیفری محمد آشوری جلد 1 صفحه 97
7-     آیین دادرسی کیفری دکتر علی خالقی صفحه 25
8-     ماده 22 ق. آ. د. ک
9-     ماده 64 ق. آ. د. ک
10- بند الف ماده 64 ق. آ. د. ک
11- ماده 69 ق. آ. د. ک
12- ماده 68 ق. آ. د. ک
13- ماده 265 ق. آ. د. ک
14- ماده 265 ق. آ. د. ک
15- ماده 265 ق. آ. د. ک
16- آیین دادرسی کیفری دکترخالقی ص 255
17- ماده 274 ق. آ. د. ک